• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عزرائیل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عزرائیل، از القاب ملک‌الموت است و او یکی از چهار فرشته مقرّب درگاه خداوند است.



عزرائیل، واژه عبری است و به معنای یاری خداوند است.
[۱] شبستری، عبدالحسین، اعلام‌القرآن، ص۶۵۸.
برای او القاب دیگری غیر از ملک‌الموت است از جمله‌ «مفرّق الجماعات»، «هادم اللّذّات»، «قابض الارواح» و «مسکن الحرکات».


در قرآن کریم آمده است که حضرت عزرائیل به صورت انسان تمثل یافته است.

۲.۱ - تمثل برای حضرت ابراهیم

عزرائیل به صورت انسان، برای ابراهیم (علیه‌السلام)، تمثل یافت.
«وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ اَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ• فَلَمَّا رَای‌ اَیْدِیَهُمْ لا تَصِلُ اِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَ اَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قالُوا لا تَخَفْ اِنَّا اُرْسِلْنا اِلی‌ قَوْمِ لُوطٍ؛ فرستادگان ما [= فرشتگان‌] برای ابراهیم بشارت آوردند؛ گفتند: «سلام! » (او نیز) گفت: «سلام! » و طولی نکشید که گوساله بریانی (برای آنها) آورد• (اما) هنگامی که دید دست آنها به آن نمی‌رسد (و از آن نمی‌خورند، کار) آنها را زشت شمرد؛ و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم!».
(از جمله فرشتگان وارد شده بر ابراهیم (علیه‌السلام) عزرائیل بود. از اینکه آن حضرت برای آنان کباب گوساله آورد معلوم می‌شود به صورت انسان متمثّل شده بوده‌اند.)

۲.۲ - تمثل برای ساره

عزرائیل به صورت انسان، برای ساره، تمثل یافت.
«وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ اَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ وَ امْرَاَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْناها بِاِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ اِسْحاقَ یَعْقُوبَ؛ و همسرش ایستاده بود، (از خوشحالی) خندید؛ پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او یعقوب دادیم».

۲.۳ - تمثل برای لوط

عزرائیل به صورت انسان، برای لوط (علیه‌السلام)، تمثل یافت.
وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ اَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ؛ وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِی‌ءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا یَوْمٌ عَصِیبٌ؛ و هنگامی که رسولان ما [= فرشتگان عذاب‌] به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد؛ و قلبش پریشان گشت؛ و گفت: «امروز روز سختی است!» (زیرا آنها را نشناخت؛ و ترسید قوم تبهکار مزاحم آنها شوند.)».
همچنین از آیات زیر استفاده می‌شود عزرائیل به صورت انسان، برای قوم لوط نیز تمثل پیدا کرده است.
«وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ اَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِی‌ءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا یَوْمٌ عَصِیبٌ‌؛ وَ جاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ اِلَیْهِ وَ مِنْ قَبْلُ کانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ قالَ یا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتِی هُنَّ اَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی اَلَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ• قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا فِی بَناتِکَ مِنْ حَقٍّ وَ اِنَّکَ لَتَعْلَمُ ما نُرِیدُ؛ قوم او (بقصد مزاحمت میهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند -و قبلاً کارهای بد انجام می‌دادند- گفت: «ای قوم من! اینها دختران منند؛ برای شما پاکیزه‌ترند! (با آنها ازدواج کنید؛ و از زشتکاری چشم بپوشید! ) از خدا بترسید؛ و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید! آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟! • گفتند: «تو که می‌دانی ما تمایلی به دختران تو نداریم؛ و خوب می‌دانی ما چه می‌خواهیم!».


خداوند در قرآن به عزرائیل و فرشتگان تدبیرکننده امور جهان، سوگند خورده است.
فَالْمُدَبِّراتِ اَمْراً؛ و آنها که امور را تدبیر می‌کنند!».
«فالمدبّرات» برای قسم و جواب آن «اُقسم» محذوف است. از جمله فرشتگان مدبّر امور، ملک‌الموت [عزرائیل‌] است.


عزرائیل، از جمله فرشتگان وارد شده بر ابراهیم (علیه‌السلام) بوده است.
«وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ اَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ». از جمله فرشتگان وارد شده بر ابراهیم (علیه‌السّلام) به صورت مهمان «عزرائیل» است.
حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) با عزرائیل و فرشتگان همراه وی گفت وگو کرد.
وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ اَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ• فَلَمَّا رَای‌ اَیْدِیَهُمْ لا تَصِلُ اِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَ اَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قالُوا لا تَخَفْ اِنَّا اُرْسِلْنا اِلی‌ قَوْمِ لُوطٍ• فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ اِبْراهِیمَ الرَّوْعُ وَ جاءَتْهُ الْبُشْری‌ یُجادِلُنا فِی قَوْمِ لُوطٍ».
عزرائیل، از جمله فرشتگان بشارت‌دهنده به ابراهیم (علیه‌السّلام) مبنی بر اعطای پسر به وی، از سوی خداوند بوده است.
وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ اَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ؛


عزرائیل، از جمله فرشتگان بشارت‌دهنده ساره به ولادت اسحاق (علیه‌السلام) می‌باشد.
وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ اَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ• وَ امْرَاَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْناها بِاِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ اِسْحاقَ یَعْقُوبَ؛و همسرش ایستاده بود، (از خوشحالی) خندید؛ پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او یعقوب دادیم».
گفتگوی ساره با عزرائیل و فرشتگان همراه وی، پس از بشارت آنان به فرزنددار شدن وی بوده است.
وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ اَنْ جاءَ بِعِجْلٍ‌حَنِیذٍ وَ امْرَاَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْناها بِاِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ اِسْحاقَ یَعْقُوبَ‌• قالَتْ یا وَیْلَتی‌ اَ اَلِدُ وَ اَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلِی شَیْخاً اِنَّ هذا لَشَیْ‌ءٌ عَجِیبٌ؛ و همسرش ایستاده بود، (از خوشحالی) خندید؛ پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او یعقوب دادیم• گفت: «ای وای بر من! آیا من فرزند می‌آورم در حالی که پیرزنم، و این شوهرم پیرمردی است؟! این راستی چیز عجیبی است!»
(مقصود از «وامراته قائمة» ساره است.)


ستمگران، از سوی عزرائیل و همکارانش قبض روح می‌شوند.
«اِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی اَنْفُسِهِمْ‌؛کسانی که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند...».
(مراد از ملائکه، هم می‌تواند ملک‌الموت [عزرائیل‌] باشد و هم می‌تواند علاوه بر او سایر فرشتگان [اعوان‌] او باشند.)
«وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری‌ عَلَی اللَّهِ کَذِباً اَوْ قالَ اُوحِیَ اِلَیَّ وَ لَمْ یُوحَ اِلَیْهِ شَیْ‌ءٌ وَ مَنْ قالَ سَاُنْزِلُ مِثْلَ ما اَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَوْ تَری‌ اِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکَةُ باسِطُوا اَیْدِیهِمْ اَخْرِجُوا اَنْفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَ کُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ؛ چه کسی ستمکارتر است از کسی که دروغی به خدا ببندد، یا بگوید: «بر من، وحی فرستاده شده»، در حالی که به او وحی نشده است، و کسی که بگوید: «من نیز همانند آنچه خدا نازل کرده است، نازل می‌کنم»؟! و اگر ببینی هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفته‌اند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان می‌گویند: «جان خود را خارج سازید! امروز در برابر دروغهایی که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، مجازات خوارکننده‌ای خواهید دید»! (به حال آنها تاسف خواهی خورد)».
الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی اَنْفُسِهِمْ‌...

۶.۱ - ملامت ستمگران

ستمگران، در لحظه مرگ، از جانب عزرائیل و فرشتگان مرگ ملامت و بازخواست می‌شوند.
اِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی اَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْاَرْضِ قالُوا اَ لَمْ تَکُنْ اَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِیها..؛کسانی که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جای داشتید؟!)» گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها [= فرشتگان‌] گفتند: «مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!».
(همزه «الم‌تکن» و جمله «فیم کنتم» که از سوی فرشتگان‌ مطرح شده برای توبیخ و سرزنش است.)
گفتگوی ظالمان با عزرائیل و فرشتگان، هنگام مرگ از آیه زیر استفاده می‌شود.
اِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی اَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْاَرْضِ قالُوا اَ لَمْ تَکُنْ اَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِیها فَاُولئِکَ مَاْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِیراً؛


قبض روح کافران، به وسیله عزرائیل و فرشتگان، با ضرب صورت و پشت آنان همراه خواهد بود.
«وَ لَوْ تَری‌ اِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ اَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ؛ و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را می‌گیرند و بر صورت و پشت آنها می‌زنند و (می‌گویند: ) بچشید عذاب سوزنده را (، به حال آنان تاسف خواهی خورد)!».


