• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عجز از تزکیه (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خدای تعالی هر که را بخواهد تزکیه می‌کند، پس امر منوط به مشیت او است، و مشیت او تنها به تزکیه کسی تعلق می‌گیرد که استعداد آن را داشته، و به زبان استعداد آن را درخواست کند، که جمله «و الله سمیع علیم» اشاره به همین درخواست به زبان استعداد است، یعنی، خدا شنوای خواسته کسی است که تزکیه را به زبان استعداد درخواست کند، و دانا به حال کسی است که استعداد تزکیه را دارد.



قرآن کریم در مورد ناتوانی مؤمنان از تزکیه و تطهیر ، بدون فضل و رحمت الهی می فرماید: «یـایها الذین ءامنوا... ولولا فضل الله علیکم ورحمته ما زکی منکم من احد ابدا ولـکن الله یزکی من یشاء والله سمیع علیم؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید ... و اگر فضل و رحمت الهی به سراغ شما نمی‌آمد احدی از شما هرگز پاک نمی‌شد ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه می‌کند و خدا شنوا و دانا است.»


اگر شیطان را به معنی وسیع کلمه، یعنی هر موجود موذی و تبهکار و ویرانگر تفسیر کنیم گستردگی این هشدار در تمام ابعاد زندگی روشن می‌شود. هرگز یک انسان پاکدامن و با ایمان را نمی‌شود یک مرتبه در آغوش فساد پرتاب کرد، بلکه گام به گام این راه را می‌سپرد:
گام اول معاشرت و دوستی با آلودگان است. گام دوم شرکت در مجلس آنها. گام سوم فکر گناه . گام چهارم ارتکاب مصادیق مشکوک و شبهات. گام پنجم انجام گناهان صغیره. و بالاخره در گامهای بعد گرفتار بدترین کبائر می‌شود، درست به کسی می‌ماند که زمان خویش به دست جنایتکاری سپرده او را گام به گام به سوی پرتگاه می‌برد، تا سقوط کند و نابود گردد، آری این است خطوات شیطان.


سپس اشاره به یکی از مهمترین نعمتهای بزرگش بر انسانها در طریق هدایت کرده چنین می‌گوید: اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود احدی از شما هرگز پاک نمی‌شد، ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه می‌کند، و خدا شنوا و دانا است. بدون شک فضل و رحمت الهی است که موجب نجات انسانها از آلودگیها و انحرافات و گناهان می‌شود، چرا که از یک سو موهبت عقل را داده، و از سوی دیگر موهبت وجود پیامبر و احکامی که از طریق وحی نازل می‌گردد، ولی از این مواهب گذشته توفیقات خاص او و امدادهای غیبیش که شامل حال انسانهای آماده و مستعد و مستحق می‌گردد مهمترین عامل پاکی و تزکیه است.


جمله «من یشاء» چنانکه بارها گفته‌ایم به معنی اراده و مشیت بی دلیل نیست، بلکه تا مجاهده و تلاشی از ناحیه بندگان نباشد هدایت و موهبتی از ناحیه خدا صورت نمی‌گیرد، آن کس که طالب این راه است و در آن گام می‌نهد و جهاد می‌کند، دستش را می‌گیرید، از وسوسه شیاطین حفظش می‌کند و به سر منزل مقصود می‌رساند.


و به تعبیر دیگر فضل و رحمت الهی گاه جنبه تشریعی دارد، و آن از طریق بعثت پیامبران و نزول کتب آسمانی و تشریع احکام و بشارتها و انذارها است، و گاه جنبه تکوینی دارد و آن از طریق امدادهای معنوی و الهی است، و آیات مورد بحث (بقرینه جمله من یشاء) بیشتر ناظر به قسمت دوم است.
حاصلش این است که خدای تعالی هر که را بخواهد تزکیه می‌کند. پس امر منوط به مشیت او است، و مشیت او تنها به تزکیه کسی تعلق می‌گیرد که استعداد آن را داشته، و به زبان استعداد آن را درخواست کند، که جمله «و الله سمیع علیم» اشاره به همین درخواست به زبان استعداد است، یعنی، خدا شنوای خواسته کسی است که تزکیه را به زبان استعداد درخواست کند، و دانا به حال کسی است که استعداد تزکیه را دارد.


ضمنا باید توجه داشت که زکات و تزکیه در اصل به معنی نمو یافتن و نمو دادن است، ولی در بسیاری از موارد به معنی پاک شدن و پاک کردن به کار رفته است، و این هر دو ممکن است به یک ریشه باز گردد، زیرا تا پاکی از موانع و مفاسد و رذائل نباشد نمو و رشد امکان پذیر نخواهد بود.


جمعی از مفسران برای دومین آیه مورد بحث شأن نزولی نقل کرده‌اند که پیوند آن را با آیات گذشته روشن می‌سازد و آن اینکه : این آیه درباره گروهی از صحابه نازل شد که بعد از داستان افک سوگند یاد کردند که به هیچیک از کسانی که در این ماجرا درگیر بودند و به این تهمت بزرگ دامن زدند کمک مالی نکنند، و در هیچ موردی با آنها مواسات ننمایند، آیه فوق نازل شد و آنها را از این شدت عمل و خشونت باز داشت و دستور عفو و گذشت داد. این شأن نزول را قرطبی در تفسیرش از ابن عباس و ضحاک ، و مرحوم طبرسی از ابن عباس و غیر او، ذیل آیات مورد بحث نقل کرده‌اند و جنبه عمومی دارد.
ولی گروهی از مفسران اهل تسنن اصرار دارند که این آیه در مورد خصوص ابوبکر نازل شده که بعد از داستان افک ، کمک مالی خود را به مسطح بن اثاثه که پسر خاله یا پسر خواهر او بود و به مسأله افک دامن می‌زد قطع کرده، در حالی که تمام ضمیرهائی که در آیه به کار رفته به صورت جمع است و نشان می‌دهد که گروهی از مسلمانان بعد از این ماجرا تصمیم به قطع کمکهای خود از این مجرمان گرفته بودند و آیه آنها را از این کار نهی کرد.


ولی به هر حال می‌دانیم آیات قرآن اختصاص به شأن نزول ندارد، بلکه همه مؤ منان را تا دامنه قیامت شامل می‌گردد، یعنی توصیه می‌کند که مسلمانان در این گونه موارد گرفتار احساسات تند و داغ نشوند و در برابر لغزشها و اشتباهات گنهکاران تصمیمات خشن نگیرند.


۱. نور/سوره۲۴، آیه۲۱.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۵، ص۱۳۳.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۱۲.    
۴. فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، تفسیر صافی، ج۳، ص۴۲۶.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۲۳۴.    
۶. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور، ج۶، ص۱۵۱.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۵۱، برگرفته از مقاله «عجز از تزکیه».    


رده‌های این صفحه : تزکیه | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار