طلوع الفجر فی اللیالی المقمرة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب « طلوع
الفجر في الليالي المقمرة» تأليف آيت الله
سید محمد حسن مرتضوی لنگرودی است، مباحثى استدلالى در مورد تشخيص
طلوع فجر و زمان
اذان صبح در شبهايى كه ماه حالت كامل دارد(
أیام البیض يا ليالي مقمرة) و ادله شرعى مربوط به آن ارائه شده است.
سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی در ۲۳ صفر ۱۳۵۰ ه. ق در
نجف اشرف و در جوار بارگاه حضرت
امیرالمؤمنین علیه السلام در خانواده
علم و فضيلت به دنيا آمد و ملقب به عبدالامير گشت. حضرت
آیة الله لنگرودی در آن شهر مقدس به فراگيرى
قرآن مشغول شد تا در سال ۱۳۶۱ ه. ق به همراه پدرش رهسپار
ایران گرديد و در تهران اقامت گزيدند. پس از سپرى شدن مقدمات علوم دينى به فراگيرى
فقه و
اصول و معقول پرداختند. چنان كه كتابهاى
رسائل و
مکاسب و
کفایه را از بزرگانى مانند پدر معظمشان و حضرات آيات
شهرستانی و
جاپلاقی ، حكيم متأله
محی الدین قمشهای ( شرح
منظومه سبزواری )،
علاّمه میرزا ابوالحسن شعرانی ( شرح
اشارات ،
هیئت فارسى و
شرح چغمینی ) فراگرفتند.
درسال ۱۳۷۳ ه. ق پس از فراغت از سطوح عالى
حوزه علمیه تهران به همراه پدر به
قم مهاجرت كردند. و شركت فعال در جلسات درسى آيات عظام قم داشتند همچون، مرحوم
بروجردی ( كتاب
صلاة ،
خمس ،
قضا و
طهارت به مدت هشت سال)، والد معظم( يك دوره اصول)،
امام خمینی ( اصول)،
آقای گلپایگانی ( حج)،
محقق داماد ( طهارت و صلاة)، حاج
میرزا هاشم آملی ( اصول و معاملات)،
مرحوم اراکی ( خارج اصول) و
علامه طباطبائی (
اسفار ،
شفاء بو على،
تفسیر ) قدس سرهم الشريف. تأسيس و
اداره دو مدرسه علوم دينى و اقامه
نماز جماعت در
مسجد سلماسی ( بيش از سى سال) از خدمات فرهنگى- دينى ايشان است.
هدف از تأليف اين رساله، بيان
اختلاف نظر علماى
شیعه در باره معيار تشخيص وقت شرعى دخول صبح براى اقامه
نماز و روزه
ماه مبارک رمضان است.
نويسنده روايات موجود در اين زمينه را بررسى كرده و ديدگاههاى فقهاى شيعه و
اهل سنت را در اين زمينه مورد تجزيه و تحليل قرار داده است.
در ابتداى رساله به بحث در باره
اتحاد وقت نماز صبح و شروع
روزه و وجوب امساك از ابتداى
طلوع فجر پرداخته شده و نصوص شرعى در اين باره بيان گرديده است.
آنگاه معيارهاى طلوع
فجر صادق و نحوه تشخيص سفيدى مشرق و نحوه تمايز
فجر صادق از
فجر كاذب مورد بحث قرار گرفته است. در اين زمينه نويسنده مدعى است كه جميع فقها متفق القول هستند كه در صبح دو نوع طلوع داريم كه طلوع
دوم وقت فريضه صبح است و در بين علماى
امامیه در اين زمينه اختلافى نرسيده است. وى ديدگاههاى چند تن از فقهاى مشهور شيعه را در اين زمينه بررسى كرده است. وى در اين زمينه
اتفاق نظر اين فقها را در اينكه
فجر دوم آغاز وجوب
امساک در روزه ماه رمضان است، منعكس كرده و نقل قولهايى مبنى بر اينكه برخى از فقها طلوع
فجر اول را مبدأ دخول وقت فريضه صبح دانسته و آن را معيار وجوب امساك در روزه ماه رمضان دانستهاند رد كرده است.
