وی در مقدمه کتاب اشاره به اهمیت تاریخ کرده و یادآور شده است که گرچه تاریخ در ظاهر یک مشت حوادث است اما در باطن آکنده از عبرت و اعتبار است. وی از شافعی نقل کرده که گفته است علم التاریخ یزید فی العقل. او به نقادی آنچه در تاریخ آمده اشاره کرده و خبر جعل نامهای از سوی یهودیان خیبر را آورده که ادعا کردند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در خبیر آنرا در اسقاطجزیه از آنان نوشته و در آن شهادت جمعی از صحابه نیز بوده است. وقتی این نامه به دست خطیب بغدادی رسید، آن را تکذیب کرد و گفت: چطور ممکن است شهادت معاویه پای این نامه باشد، با این که او در فتح مکهمسلمان شده است؟ نیز چگونه ممکن است شهادت سعد بن معاذ باشد در صورتی که وی پس از غزوه خندق درگذشته است! عصامی در همان مقدمه فهرستی مشتمل بر ۱۰۵ کتاب تاریخی از آثار که وی از آنها در تالیف کتاب خود بهره گرفته به دست داده است این فهرست نشانگر دامنه کار وی در بهرهگیری از آثار تاریخی است که برخی از آنها تاکنون نیز ناشناخته باقی مانده است.
این کتاب در چهار بخش منظم شده است. بخش نخست درباره انبیای سلف و آباء پیامبر، بخش دوم سیره نبوی، بخش سوم در تاریخ خلفای نخست تا امام حسن (علیهالسّلام) و بخش پایانی از دولت اموی تا زمان مولف. در این بخش وی به ترتیب از دولتهای اموی، عباسی، فاطمی، ایوبی، ترکمانی، و عثمانی، سخن گفته است. خاتمه کتاب که از صفحه ۱۱۰ مجلد چهارم کتاب درباره انساب طالبیان و حاکمان علوی مکه خاندان اشراف است. این بخش از هر حیث مشتمل بر نکات تازهای درباره شهر مکه و رخدادهای محلی آن است.