شِقْوَة (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شِقْوَة:
(قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا) شِقْوَة: واژه
«شقوة و شقاوة» ضد
سعادت است.
«شقوة و شقاوة» به معنى فراهم بودن اسباب گرفتارى، مجازات و بلاست.
به تعبير ديگر شر و آفتى است كه دامان
انسان را مىگيرد.
به موردی از کاربرد
شِقْوَة در
قرآن، اشاره میشود:
(قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَ كُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ) (مىگويند: «
پروردگارا! تيرهبختى ما بر ما چيره شد، و ما گروه گمراهى بوديم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه شقوت، شقاوت و شقاء ضد سعادت است. سعادت هر چيزى خيرى است كه مختص به او است و شقاوتش نداشتن آن خير است و به عبارت ديگر: شقاوت به معناى شر مختص به هر چيزى است.
(غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا) يعنى پروردگارا شقاوت ما بر ما غلبه كرد و اگر شقاوت را به خود نسبت دادند، اشاره است به اينكه خودشان نيز در غلبه شقاوتشان مؤثر و دخيل بودهاند و آن را به سوء اختيار خود براى خود انتخاب كردند، به دليل اينكه دنبال اين آيه گفتند:
پروردگارا ما را از دوزخ در آور كه اگر اين دفعه همان خطاها را تكرار كنيم ستمكار خواهيم بود ، چون در اين جمله وعده حسنات مىدهند. و اگر سعادت و شقاوت اختيارى و اكتسابى نباشد، وعده معنا ندارد، چون اگر از
جهنم به سوى دنيا باز گردند تازه همان حال اول را خواهند داشت.
ولى در عين اينكه خود را مقصر دانستهاند، در عين حال خود را مغلوب شقاوت هم دانستهاند. به اين معنا كه نفس خويش را چون صفحهاى بى رنگ دانستهاند كه هم مىتوانسته رنگ سعادت قبول كند و هم به رنگ شقاوت در آيد، چيزى كه هست شقاوت بر آنها غلبه كرده و محل را به زور اشغال نموده، اما اين شقاوت، شقاوت خودشان بوده، شقوتنا شقاوتى بوده كه در صورت سوء اختيار و ارتكاب گناهان حتمى بوده است، چون در اول خود را مانند صفحهاى بى رنگ و خالى از سعادت و شقاوت فرض كردند، پس اگر در عين حال شقاوت را شقاوت خود دانستهاند، اين ارتباط به خاطر همان سوء اختيار و ارتكاب گناهان است.
«
شقوة و شقاوة»}} به معنى فراهم بودن اسباب گرفتارى، مجازات و بلاست و به تعبير ديگر شر و آفتى است كه دامان انسان را مىگيرد. در حالى كه سعادت به معنى فراهم بودن اسباب نعمت و نيكى است. در هر حال هر دو (شقاوت و سعادت) چيزى جز نتيجه اعمال، گفتار و نيّات ما نمىباشد. اعتقاد به اين كه سعادت و شقاوت يک امر ذاتى است كه همراه انسان متولد مىشود پندارى بيش نيست كه برخلاف دعوت انبياء و تلاشهاى همه راهنمايان و معلمان بشر است، پندارى است كه براى فرار از زير بار مسئوليتها و توجيه اعمال خلاف و تبهكاریها درست شده، يا براى تفسير موارد ناآگاهیها است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شِقْوَة»، ج۲، ص۵۱۷.