شمسالدین جزری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَزَری، شمسالدین، از
مورخان نامدار
شام در سده هفتم و هشتم است.
شمسالدین ابوعبداللّه محمدبن ابراهیمبن ابیبکربن نفیسالدین ابراهیم قرشی جَزَری دمشقی رَسْعَینی در ۱۰ ربیعالاول ۶۵۸ در
دمشق بهدنیا آمد
و چون نیاکانش از جزیره ابن
عمر بودند،
به ابنجزری و جزری مشهور شد.
نیای پدرش، نفیسالدین ابراهیمبن عبدالعزیز (متوفی ۵۹۸)، پس از آنکه پیشنهاد شاهبن اتابک، فرمانروای جزیره ابن
عمر، را مبنی بر تصدی شغل نظارت بر دیوان، رد کرد، از جزیره ابن
عمر به صَعید
مصر رفت و در آنجا اقامت گزید.
ابوبکر، پسر نفیسالدین ابراهیم، در مصر به دنیا آمد. وی در جوانی به مسگری پرداخت و فرزندانش بعدها
تاجر و ثروتمند شدند.
ابراهیمبن ابیبکر (متوفی ۶۹۳)، پدر شمسالدین، از مصر به
موصل و سپس به دمشق رفت و در آنجا اقامت گزید و از اعیان و مشاهیر متمولان این شهر گردید.
شمسالدین محمد جزری، که مورد توجه خاص پدرش بود، در کودکی در مکتبخانه نزد شیخرکنالدین الیاسبن ابیالدُر اِربِلی،
قرآن فرا گرفت
و بعدها نزد استادان و مشایخ برجسته دمشق و
قاهره و
اسکندریه تلمذ کرد.
استادان وی به حدی بودند که بِرْزالی، دوست و مورخ معاصر جزری، برایش
مشیخهای تدوین کرد.
برخی از استادان وی در دمشق عبارت بودند از: فخرالدین ابوالحسن علیبن احمدبن عبدالواحد بخاری (متوفی ۶۹۰)، ناصرالدین ابوحفص عمربن عبدالمنعمبن
عمر قَوّاس دمشقی (متوفی ۶۹۸)، تقیالدین ابواسحاق ابراهیمبن علیبن احمدبن فضل واسطی دمشقی (متوفی ۶۹۲)، الشیخ عزالدین احمدبن ابراهیمبن
عمر فاروثی (متوفی ۶۹۴) و ابوعلی یوسفبن احمدبن ابیبکر صالحی حجار غَسولی (متوفی ۷۰۰).
از استادان وی در
قاهره نیز ابوالمعالی احمدبن اسحاقبن محمد ابرقوهی همدانی مصری (متوفی ۷۰۱) و شرفالدین عبدالمؤمنبن خلفبن ابیالحسن دِمیاطی (متوفی ۷۰۵) و در اسکندریه، تاجالدین علیبن احمدبن عبدالمحسن حسینی غَرّافی (متوفی ۷۰۴) بودند.
جزری اطلاعات بسیاری در
علم پزشکی و داروهای گیاهی داشت و گاه نیز به مداوای بیماران اقدام میکرد.
بِرزالی و دیگر مورخان،
اخلاق نیکوی جزری را بسیار ستودهاند و او را مردی فاضل، نیکوکار، خیرخواه، جوانمرد، دیندار، پرهیزگار، باوقار، دارای سیره نیک و خوبیهای بسیار، سلیمالنفس، راستگو، صوفیمآب، متواضع، امانتدار، مورخ، شاعر، ادیب و همواره در حال
ذکر خداوند ، وصف کردهاند.
جزری هرگز مناصب و مقامهای دولتی را نپذیرفت، ولی حدود شصت سال نزد قضات شهادت میداد و چنان
ثقه و مورد اطمینان بود که
شهادت وی به تنهایی هم پذیرفته میشد.
در ۶۸۸ که علمالدین شحاعی (کارگزار دمشق) اموال بازرگانان دمشق را مصادره کرد، جزری و پدر و برادرانش از این شهر گریختند و بیش از یک ماه از انظار ناپدید شدند.
وی در ۶۹۵، هنگامی که مصر دچار قحطی و وبای شدیدی شده بود، به آنجا رفت.
مدت اقامتش در مصر دقیقاً مشخص نیست؛ اجمالاً از ۶۹۵ تا ۷۱۳ چند بار از مصر دیدن کرد، از جمله در سال ۷۰۰ از دبیران سپاه مصر حدیث شنید، در ۷۰۱ بههمراه پسرش ابراهیم و برادرش اسماعیل در محضر مشایخ مصری حضور یافت و در ۷۱۳ نیز با قونوی دیدار کرد و مورد تفقد خاص او قرار گرفت.
