طایفه بهراء
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَهْراء، شاخهای از قبیلۀ بزرگ قُضاعه، از اعراب قحطانی
یمن منسوب به
بهراء بن
عمرو بن
الحاف بن قضاعه. بهراء را از
قبیلۀ جذام نیز شمردهاند.
صفت نسبی آن را به صورتهای بهراوی، بهرانی و بهرایی آوردهاند.
افراد منسوب به آن بَهرانی خوانده میشدند
و با طوایف بَلّی، حیلان و خولان نسبت خویشاوندی داشتند.
جد ایشان بهراء
پسر عَمرو بن اِلحاف بن قضاعه بود.
درباره وجه تسمیه بهراء دو نظر وجود دارد. نخست آنکه از بَهْر، به معنای غلبه کردن، است و دیگر اینکه از بُهْر، رنجی که به
انسان بر اثر راه رفتن در گرما رسیده، برگرفته شده است.
این
قبیله پس از
مهاجرت از مسکن اصلی خود در
یمن،
به سرزمین
شام مهاجرت کردند،
و در دشت
حِمْص تا حوالی
رُصافه سکونت گزیدند. آنان
دین مشخصی نداشتند
و احتمالاً در حدود ۵۸۰ م به سبب سکونتشان در شام که تابع امپراتوری
روم بود به
مسیحیت گرویدند.
با این همه، شواهدی در دست است که قبیلۀ بهراء بار دیگر به سوی سرزمین پدری خویش بازگشتند و گروهی از آنان در یمن ساکن شدند، چنانکه در ۹ق/۶۳۰م هیئتی از آنان از یمن نزد پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) رفتند. برخی نیز از پراکندگی آنان در سراسر شبه جزیره و از جمله در یمن یاد کردهاند.
در آغاز
اسلام برخی از ایشان که به زُمره یاران
حضرت محمد (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) درآمده بودند، از جمله
مقداد بن عمرو،
صحابی مشهور، در مهاجرت به
حبشه و سپس در
هجرت به
مدینه و
جنگ بدر حضور داشتند.
زیستگاههای قبیلۀ بهراء در شمال منازل «بَلیّ»، و از ینبع تا عقبه پراکنده بود؛ سپس بسیاری از آنان در مجاورت
دریای سرخ، میان مصر علیا و حبشه پراکنده شدند و بر سرزمین نوبه سلطه یافتند و همواره با حبشیان در معارضه بودند.
از دیگر زیستگاههای بهراء میتوان قسمت علیای سرزمین شام میان حلب و حماء را نام برد.
به گزارش یعقوبی نیز بیشتر ساکنان حماء را اهالی بهراء و تنوخ تشکیل میدادند
از قصیدهای از
اخنس تغلبی برمیآید که اینان در ناحیۀ رصافۀ حمص نیز ساکن بودهاند
جنوب و شرق
فلسطین نیز در آغاز فتوحات اسلامی زیستگاه قبیلۀ بهراء بوده است.
چنانکه گذشت، در ۹ق ـ عامالوفود ـ بهراء هیئتی ۱۳ نفری از یمن نزد پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) فرستاد. آنان اسلام آوردند و پس از آموختن فرایض دینی به یمن بازگشتند.
با توجه به اینک
مقداد بن اسود، یکی از یاران بزرگ پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم)، از همین قبیله بود،
به نظر میرسد که بعضی از افراد این قبیله پیش از این تاریخ به اسلام گرویده، و در مهاجرت به حبشه نیز شرکت داشتهاند،
اگرچه غالب آنان نه تنها به سبب نزدیکی با رومیان دعوت پیامبر اکرم را نپذیرفتند، بلکه رفتار خصمانهای نیز پیش گرفتند،
بهراء یکی از قبایل
عرب هم پیمان
ایرانیان در
جنگ ذیقار بود.
عدهای از آنان در سال ششم، در
سریه زید بن حارثه، در کنار
مسلمانان جنگیدند، ولی در سال هشتم در
جنگ موته طایفه بهراء در همراهی با هرقل (هراکلیوس) به مقابله با سپاهیان
اسلام برخاستند.
در
سال نهم هجری، فرستادگان ایشان به حضور
پیامبر آمدند و به اسلام گرویدند و بر مقداد بن عمرو، وارد شدند.
در سال دوازدهم، بار دیگر بهرائیان در کنار مردم دُومَة الجَنْدَل، همراه با قبایل کَلْب، غسان و تنوخ با
خالد بن ولید جنگیدند و شکست خوردند.
سرانجام در سال سیزدهم،
ابوبکر سپاهیانی به فرماندهی
عمرو بن عاص و
یزید بن ابیسفیان و
ابوعبیده جراح و شُرَحبیل بن حَسَنه، به فلسطین و شام روانه کرد. بهرائیان که در این جنگ نیز از هم پیمانان هرقل بودند، شکست خوردند و فرمانده آنان، حرقوص بن نعمان بهرائی، کشته شد.
و تا
فتح شام که اسلام آوردند، همچنان به
دشمنی خویش با
مسلمانان ادامه دادند.
پس از فتح شام قبیله بهراء رسماً به اسلام روی آورد.
قبیلۀ بهراء به سبب دلیری و
خشونت در جنگ، مانند ۳ قبیلۀ دیگر (شیبان، تغلب و
اِیاد)، «رَضَفات العرب» نامیده میشدند.
بنوهِنب، بنوقاس، بنوشبیب، قاسط، عبده، مطرود و دهر از جمله تیرههای قبیلۀ بهراء به شمار میروند.
(۱) ابن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ افست قم ۱۳۶۸ ش.
(۲) ابن حائک، صفة جزیرة العرب، چاپ محمد بن علی أکوع، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳) ابن حزم، علی، جمهره انساب العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۲/۱۹۶۲).
(۴) ابن دُرَید، کتاب الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۶) ابوعبید، قاسم بن سلام، کتاب النّسب، چاپ مریم محمد خیرالدرع، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۸۹.
(۷) طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
(۸) کحاله، عمررضا، جغرافیة شبه جزیزة العرب، چاپ احمد علی، مکه ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
(۹) حموی، یاقوت، المقتضب من کتاب جَمهَرة النَسَب، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۹۸۷.
(۱۰) ابن اسحاق، محمد، سیرةالنبی (ص)، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۷۱م.
(۱۱) ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، به کوشش سهیل زکار، بیروت، ۱۹۷۸.
(۱۲) ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۱۳) ابن خلدون، العبر، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۹۸۱م.
(۱۴) ابن سعد، الطبقاتالکبری، بیروت، دارصادر.
(۱۵) ابن عدیم، عمر، بغیةالطلب، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۸۸م.
(۱۶) ابن هشام، عبدالملک، السیرةالنبویة، به کوشش مصطفی سقا، قاهره، ۱۹۳۶م.
(۱۷) اکوع، محمد، حاشیه بر الاکلیل همدانی، قاهره، ۱۳۸۳ق.
(۱۸) جبوری، یحیی، الجاهلیة، بغدادی، ۱۹۶۸م.
(۱۹) دباغ، مصطفی مراد، بلادنا فلسطین، بیروت، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
(۲۰) زیدان، جرجی، المؤلفات الکاملة، بیروت، ۱۹۸۲م.
(۲۱) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۹۶۳م.
(۲۲) عاقل، نبیه، فلسطین من الفتح العربی السلامی الی اواسط القرن الرابع الهجری، موسوعۀ خاص، ج۲.
(۲۳) علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، ۱۹۷۰م.
(۲۴) قطب، اسحاق یعقوب، الترکیب الاجتماعی للشعب الفلسطینی، موسوعۀ خاص، ج۱.
(۲۵) قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، به کوشش محمدحسین شمسالدین، بیروت، ۱۹۸۷م.
(۲۶) قلقشندی، احمد، نهایةالارب، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۲۷) مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش عبدالله اسماعیل صاوی، بغداد، ۱۹۳۸م.
(۲۸) ضبی، محمد مفضل، المفضلیات، به کوشش احمد محمد شاکر و عبدالسلام هارون، قاهره، ۱۹۴۲م.
(۲۹) مقریزی، احمد، البیان و الاعراب عما بارض مصر من الاعراب، به کوشش عبدالمجید عابدین، اسکندریه، دارالمعرفةالجامعیه.
(۳۰) واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز.
(۳۱) یعقوبی، احمد، معجم البلدان، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
(۳۲) EI ۲.
(۳۳) EI ۲ , sv "Bahra ¦ Ý" (by C E Bosworth.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «طایفه بهراء»، شماره۲۲۳۵.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهراء»، شماره۵۲۵۰.