به عنوان مثال ديدگاه
آلوسی مبنى بر اينكه فقها و علماى اماميه طلوع
فجر ابتدايى را مبدأ امساك در روزه مىدانند، نوعى افترا بر فقهاى شيعه ارزيابى كرده است.
در همين رابطه نويسنده به برخى از روايات صحيح و مستفيض
اشاره كرده و از مفاد آنها مطلب فوق را نتيجه گرفته است.
در باب ديگر به تفسير الفاظ وارد شده در اين قبيل از روايات مانند لفظ" قبطيه"،"
فجر"،" خيط اسود" و" خيط ابيض" پرداخته و ديدگاه لغويان مشهور را در اين باره جويا شده و با اين ديدگاه به
تفسیر روايات مربوط به اين باب مىپردازد.
در قسمت ديگرى از كتاب، نويسنده به چگونگى تحقق
فجر از لحاظ علمى و علم
ستاره شناسی پرداخته و حركت زمين و موقعيت آن نسبت به خورشيد را بررسى كرده و مفهوم طلوع ستارگان از جمله خورشيد و تشخيص دقيق آن را با ابزار پيشرفته مانند
تلسکوب بيان داشته و كيفيت دخول صبح و آغاز روز با طلوع خورشيد را با زبانى علمى بيان نموده و براى آن شواهدى از قول علما آورده است.
در قسمت ديگرى از كتاب، نويسنده به بحث در باره مبدأ بودن سفيدى طلوع
دوم فجر براى آغاز وجوب امساك در روز و آغاز وقت فريضه صبح پرداخته و عدم تشخيص اين سفيدى در شبهايى كه
ماه كامل است و به اصطلاح فقهى، ليالى مقمره يا
ایام البیض مىباشد را توضيح داده است. همچنين ديدگاههاى
امام خمینی را در اين باره و
استدلال ايشان در مورد چگونگى تشخيص دخول وقت صبح و طلوع
فجر را دراين زمانها بيان كرده است. در اين زمينه نويسنده از منظرى قرآنى و روايى به تبيين
استدلال امام خمينى پرداخته و روايات موجود در اين زمينه را مورد شرح و بررسى قرار داده است.
وى قول به
احتیاط در وجوب امساك روزه ماه مبارك رمضان و تأخير انداختن
نماز صبح را در شبهايى كه ماه كامل است و از اين جهت نمىتوان طلوع
فجر صادق را به خاطر نور ماه تشخيص داد، با توجه به ادله
استصحاب كاملا موجه دانسته است. وى مانع بودن نور ماه براى رؤيت سپيدى صبح صادق را مانند مانع بودن ابر توصيف كرده نه مانع از طلوع
فجر، زيرا هيچ چيز نمىتواند مانع از حركت زمين و در نتيجه طلوع و غروب خورشيد شود. از همين رو وجود خط سفيد( خيط ابيض) هنگام طلوع
فجر صادق(
فجر دوم) را معتبر ندانسته و فتواى امام خمينى و محقق همدانى مبنى بر احتياط در اين شبها را وجيه دانسته است. در همين رابطه به تفسير آيات
قرآن و روايات وارد شده در اين باب و فتواى برخى ديگر از فقهاى شيعه پرداخته و از مجموع آنها نتيجه گرفته است كه بايد
علم به طلوع
فجر پيدا كنيم و هر گونه مانع از تحقق علم به وقوع سپيدى طلوع
فجر بايد برطرف شود و از آنجايى كه نور ماه در شبهايى كه قرص آن كامل و پرنور است مانع محسوب مىشود و نمىتوان به طور قطعى طلوع
فجر صادق را
فتوا داد، بايد در اين زمينه احتياط نمود.
وى به ظهور
فجر كاذب در
لیالی مقمره نيز اشاره نموده و در اين باره ديدگاه امام خمينى و
محقق همدانی را مبنى بر احتياط بيان كرده است. براى مثال نويسنده به تغيير رنگ و بوى آب مشكوك به
نجاست اشاره كرده و فتاواى برخى از فقهاى شيعه در امر به احتياط از استعمال چنين آبى را مشابه قول به احتياط در طلوع
فجر صادق در ليالى مقمره دانسته و اين دو نوع فتوا را با هم مقايسه نموده است.
نرم افزار جامع فقه أهل البيت عليهم السلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی