شهابالدین آلوسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالثَّناء سیدمحمود شهابالدین افندی (۱۲۱۷-۱۲۷۰ق/۱۸۰۲-۱۸۵۴م)، فرزند صلاحالدین ملقب به شهاب آلوسی
فقیه،
مفسر،
ادیب و مفتی
بغداد بود.
سیدمحمد، از کودکی نزد پدر و جمعی از استادانِ ادب درس خواند و به سبب هوشمندی و داشتن حافظهای قوی در کسب
علم به سرعت پیش رفت، چنانکه در ۱۳ سالگی شرحی بر
قَطْرُالنَّدی نوشت.
سپس از بسیاری از عالمان مشهور بغداد
اجازه روایت یافت و خود در شمار استادان بزرگ درآمد و ملقب به «علامه» شد. آنگاه متولی مدرسۀ مرجانیّۀ بغداد و موقوفات آن گردید. سرانجام در ۱۲۴۸ق/۱۸۳۲م با آنکه او خود
شافعی مذهب بود، به سبب اطلاع از فقه مذاهب دیگر، و شاید گرایش به آرای ابوحنیفه، مفتی پیروان مذهب
حنفی شد. وی در همین مقام بود تا بر اثر مخالفت والی ترک بغداد، از کار برکنار شد و در ۱۲۶۲ق/۱۸۴۵م (و نه ۱۲۶۷ق) ــ احتمالاً به قصد شکایت و دادخواهی ــ از راه
موصل، مارِدین، دیاربَکْر، آرزِروم و سیواس به آستانه (
استانبول) رفت. اما ظاهراً صدراعظم روی خوش به او نشان نداد و وی بدانچه میخواست، دست نیافت. با این همه سفر او بسیار پربار بود، زیرا با بسیاری از بزرگان علم دیدار کرد؛ از سلطان عبدالمجید نشان افتخار دریافت داشت و دو کتاب در باب این سفر نوشت.
تاریخ بازگشت او را به
خلافت، ۱۲۶۴ق/۱۸۴۸م،ق/۱۸۵۰م
نوشتهاند، وی در بغداد درگذشت.
پیداست که آلوسی در روزگار خود، شهرتی عظیم کسب کرده بود. اشعاری که در مدح و رثای او سروده شده، به صورت کتابی تدوین شده است به نام حدیقةالوَرْد فی مدایح ابیالثناء شهابالدین محمود
که شاگردش ملا عبدالفتاح افندی معروف به شَوّافزاده سروده است. آثار ستایشآمیز دیگری نیز در شرح احوال او نوشته شدهاست که از آن جمله میتوان اَریجُ النَّد و العود فی ترجمه مولانا محمود را نام برد که یکی دیگر از شاگردان وی آن را تألیف کردهاست. شیخ
عبدالباقی فاروقی عُمَری و عبدالغفار اَخْرَس از شاعرانی هستند که بیش از دیگران در
مدح او
شعر میسرودهاند.
عزاوی نیز به مناسبت صدمین سال وفات شهاب آلوسی کتابی در شرح حال او نوشته و فهرست آثار او را گرد آورده و شرح حالی را که در مجموعۀ عبدالغفار اخرس آمده، یاد کرده است. شهرت علمیِ آلوسی بیشتر به سبب
تفسیر معروف
روح المعانی است، اما وی عموماً به حوادث تاریخی علاقه نشان داده است و این امر از نامهها و کتابهای تراجمی که از وی بر جای مانده، به خوبی پیداست. در زمینۀ
لغت نیز آثاری دارد که گویا از دوران جوانی اوست.
• الاجوبة العراقیة عن الأسئلة الایرانیة، استانبول، ۱۳۱۷ق؛
• الأجوبة العراقیة عن الأسئلة اللاهوریة؛ التبیان فی مسائل ایران؛
• الحاشیة علی شرح ابن عصام فی الاستعارة؛ دقائق التفسیر؛
• رسالة فی الامامة رداً علی الشیعة؛
• الرسالة اللاهوریة، بغداد، ۱۳۰۱ق/۱۸۸۳م؛
• روح المعانی، مصر، ۱۳۰۱، ۱۳۱۰ق/۱۸۸۳، ۱۸۹۳م در ۹ جلد؛
• شرح البرهان فی اطاعة السلطان؛
• حاشیة علی شرح القطر؛
• شرح درة الغواص فی اوهام الخواص (کشف الطرة)؛
• شرح العینیة فی مدح سیدنا علی (علیهالسلام)، قاهره، ۱۲۷۰ق/۱۸۵۳م؛
• سنگی، شرحُ علی میر ابی الفتح فی علم آداب البحث؛
• شرحُ علی حاشیة عبدالحکیم السیالکوتی فی علم المنطق؛
• شهی الغنم، در شرح حال شیخ الاسلام عارف حکمت؛
• الطراز المُذَهَّب فی شرح القصیدة الممدوح بها الباز الاشهب، قاهره، ۱۳۱۳ق/۱۸۹۵م؛
• غرائب الاغتراب و نزهة الالباب (نشوة الشمول و نشوة المدام)، بغداد، ۱۳۲۷ق/۱۹۰۹م؛
• الفیض الوارد فی الشیخ خالد، قاهره، سنگی، ۱۲۷۸ق/۱۸۶۱م، سربی، ۱۲۸۷ق/۱۸۷۰م؛
• کشف الطرة عن الغرة، دمشق؛
• مقامات، در تصوف و عرفان، بغداد، ۱۲۷۳ق/۱۸۵۶م؛
• نزهة الالباب، در مباحثات علمی میان وی و شیخ الاسلام؛
• نشوة الشمول فی الصفر الی اسلامبول، بغداد، ۱۲۹۱ق/۱۸۷۴م؛
• نشوة المدام فی العود الی مدینة السلام، بغداد، ۱۲۹۳ق/۱۸۷۶م.
(۱) زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۲) مردم بک، خلیل، اعیان القرن الثالث عشر، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م، ص۴۷، ۵۰، ۷۵، ۱۵۲، ۲۲۸.
(۳) بستانی ف.
(۴) محمداسعد طلس، الکشاف عن المخطوطات، بغداد، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م، ص۵۶.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آلوسی»، ج۲، ص۴۸۲.