ظَلْع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ظَلْع (به فتح ظاء) به معنای کجی و
ظَلَع (به فتح ظاء و لام) به معنای میل از
حق از
واژگان نهج البلاغه هستند.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره فصائل دروغین
معاویه که به خود نسبت داده بود و ... از این واژه استفاده نموده است.
ظَلع (مثل عقل) به معنای کجی آمده است. در
نهایه آمده: «الظَّلْع بالسُّكُون: العَرَج»
و بر وزن (شرف) به معنی میل از
حق است.
آنگاه که معاویه در نامه خود فضائل
دروغ برای خود شمرد امام (صلواتاللهعلیه) به او نوشت:
«وَمَا لِلطُّلَقَاءِ وَأَبْنَاءِ الطُّلَقَاءِ، وَالـتَّمْييزَ يْنَ الْمُهَاجِرِينَ... أَلاَ تَرْبَعُ أَيُّهَا الاِْنْسَانُ عَلَى ظَلْعِكَ، وَتَعْرِفُ قُصُورَ ذَرْعِكَ» «به شما آزاد شده و فرزندان آزاد شده چه رسد فرق گذاشتن میان
مهاجرین و
انصار، ای
انسان آیا در حدّ خود نمیایستی آیا کوتاهی مقامت را نمیشناسی.»
(شرحهای نامه:
)
ربع به معنی اقامه است «اربع علی ظلعه» یعنی: بر گجی خود ایستاد، در
اقرب الموارد گفته: «اربَعْ على ظَلْعِك» یعنی تو ضعیفی از آنچه طاقت نداری دست بردار.
امام (صلواتاللهعلیه) این معنی را از این مثل قصد کرده است.
درباره شتران زکات که از مردم گرفته شده مینویسد:
«وَلْيُرَفِّهْ عَلَى اللاَّغِبِ، وَلْيَسْتَأْنِ بِالنَّقِبِ وَالظَّالِعِ» یعنی: شتری را که خسته شده استراحت و با شتری که پایش سوراخ شده یا لنگ است مدارا نماید.
(شرحهای نامه
) «ظالع» شتری که پایش کج و لنگ است.
این ماده دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ظلع»، ج۲، ص۶۹۱.