طبقه بیست و هشتم فلاسفه اسلامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبقهبندی فلاسفه اسلامی از نظر سیر زمانی بر حسب استاد و شاگردی میباشد. یعنی آنانکه در یک طبقه قرار میگیرند، یا واقعا از اساتید طبقه بعدی و شاگردان طبقه قبل هستند و یا همزمان آنها میباشند. منظور از
فلاسفه اسلامی آنهایی هستند که در جو اسلامی و محیط اسلامی فعالیت داشتهاند و احیانا
مسلمان هم نبودهاند. در طبقه بیست و هشتم سه تن از فیلسوفان اسلامی حضور دارند.
ملاعلی نوری مازندرانی اصفهانی. از بزرگترین حکمای الهی اسلامی و از افراد معدود انگشت شمار سه چهار قرن اخیر است که تا عمق
فلسفه صدرایی نفوذ کردهاند. ابتدای تحصیلش در
مازندران و
قزوین بوده، سپس به
اصفهان آمده و از محضر درس
آقامحمد بیدآبادی و
سیدابوالقاسم مدرس اصفهانی استفاده کرده و خود بزرگترین حوزه حکمت را در اصفهان دایر کرده است.
ملاعلی نوری از نظر تدریس و تشکیل حوزه درسی و تربیت شاگردان و طولانی بودن مدت کار تدریس و تربیت شاگرد (گفته شده قریب هفتاد سال) و ترویج علوم عقلی، کمنظیر و شاید بینظیر است. هنگامی که مرحوم
محمدحسین خان مروی مدرسه مروی را در
تهران ساخت، از فتحعلیشاه تقاضا کرد ملاعلی نوری را از اصفهان برای تدریس معقول در این مدرسه دعوت کند. شاه از او دعوت کرد و او در جواب نوشت در اصفهان دوهزار محصل مشغول تحصیلاند که چهارصد نفر آنها- بلکه متجاوز- که شایسته حضور درس این دعاگو هستند در حوزه درس دعاگو حاضر میشوند، چنانچه به تهران بیاید این حوزه از هم میپاشد.
شاه مجدداً از او خواست یکی از بهترین شاگردهای خود را برای تدریس در این مدرسه انتخاب کند و او
ملاعبداللّه زنوزی را انتخاب کرد و فرستاد (این جریان را مرحوم
آقاعلی مدرس زنوزی فرزند مرحوم ملاعبداللّه زنوزی ضمن شرح حال خودش و پدرش نوشته و در مقدمه انوار جلیه ملاعبداللّه زنوزی از انتشارات «مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل» چاپ شده است.) همه این شاگردان از حومه اصفهان نبودهاند، از اطراف و اکناف در حوزه درس این مرد بزرگ- که میگویند در حدود هفتاد سال تدریس کرده- شرکت کردهاند و به اطراف پراکنده شده و
علم و
حکمت را با خود پراکندهاند.
صاحب
روضات میگوید: در کودکی او را در حالی که پیرمردی سپیدمو بود دیدهام. در مسجد سید به نماز مرحوم
سیدمحمدباقر حجةالاسلام میآمد و بعد از نماز باهم جلسه میکردند. سیدحجة الاسلام خود زمانی شاگرد او بوده است. او و مرحوم
حاجی کلباسی- که مرجعیت و ریاست اصفهان را داشتند و فوقالعاده محترم بودند- ملاعلی نوری را در مجالس بر خود مقدم میداشتند
با وجود حکمای بزرگ دیگر در آن زمان، آنچه بعدها ادامه یافت از طریق این مرد بزرگ بود. بعضی حواشی مختصر و کوتاه از او بر
اسفار باقی است که در نهایت متانت و دقت است. گویند تفسیر بزرگی بر
سوره توحید نوشته است. وی در سال ۱۲۴۶ درگذشته است
حاج
ملااحمد نراقی فرزند حاج
ملامهدی نراقی. مانند پدر خود جامع الفنون و مفتی و مجتهد و مرجع فتوا بوده است. معقول را از پدر خود فرا گرفته است. در سال ۱۲۴۴ یا ۱۲۴۵ درگذشته است
مرحوم
علامه تهرانی در
الکرام البررة و
نقباء البشر نقل از کتاب
لباب الالقاب مرحوم
ملاحبیباللّه کاشانی، نام گروهی از اهل معقول را در قرن ۱۳ و ۱۴ در
کاشان میبرد که نشان میدهد کاشان تا نزدیک به زمان ما از مراکز معقول بوده است. ظاهراً علوم معقول در کاشان وسیله نراقیها رواج یافت.
میرزا مهدی بن
میرزا هدایتاللّه شهید مشهدی. این مرد از مشاهیر فقها و معاریف علمای آن عصر است. در
فقه و
اصول از تلامیذ
وحید بهبهانی است. معاصر
سیدمهدی بحرالعلوم و
شیخ جعفر کاشفالغطاء است. ظاهراً اصفهانی الاصل است.
در اصفهان در حوزه درس آقامحمد بیدآبادی حکمت آموخته و در
مشهد اقامت کرده و فقه و اصول و معقول تدریس میکرده است. ملاعلی نوری که همدوره و همدرس او در حوزه بیدآبادی است، ضمن یک استفتاء از
میرزا ابوالقاسم قمی- که در روضات مسطور است- به مناسبتی از او به عنوان میرزا
مهدی مشهدی یاد میکند. این مرد ریاضیات نیز میدانسته و آن را نزد پدرزن خود
شیخ حسین عاملی مشهدی آموخته است.
فرزندانش میرزا
هدایتاللّه و میرزا عبدالجواد و میرزا داود همه در فنون حکمت وارد بودهاند. دو فرزند اخیر در ریاضیات سرآمد عصر در
خراسان به شمار میرفتهاند. علم و حکمت در خاندان سیدمهدی
شهید در حدود صد و پنجاه سال ادامه یافت. مرحوم حاج
میرزا حبیب رضوی مجتهد حکیم عارف شاعر
مشهدی معروف (متوفّی در ۱۳۲۷) نبیره اوست، و همچنین مرحوم
آقابزرگ حکیم شهیدی مشهدی استاد مسلّم فلسفه خراسان در حدود نیمه قرن چهاردهم هجری قمری، متوفّی در ۱۳۵۵ نبیره دیگر اوست و ذکرش خواهد آمد.
میرزا
مهدی اشارات شیخ و پارهای از کتب ریاضی تدریس میکرده. در سال ۱۱۵۲ متولد و در سال ۱۲۱۸ در بست بالا خیابان
مشهد در جریان دفاع از حقوق مردم و مبارزه با دستبرد نادرمیرزا نوه نادرشاه به اموال آستانه مقدسه رضوی، به دست نادرمیرزا
شهید شد.
مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۵۹۶-۵۹۸.