جدل مانند سایر صناعات خمس دارای ماده و صورتی است. صورت جدل میتواند به یکی از اشکالِ قیاس، استقرا و یا تمثیل باشد. علامه حلی میگوید که از لحاظ صورت، شخص جدلی، استدلالی به کار میبرد که بر حسب شهرت منتج باشد (گرچه ممکن است به حسب واقع عقیم باشد؛ مثل استدلالی که در شکل دوم از دو مقدمه موجبه تشکیل میشود) و تفاوت ندارد که این استدلال به صورت قیاس باشد یا به صورت استقرا. البته از میان این دو (قیاس و استقرا)، قدرتِ الزامآوریِ قیاس بیشتر است، زیرا به عقل نزدیکتر است و طرف مقابل را به قبول، بهتر وادار میکند، ولی در مقابل، قدرت اقناع استقرا از قیاس بیشتر است، زیرا به حس نزدیکتر است که همه مردم از آن استفاده میکنند. بنابراین جدل از لحاظ ماده و صورت، اعم از برهان است؛ از لحاظ صورت اعم است، زیرا برهان فقط از قیاسات منتج در یکی از اشکال قیاس تشکیل میشود، ولی جدل، هم از قیاسات پیشگفته و هم از استقرا و قیاسات عقیم تشکیل میشود.
برخی دیگر گفتهاند: «مقصود از جدل، تحصیل یقین نیست، بلکه الزام است؛ به این سبب ممکن است جدل به صورت استقرا یا تمثیل باشد، چنانکه ملاصدرا گفته است: تمثیل را اهل جدل به کار میبرند».