صدق شرطیه متصله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صدق شرطیه متصله، بهمعنای مطابقت
حکم به اتصال یا سلب اتصال میان
مقدم و
تالی با
نفسالامر است.
مفاد قضیه شرطیه متصله، حکم به اتصال یا سلب اتصال میان مقدم و تالی است و اتصال میان مقدم و تالی، و ترتب تالی بر مقدم یا به نحو
لزومی است یا به نحو
اتفاقی.
صدق و کذب در
قضیه شرطیه، مربوط به
اجزای قضیه یعنی مقدم و تالی نیست، زیرا هر چند این دو قبل از اینکه با
ادات شرط به هم پیوند بخورند دارای استقلال باشند و امکان صدق و کذب داشته باشند، اما بعد از پیوند با ادات شرط، از استقلال و
مرکب تام خبری بودن افتاده و قابلیت صدق و کذب را از دست دادهاند؛ بنابراین صدق و کذب قضیه شرطیه مربوط به رابطه اتصالی (در
شرطیه متصله) و انفصالی (در
شرطیه منفصله) بین مقدم و تالی است.
با توجه به آنچه گفته شد، صدق شرطیه متصله عبارت است از: مطابقت حکم به اتصال (در
موجبه) یا سلب اتصال (در
سالبه) میان مقدَّم و تالی با نفسالامر و واقع. البته علاوه بر اصل اتصال، به لحاظ ویژگیهای اتصال، مثل
لزومی یا
اتفاقی بودن و دائمی یا غیر دائمی بودن هم باید آنچه در قضیه ادعا شده با واقع و نفسالامر مطابق باشد.
با توجه به اینکه صدق شرطیه متصله، بر صدق مقدم و تالی متوقف نیست،
قضیه متصله لزومیه موجبه در حالات ذیل میتواند صادق باشد و میتواند کاذب باشد:
۱. مقدم و تالی هر دو صادق باشند؛ متصله صادق مثل: «اگر آفتاب برآمده باشد روز است» و متصله کاذب مثل: «ان کانت الشمسُ طالعةً فزیدٌ انسانٌ».
۲. مقدم و تالی هر دو کاذب باشند؛ متصله صادق مثل: «لو کان فیهما آلهةٌ الّا الله لَفَسَدَتا» و متصله کاذب مثل: «ان کان الخلا موجوداً کان العالَمُ قدیماً».
۳. مقدم و تالی هر دو مجهول (به حسب صدق و کذب) باشند؛ متصله صادق مثل: «ان کان زیدٌ یکتب فهو یحرّک یدَه» و متصله کاذب مثل: «ان کان زیدٌ یکتب فهو جالسٌ».
۴. مقدم کاذب، و تالی صادق باشد؛ متصله صادق مثل: «ان کان زیدٌ حماراً کان حیواناً» و متصله کاذب مثل: «ان کان زیدٌ حماراً کان ناطقاً».
اما اگر مقدم صادق، و تالی کاذب باشد امکان صدق چنین قضیه شرطیهای وجود ندارد، زیرا قضیه صادق نمیتواند مستلزم قضیه کاذب باشد، وگرنه کذب امر صادق و صدق امر کاذب
لازم میآید.
بیان
لزوم کذب امر صادق: بنابر فرض،
لازم کاذب است و کذب
لازم مستلزم کذب
ملزوم، است.
بیان
لزوم صدق امر کاذب: بنا بر فرض،
ملزوم صادق است و صدق
ملزوم، مستلزم صدق
لازم است.