عزرائیل، از جمله فرشتگان وارد شده بر لوط (علیه‌السلام) بوده است.
«وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهِیمَ بِالْبُشْری‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ اَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ• وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِی‌ءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا یَوْمٌ عَصِیبٌ».
(از جمله فرشتگان وارد شده بر ابراهیم (علیه‌السّلام) ملک‌الموت [عزرائیل‌] بود. بنابراین او از جمله فرشتگان وارد شده بر لوط (علیه‌السّلام) هم خواهد بود.)


قبض روح تقواپیشگان، از سوی عزرائیل و فرشتگان مرگ، با گفتار خوش سلام و مژده بهشت همراه خواهد بود.
«جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهارُ لَهُمْ فِیها ما یَشاؤُنَ کَذلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقِینَ‌• الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ....؛ باغهایی از بهشت جاویدان است که همگی وارد آن می‌شوند؛ نهرها از زیر درختانش می‌گذرد؛ هر چه بخواهند در آنجا هست؛ خداوند پرهیزگاران را چنین پاداش می‌دهد! • همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را می‌گیرند در حالی که پاک و پاکیزه‌اند؛ به آنها می‌گویند: «سلام بر شما! وارد بهشت شوید».


قبض روح مرتدان، از سوی عزرائیل و فرشتگان مرگ، با ضرب بر صورت و پشت آنان همراه خواهد بود.
«اِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلی‌ اَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَی الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ اَمْلی‌؛کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است!؛ لَهُمْ‌ فَکَیْفَ اِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ اَدْبارَهُمْ؛ حال آنها چگونه خواهد بود هنگامی که فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنان می‌زنند و جانشان را می‌گیرند؟!».


قبض روح مشرکان، از ناحیه عزرائیل و دیگر فرشتگان خواهد بود.
«... حَتَّی اِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قالُوا اَیْنَ ما کُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ‌....؛ تا زمانی که فرستادگان ما [= فرشتگان قبض ارواح‌] به سراغشان روند و جانشان را بگیرند؛ از آنها می‌پرسند: «کجایند معبودهایی که غیر از خدا می‌خواندید؟!».
مشرکان با عزرائیل و فرشتگان، هنگام قبض روح آنان گفت و گو می‌کنند.
... حَتَّی اِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قالُوا اَیْنَ ما کُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا....؛


ایمنی عزرائیل از مرگ، بعد از نفخ صور، از آیه زیر استفاده می‌شود.
«وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْاَرْضِ اِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ‌...؛
(از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) روایت شده که در جواب [اصحاب‌] که گفتند: ‌ای رسول خدا این کسانی که استثنا شده‌اند چه کسانی‌اند؟ فرمود: جبرئیل، میکائیل، ملک‌الموت، اسرافیل، و حاملان عرش.)
مرگ عزرائیل، پس از مرگ تمام اهل زمین و آسمان اتفاق خواهد افتاد.
«کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ‌...؛ هر انسانی طعم مرگ را می‌چشد!...».
(از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده است: تمام اهل زمین می‌میرند، به طوری که احدی باقی نمی‌ماند، سپس اهل آسمان می‌میرند، آنگاه پرسیده می‌شود: چه کسی باقی مانده است؟ ملک‌الموت می‌گوید: پروردگارا احدی باقی نمانده مگر فرشته مرگ. پس به او گفته می‌شود: ‌ای فرشته مرگ بمیر و او می‌میرد.)


