• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صیّب (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صیّب: (أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ)
صیّب: به معنى «باران» است.
اصل آن «صيوب» بوده است به سكون يا و كسر واو (بر وزن فيعل)، از صاب، يصوب.
در اين واژه، «واو»، به «يا» قلب و در آن ادغام شده، مانند سيّد.
«راغب» در كتاب مفردات، اين واژه را به معنى «ابر» گرفته و مى‌گويد ابرى كه ويژه باران مفيد و سودمند است.
چنان كه شاعر گفته است:
(فكانما صابت عليه سحابة) «گويى ابرى بهارى و سودمند برآن باريده»

قرآن مى‌گويد:
«يا همانند بارانى كه در شب تاريک، توأم با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذرانى) ببارد...»


به موردی از کاربرد صیّب در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - صیّب (آیه ۱۹ سوره بقره)

(أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ و اللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ)
(يا همچون بارانى كه از آسمان، در شب تاریک همراه با رعد و برق در بیابان ببارد. آن‌ها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوش‌هاى خود مى‌گذارند؛ تا صداى صاعقه‌ها را نشنوند. و خداوند به کافران احاطه دارد.)

۱.۲ - صیّب در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه (صيب)، به معناى باران پر پشت است و معناى كلمه (برق) معروف است و كلمه (رعد) به معناى صدايى است كه از ابر وقتى برق مى‌زند برمى‌خيزد و كلمه صاعقه عبارت است از تكه‌اى برق آسمان، كه به زمين مى‌افتد.
اين آيه مثل دومى است كه خداوند حال منافقین را با آن مجسم مى‌كند، كه اظهار ایمان می‌كنند، ولى در دل كافرند، باين بيان كه ايشان به كسى می‌مانند، كه دچار رگبار توأم با ظلمت شده است، ظلمتى كه پيش پايش را نمى‌بيند و هيچ چيز را از ديگر چيزها تميز نمی‌دهد، ناگزير شدت رگبار او را وادار به فرار می‌كند، ولى تاريكى نمی‌گذارد قدم از قدم بردارد، از سوى ديگر رعد و صاعقه هول انگيز هم از هر سو دچار وحشتش كرده، قرارگاهى نمى‌يابد، جز اينكه از برق آسمان استفاده كند، اما برق آسمان هم يک لحظه است، دوام و بقاء ندارد، همين كه يک قدم برداشت برق خاموش گشته، دو باره در تاريكى فرو مى‌رود.
اين حال و روز منافق است، كه ایمان را دوست نمی‌دارد، اما از روى ناچارى بدان تظاهر مى‌كند، چون اگر نكند به اصطلاح نانش آجر می‌شود، ولى چون دلش با زبانش يكسان نيست، و دلش بنور ايمان روشن نگشته، لذا راه زندگيش آن طور كه بايد روشن نمی‌باشد و معلوم است كسى كه می‌خواهد بچيزى تظاهر كند كه ندارد، لا يزال پته‌اش روى آب مى‌افتد و همواره دچار خطا و لغزش می‌شود، يک قدم با مسلمانان و بعنوان يک فرد مسلمان راه مى‌رود، اما خدا رسوايش نموده، دو باره مى‌ايستد.
اگر خدا بخواهد اين ايمان ظاهرى را هم از او مى‌گيرد، كه از همان روز اول رسوا شود و مسلمانان فريبش را نخورند، (اما خدا چنين چيزى را نخواسته است).

۱. بقره/سوره۲، آیه۱۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۴۹۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۲، ص۱۰۲.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۴۹۵.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۱۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ص۱۱۲.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۱۹.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۸۸.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۵۶.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۸۴.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۱۴۹.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «صیّب»، ج۲، ص۶۴۱.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره بقره | لغات قرآن




جعبه ابزار