• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبدالله بن حذافه سهمی قرشی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عبدالله بن حذافه سهمی قرشی، صحابی پیامبر اسلام و از مهاجران به حبشه بود. او حامل نامه رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) برای خسروپرویز بود و در فتوحات شام حضور داشت و به اسارت رومیان درآمد و سپس آزاد شد. وی سرانجام به سال ۲۸ هجری قمری در دوره خلافت عثمان بن عفان در مصر درگذشت.



ابوحذافه، عبدالله بن حذافة بن قیس سهمی قرشی، از مسلمانان اولیه و از اصحاب رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بود که به حبشه هجرت کرد و سپس به مدینه باز گشت.


رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) او را با نامه‌ای به سوی خسروپرویز فرستاد تا او را به اسلام دعوت کند. خسرو، نامه را پاره کرد. از این روی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) خسرو را نفرین کرد و فرمود: خداوند سلطنت و حکم‌رانی او را درهم ریزد. دیری نگذشت که پسرش شیرویه او را کشت.


عبدالله در فتوحات شام حضور داشت. رومیان در حمله مسلمانان به قیساریه او را اسیر کردند و نزد بزرگ رومیان بردند.


بزرگ رومیان از عبدالله خواست که به آیین مسیحیت درآید، ولی او نپذیرفت. از این‌رو دستور داد تا او را بسوزانند. هنگامی که او را برای سوزاندن می‌بردند، گریه کرد. بزرگ رومیان گمان کرد که گریه و جزع او از ترس مرگ است، به او گفت: آیا از مرگ می‌ترسی؟ گفت: هرگز، بلکه از این‌رو گریه می‌کنم که یک جان بیشتر ندارم. دوست داشتم که جان‌های بسیاری به‌اندازه موی بدنم می‌داشتم، و به وسیله آنها می‌جنگیدم و کشته می‌شدم و باز می‌جنگیدم و باز کشته می‌شدم. بزرگ رومیان دستور داد او را آزاد کنند و گفت: مسیحی شو، تا دخترم را به ازدواج تو درآورم و نیمی از داراییم را به تو ببخشم، ولی او نپذیرفت.
بزرگ رومیان گفت: سرم را ببوس، خود و هشتاد تن از اسرای مسلمان را آزاد کن گفت: باشد. این را می‌پذیرم. آن‌گاه سرش را بوسید و بدین وسیله او و هشتاد تن از اسرای مسلمان آزاد شدند. هنگامی که نزد عمر بن خطاب آمدند، عمر در مقابل او برخاست و سرش را بوسید. اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با عبدالله شوخی می‌کردند و می‌گفتند: سرِ یک کافر را بوسیدی! و او به آنان می‌گفت: خداوند به وسیله این بوسه، هشتاد تن از اسرای مسلمان را آزاد کرد.


عبدالله بن حذافه، سرانجام به سال ۲۸ هجری قمری در دوره خلافت عثمان بن عفان در مصر درگذشت.


۱. ابن اثیر، ابوالحسن علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۳، ص۲۱۳.    
۲. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۳، ص۸۸۸.    
۳. ذهبی، شمس‌الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۴۵.    



عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۱۵۲.





جعبه ابزار