۱. تدبیر امور
عزرائیل، از فرشتگان مامور تدبیر امور جهان، از سوی خداوند می‌باشد.
«فَالْمُدَبِّراتِ اَمْراً»
(طبق یک قول در تفسیر آیه، مقصود از «المدبّرات امراً» جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و ملک‌الموت (عزرائیل) است.)
۲. قبض روح‌
عزرائیل، فرشته‌ای ویژه، برای قبض روح انسان‌هاست.
«قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ‌...؛ بگو: «فرشته مرگ که بر شما مامور شده، (روح) شما را می‌گیرد؛ سپس شما را بسوی پروردگارتان بازمی‌گردانند.»
(مقصود از «ملک الموت» عزرائیل است.)
گرفتن جان‌ها از سوی عزرائیل، تحت تدبیر و اراده خداوند می‌باشد.
قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ‌...؛
(مجهول آمدن فعل «وکّل» دلالت می‌کند که خود وی، دارای اراده مستقلّی نیست و دیگری او را گمارده است و او همانا خداوند است‌.)
به اعتقاد امام‌ خمینی اسم شریف مالک باطن عزرائیل است که موکل بر قبض ارواح، صور و ارجاع ظاهر به باطن است. ایشان، یکی از حاملان عرش را عزرائیل می‌داند.
[۵۲] خمینی، روح‌الله، تفسیر سوره حمد، ص۵۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
به باور ایشان، مظهر اماته و موت و شئون آن حضرت عزرائیل است، البته هنگام قیامت کبری و یوم رجوع تام همه عوالم نازله و مجردات و ملائکه به باطن رجوع می‌کنند. حتی عزرائیل بعد از اینکه همه ارواح را قبض روح کرد خود به دست حق‌تعالی قبض روح می‌شود (یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ). به اعتقاد امام قبض ارواح موجودات عالم طبیعت به‌ طور مستقیم به دست حضرت عزرائیل نیست؛ بلکه به دست لشکریان اوست. البته به اعتبار اتحاد ظاهر و مظهر قبض امور خسیس در عالم نیز به دست او می‌باشد. به باور امام‌ خمینی عمّال عزرائیلی نفس مادی را از طبیعت نزع می‌کنند و به‌طرف نشئه دیگری ورای نشئه دنیا می‌کشند و این نزع از اول تولد تا لحظه آخر عمر ادامه دارند نه اینکه لحظه‌ آخر حضرت عزرائیل یک‌دفعه پیدا شده و انسان را قبض روح کند. بنابراین از مرتبه‌ای که انسان قدم به عالم طبیعت گذاشت قوای عزرائیلیه کار می‌کنند و او را مرتبه به مرتبه از طبیعت بالا می‌کشند، البته نفوس جزئیه را عمال عزرائیل و نفوس قوی و کامل را خود حضرت عزرائیل خود به بالا می‌برد. به باور امام‌ خمینی حضرت عزرائیل یکی از ارکان اربعه و مظهر موت و مرگ می‌باشد.


همراهی و همکاری فرشتگان دیگر با عزرائیل، در قبض روح انسان‌ها از آیه زیر استفاده می‌شود.
«اِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی اَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْاَرْضِ‌...؛ کسانی که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جای داشتید؟! ) » گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم...»
(فرشتگان دیگر عزرائیل را در قبض روح انسان‌ها یاری‌می‌کنند.)
«وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتَّی اِذا جاءَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا....؛او بر بندگان خود تسلّط کامل دارد؛ و مراقبانی بر شما می‌گمارد؛ تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ (در این موقع، ) فرستادگان ما جان او را می‌گیرند...».
«.. وَ لَوْ تَری‌ اِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکَةُ باسِطُوا اَیْدِیهِمْ اَخْرِجُوا اَنْفُسَکُمُ‌....؛...اگر ببینی هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفته‌اند، و فرشتگان دست‌ها را گشوده، به آنان می‌گویند: «جان خود را خارج سازید!...».
«..حَتَّی اِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا یَتَوَفَّوْنَهُمْ‌....؛ تا زمانی که فرستادگان ما [= فرشتگان قبض ارواح‌] به سراغشان روند و جانشان را بگیرند».
«وَ لَوْ تَری‌ اِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ اَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ؛ و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را می‌گیرند و بر صورت و پشت آنها می‌زنند و (می‌گویند: ) بچشید عذاب سوزنده را (، به حال آنان تاسف خواهی خورد)!».


عزرائیل، واسطه و مامور قبض روح انسان‌ها بوده و تنها خداوند، جان‌ستان حقیقی انسان‌ها می‌باشد.
«اللَّهُ یَتَوَفَّی الْاَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها...؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند،...».
(از امام صادق (علیه‌السّلام) درباره سخن خداوند (عزّوجلّ) «اللّه یتوفّی الانفس حین موتها» سؤال شد، حضرت فرمود: خداوند (تبارک و تعالی) برای ملک‌الموت دستیارانی از ملائکه قرار داده که ارواح را قبض می‌کنند، پس آنها را ملائکه دریافت می‌کنند و ملک‌الموت ارواح را از ملائکه دریافت می‌کند و به همراه ارواحی که خودش قبض نموده ضمیمه می‌نماید و خداوند از ملک‌الموت تمامی ارواح را دریافت می‌کند.)


۱. شبستری، عبدالحسین، اعلام‌القرآن، ص۶۵۸.
۲. هود/سوره۱۱، آیه۶۹-۷۰.    
۳. آلوسی، سیدمحمود، روح‌المعانی، ج۶، ص۲۹۰.    
۴. هود/سوره۱۱، آیه۶۹.    
۵. هود/سوره۱۱، آیه۷۱.    
۶. هود/سوره۱۱، آیه۶۹.    
۷. هود/سوره۱۱، آیه۷۷.    
۸. هود/سوره۱۱، آیه۶۹.    
۹. هود/سوره۱۱، آیه۷۷.    
۱۰. هود/سوره۱۱، آیه۷۸.    
۱۱. نازعات/سوره۷۹، آیه۵.    
۱۲. علامه طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۲۰، ص۱۷۹.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۲۵۴.    
۱۴. هود/سوره۱۱، آیه۶۹.    
۱۵. آلوسی، سیدمحمود، روح‌المعانی، ج۶، ص۲۹۰.    
۱۶. هود/سوره۱۱، آیه۶۹-۷۰.    
۱۷. هود/سوره۱۱، آیه۷۴.    
۱۸. هود/سوره۱۱، آیه۶۹.    
۱۹. هود/سوره۱۱، آیه۶۹.    
۲۰. هود/سوره۱۱، آیه۷۱.    
۲۱. هود/سوره۱۱، آیه۶۹.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۵، ص۳۰۷.    
۲۳. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۳، ص۱۷۰.    
۲۵. انعام/سوره۶، آیه۹۳.    
۲۶. نحل/سوره۱۶، آیه۲۸.    
۲۷. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۲۸. علامه طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۵، ص۵۰.    
۲۹. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۳۰. انفال/سوره۸، آیه۵۰.    
۳۱. هود/سوره۱۱، آیه۶۹.    
۳۲. هود/سوره۱۱، آیه۷۷.    
۳۳. آلوسی، سیدمحمود، روح‌المعانی، ج۶، ص۲۹۰.    
۳۴. نحل/سوره۱۶، آیه۳۱-۳۲.    
۳۵. محمد/سوره۴۷، آیه۲۵.    
۳۶. محمد/سوره۴۷، آیه۲۷.    
۳۷. اعراف/سوره۷، آیه۳۷.    
۳۸. اعراف/سوره۷، آیه۳۷.    
۳۹. زمر/سوره۳۹، آیه۶۸.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۸، ص۴۱۶.    
۴۱. سیوطی، جلال‌الدین، الدرالمنثور، ج۷، ص۲۵۰.    
۴۲. حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۴، ص۵۰۳، ح۱۱۸.    
۴۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۵.    
۴۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۲۵۶، ح۲۵.    
۴۵. حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۴۱۹، ح۴۷۰.    
۴۶. نازعات/سوره۷۹، آیه۵.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۸، ص۴۱۶.    
۴۸. سجده/سوره۳۲، آیه۱۱.    
۴۹. سیوطی، جلال‌الدین، الدرالمنثور، ج۶، ص۵۴۲.    
۵۰. سجده/سوره۳۲، آیه۱۱.    
۵۱. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۲۷۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۵۲. خمینی، روح‌الله، تفسیر سوره حمد، ص۵۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
۵۳. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۶۵۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۵۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه ۱۰۴.    
۵۵. خمینی، روح‌الله، شرح دعاء السحر، ص۳۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۵۶. خمینی، روح‌الله، شرح دعاء السحر، ص۸۳-۸۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۵۷. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۵۴۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۵۸. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۳۵-۳۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۵۹. خمینی، روح‌الله، شرح دعاء السحر، ص۸۰-۸۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۶۰. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۶۱. سیوطی، جلال‌الدین، الدرالمنثور، ج۶، ص۵۴۳.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۳-۴، ص۱۵۱.    
۶۳. انعام/سوره۶، آیه۶۱.    
۶۴. انعام/سوره۶، آیه۹۳.    
۶۵. اعراف/سوره۷، آیه۳۷.    
۶۶. انفال/سوره۸، آیه۵۰.    
۶۷. زمر/سوره۳۹، آیه۴۲.    
۶۸. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۳۶، ح۳۶۸.    
۶۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶، ص۱۴۴، ح۱۵.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۰، ص۳۸۰، برگرفته از مقاله «عزرائیل».    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار