صفوان بن مهران جمال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوصفوان صفوان بن مهران جمال اسدی کاهلی کوفی، از اصحاب
امام جعفر صادق (علیهالسلام) و
امام موسی کاظم (علیهالسلام) و از محدثان موثق
شیعه در عصر امام کاظم (علیهالسّلام) (
قرن دوم هجری قمری) بود. نام وی در سلسله اسناد روایات و زیارات و ادعیهای مانند
زیارت اربعین،
زیارت وارث و
دعای علقمه وجود دارد.
ابوصفوان صفوان بن مهران بن مغیره جمال اسدی
کاهلی کوفی، اهل
کوفه بود و در ناحیه
بنی حرام (
بنی خزام) سکونت داشت. او از موالی
بنی کاهل بود.
و چون شتردار بوده، به لقب جمال معروف گشته است.
درباره تاریخ و مکان ولادتش اطلاع چندانی در دست نیست. ولی وی را از بزرگان قرن دوم هجری و از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) و امام کاظم (علیهالسلام) بهشمار آوردهاند
و به اعتبار اینکه وی را کوفی گفتهاند، ممکن است که در کوفه متولد شده باشد.
او جد عالم بزرگ شیعه
ابوعبدالله صفوانی است که در محضر
سیفالدوله حمدانی با قاضی
موصل در
امامت مباهله کرد. چون قاضی از مجلس برخاست تب کرد و دستش که در مباهله کشیده بود، سیاه شد و ورم کرد و روز دیگر هلاک شد.
دو برادر او به نامهای
حسین و
مسکین از محدثان شیعه بودهاند.
صفوان بارها امام صادق (علیهالسلام) را از
مدینه به کوفه آورده و با آن جناب به زیارت تربت
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نائل گشته و مکان
قبر حضر علی (علیهالسلام) را که در آن زمان که مخفی بوده، آشنا بوده است.
و بنابر نقل
کامل الزّیاره، مدت بیست سال به زیارت آرامگاه امام علی (علیهالسلام) میرفت و نماز خود را در نزد آن حضرت به جای میآورد.
صفوان از امام صادق و امام کاظم (علیهماالسّلام)،
ابوحمزه ثمالی،
ابوعبیده حذاء،
ابوعزه خراسانی و
عامر بن سمط روایت کرده است.
کسانی چون
ابنابینجران،
ابنابینصر،
ابنفضّال،
حسن بن محبوب،
معدان بن مسلم از او روایت شنیدهاند.
نام صفوان در اسناد ۷۱ روایت ذکر شده است.
علمای رجال او را محدثی شیعه و
ثقه دانستهاند.
•
شیخ مفید: وی از بزرگان و خواص و نزدیکان و مورد اطمینان اصحاب امام صادق (علیهالسلام) است.
•
علامه حلی: وی کوفی و ثقه و کنیهاش ابومحمد جمال است.
•
نجاشی وی را کوفی و ثقه معرفی کرده است.
زیارت وارث
و زیارت اربعین
و دعای علقمه
از جمله روایات صفوان میباشد.
از جمله روایات معروف صفوان، روایت تصریح امام صادق (علیهالسلام) بر
امامت امام کاظم (علیهالسلام) است که صفوان بن مهران آنرا نقل کرده است و از راویان این حدیث به شمار میرود.
صفوان عقایدش را به شرح زیر محضر امام صادق (علیهالسلام) عرضه داشت و امام وی را
دعا کرد.
علامه مجلسی از صفوان جمال روایت کرده که گفت:
عقاید خود را به امام صادق (علیهالسلام) چنین عرضه داشتم: شهادت میدهم که نیست خدایی جز خدای یگانه و شریکی ندارد، و شهادت میدهم که
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسول خدا و حجت بر خلق است، و پس از او، علی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حجت بر خلق است. حضرت فرمود: خدا تو را رحمت کند. سپس عرض کردم: پس از او،
حسن بن علی (علیهالسلام) حجت بر خلق است. حضرت فرمود: رحمک الله. عرض کردم: پس از او،
حسین بن علی (علیهالسلام) حجت بر خلق است. فرمود:
خدا تو را رحمت کند. سپس عرض کردم: پس از او،
علی بن الحسین (علیهالسلام) حجت بر خلق است؛ و پس از او،
محمد بن علی (علیهالسلام) حجت خداست بر خلق؛ و بعد از او، شما حجت بر خلق میباشید. حضرت فرمود: خدا تو را رحمت کند.