در
شرطیه متصله اتفاقیه موجبه اگر صدق تالی را به تنهایی، برای صدق شرطیه کافی ندانیم، از چهار حالتِ ممکن (۱. صدق مقدم و تالی؛ ۲. کذب هر دو؛ ۳. صدق مقدم و کذب تالی؛ ۴. کذب مقدم و صدق تالی)، حالت اول صادق است و نمیتواند کاذب باشد، زیرا وقتی مقدم و تالی هر دو صادق باشند،
بدیهی است که در صدق با همدیگر توافق دارند؛ مثل: «ان کان الانسان ناطقاً فالحمار ناهقٌ». سه حالت دیگر کاذب است. کذب حالت دوم و سوم آشکار است، زیرا قضیه کاذب، با هیچ چیز در صدق موافقت ندارد و اما کذب حالت چهارم نیز از این لحاظ است که صدق تالی را به تنهایی برای صدق شرطیه کافی ندانستیم.
اگر در شرطیه متصله
اتفاقیه، صدق تالی را به تنهایی، برای صدق شرطیه کافی بدانیم، از چهار حالتِ ممکن، حالت اول و چهارم صادق و حالت دوم و سوم کاذب است.
محقق طوسی در
اساس الاقتباس میگوید: «قضیه
اتفاقی در صدق و کذب تابع اخس اجزای خود بوَد در آن؛ یعنی از دو صادق، صادق بود و ممکن نبوَد که کاذب بود و از دو کاذب، کاذب بود و ممکن نبود که صادق بود، و از صادق و کاذب، کاذب بود، و از محتمل و کاذب، کاذب بود، و بر این قیاس».
اما حکم صدق و کذب در
قضایای متصله سالبه،
عکس قضایای موجبه است؛ یعنی آنچه در قضایای موجبه صادق است در قضایای سالبه کاذب است و آن چه در موجبات کاذب است در سالبات صادق خواهد بود، زیرا صدق ایجاب مستدعی کذب سلب است، و کذب ایجاب مقتضی صدق سلب است.
مثالهای قضیه متصله
لزومیه سالبه به شرح ذیل میباشد:
۱. مقدم و تالی هر دو صادق باشد: قضیه میتواند صادق و یا کاذب باشد. قضیه صادق مانند: «لیس ان کان زید انساناً فالحمار ناهقٌ»، و قضیه کاذب مانند: «لیس ان کان زید انساناً فهو حیوان».
۲. مقدم و تالی هر دو کاذب باشد: قضیه میتواند صادق و یا کاذب باشد. قضیه صادق مانند: «لیس ان کان زید حَجَراً کان طائراً»، و قضیه کاذب مانند: «لیس ان کان زید حَجَراً کان جماداً».
۳. مقدم و تالی مجهولالصدق و الکذب باشد: قضیه میتواند صادق و یا کاذب باشد. قضیه صادق مانند: «لیس ان کان زید عالماً فهو جالسٌ»، و قضیه کاذب مانند: «لیس ان کان زید ذا مالٍ فهو غنیّ».
۴. مقدم کاذب و تالی صادق: قضیه میتواند صادق و یا کاذب باشد. قضیه صادق مانند: «لیس ان کان زید عالماً فالحمار ناهقٌ»، و قضیه کاذب مثل: «لیس ان کان زید حمارا کان حیواناً».
۵. مقدم صادق و تالی کاذب باشد: قضیه همیشه صادق است مثل: «لیس ان کان زید انساناً فهو حَجَرٌ».
اما مثالهای قضیه متصله
اتفاقیه سالبه به شرح ذیل میباشد:
۱. مقدم و تالی هر دو صادق باشد: قضیه همیشه کاذب است، مثل: «لیس ان کان الانسان ناطقا فالحمار ناهق».
۲. مقدم و تالی هر دو کاذب باشد: قضیه همیشه صادق است، مثل: «لیس ان کان الانسان حَجَراً فالحمارُ جمادٌ».
۳. مقدم کاذب و تالی صادق باشد: قضیه همیشه صادق است، مثل: «لیس ان کان الانسان حَجَراً فالفرسُ صاهلٌ».
۴. مقدم صادق و تالی کاذب باشد: قضیه همیشه صادق است، مثل: «لیس ان کان الانسان ناطقاً فالفرسُ حَجَرٌ».
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.
•
حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
•
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «صدق شرطیه متصله»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۲۹.