صفوان فوقالعاده به
اهلبیت (علیهمالسلام) وابسته بوده و دستور آنان را دقیقاً عمل میکرده و کاملاً در خدمتگزاری مواظب و مراقب بوده است، داستان اطاعت پس گرفتن شترانش از
هارون به دستور امام کاظم (علیهالسّلام) و توبیخ و سرزنش هارون، در جلالت شأن و عظمت شخصیت او کافی است که چگونه او در راه اطاعت امر امام عصرش تا پای جان پیش رفته است.
صفوان شتر زیادی داشت که از کرایهدادن آنها، معیشت و زندگی خود را میگذراند و از همین جهت به او "جمال" میگفتند. روزی خدمت حضرت امام کاظم (علیهالسلام) رسید، آن حضرت به او فرمودند: همه چیز تو خوب و نیکو است جز یک چیز! سئوال کرد: فدایت شوم آن چیست؟ امام فرمودند: اینکه شتران خود را به این مرد (یعنی هارون خلیفه وقت) کرایه میدهی. صفوان گفت: من از روی حرص و سیری و لهو چنین کاری نمیکنم. چون او به راه
حج میرود، شتران خود را به او کرایه میدهم. خودم هم خدمت او را نمیکنم و همراهش نمیروم، بلکه
غلام خود را همراه او میفرستم. امام فرمودند: آیا از او کرایه طلب داری؟ گفت آری. امام فرمود: آیا دوست داری او باقی باشد تا کرایه تو به تو برسد؟ صفوان گفت: آری. حضرت فرمودند: کسی که دوست داشته باشد بقای آنها را، از آنان خواهد بود و هر کس که از آنان (دشمنان خدا) باشد، جایگاهش
جهنم خواهد بود.
صفوان جمال بعد از این گفتگو با امام کاظم (علیهالسلام) تمامی شتران خود را فروخت. وقتی این خبر به هارون رسید، او را خواست و به او گفت: به من گزارش دادهاند که تو شترهای خود را فروختهای، چرا اینکار را کردی؟ او گفت: چون پیر و ناتوان شدهام و غلامانم از عهده اینکار برنمیآیند. هارون گفت: هرگز! میدانم که تو به اشاره موسی بن جعفر (علیهالسلام) شتران خود را فروختی، اگر حق مصاحبت تو با من نبود، ترا میکشتم.
تاریخ وفات صفوان و محل دفنش نیز معلوم نیست و همانطور که ذکر شد، در قرن دوم هجری میزیسته است.
صفوان دارای کتابی حدیثی بوده است
که
سندی بن محمد آنرا گزارش کرده است،
که رجال موثق و حتی
اصحاب اجماع از آن کتاب روایت نمودهاند.
کتابش مشتمل بر روایاتی از ائمه اهلبیت در
احکام و
تاریخ و جنگها و
غزوات و... بوده است. نجاشی با سه واسطه و
شیخ طوسی با چهار واسطه، کتاب او را روایت کردهاند.
برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود.
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۴۰۶، برگرفته از مقاله «صفوان بن مهران جمال».
•
سایت مجمع جهانی شیعهشناسی، برگرفته از مقاله «راویان امام صادق(علیه السلام) ۲»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۰۱. •
پایگاه علمی فرهنگی اعتقادی الشیعه، برگرفته از مقاله «صفوان بن مهران جمال» تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۷/۱۰. •
پایگاه جامع عاشورا، برگرفته از مقاله «صفوان بن مهران جمال» تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۷/۱۰. •
شیخ عباس قمی، منتهی الامال، فصل هشتم برگرفته از بزرگان اصحاب حضرت صادق (علیهالسلام).