جزری سخن چندانی راجع به خانوادهاش نگفته و تنها به
سفر آنان به
بیتالمقدّس اشاره کرده است،
اما خود وی و برخی از تراجمنویسان در باره دو فرزند وی، نصر (نصیر) الدین محمد و ابراهیم، که احتمالاً همان مجدالدین است، سخن گفتهاند.
برخی از مشاهیر و مورخان معاصر جزری عبارتاند از: علمالدین قاسمبن محمدبن یوسف بِرْزالی (متوفی ۷۳۹) که زندگینامه جزری را در پایان تاریخ جزری ثبت کرده است
شمسالدین محمدبن احمدبن عثمان ذهبی (متوفی ۷۴۸)، که از تاریخ جزری بسیار استفاده کرده است
ابنشاکر کُتْبی دمشقی (متوفی ۷۶۴؛
صلاحالدین خلیلبن ایبک صَفَدی (متوفی ۷۶۴)، مؤلف کتاب الوافی بالوفیات که از شاگردان جزری بود و در ۷۳۰ در دمشق از او اجازه روایت گرفت
شمسالدین محمدبن علیبن حسن حسینی (متوفی ۷۶۵)؛ عفیفالدین عبداللّه یافعی (متوفی ۷۶۸)؛ تقیالدین محمدبن رافع سلامی (متوفی ۷۷۴) و ابنکثیر دمشقی (متوفی ۷۷۴).
جزری در ۸۱ سالگی، و بنا بر مشهورترین
روایات ، در شب دوشنبه ۱۲ ربیعالاول ۷۳۹ یا در اواسط آن سال در دمشق درگذشت و در بابالصغیر
دفن گردید.
او در
علم حدیث مطالبی نوشت و اشعاری در حد متوسط سرود که نمونههایی از آنها، که بیشتر شبیه به نثر است، در دسترس میباشد، ولی شهرتش بهسبب تألیف کتاب تاریخ حوادث الزمان و انبائه و وفیات الاکابر و الاعیان من ابنائه است
که او را بهعنوان مورخی نقاد مطرح کرد.
مهمترین اثر شمسالدین جزری، کتاب تاریخ حوادث الزمان و انبائه و وفیات الاکابر و الاعیان من أبنائهاست
که آن را به عنوان تکمله یا ذیلی بر المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم اثر ابوالفرج عبدالرحمانبن جوزی (متوفی ۵۹۷) نوشت
(برخی به اشتباه آن را تکملهای بر مرآة الزمان سِبط ابنجوزی (متوفی ۶۵۴) دانسته است).
بعضی از مورخان کتاب جزری را التاریخ الکبیر،
تاریخ ابنالجزری
یا تاریخ دمشق
نامیدهاند.
جزری در نگارش این اثر، که شامل حوادث تاریخی سالهای ۵۹۳ تا ۷۳۸ است، از شیوه کار ابنجوزی در المنتظم پیروی کرده و حوادث و وفیات را بهصورت سالشمار نوشته است.
او علاوه بر رعایت سالشمار، حوادث را بهترتیب ماههای هر سال نیز در نظر گرفته است، بهنحویکه در آغاز هر
سال هجری معادلهای
قبطی ،
ایرانی و میلادی آن را نیز ذکر کرده است، سپس اسامی فرمانروایان، وزیران، قاضیان نواحی و سرزمینهای اسلامی، بهویژه حاکمان شام و دمشق را ثبت کرده و آنگاه به شرح حوادث مهم هر سال پرداخته و در پایان، تراجم و زندگینامه مشاهیری را که در آن سال وفات یافتهاند، آورده است.
مورخان در ستایش این کتاب گفتهاند که جزری برای تدوین این تاریخ بزرگ بسیار زحمت کشیده و اخبار و مطالب سودمند و بعضاً نادری را، بههمراه برخی مطالب ظریف و حکایتهای عجیب و شگفتانگیز، که در آثار دیگر مورخان یافت نمیشود، در آن ذکر کرده است.
از ویژگیهای این اثر دقت، وضوح، توجه به جزئیات، ضبط تواریخ و حوادث و بهویژه تاریخ وفیات اشخاص، تنوع موضوعها و فراگیری آن است.
جزری در نگارش آن بر منقولات کتب کهن، نوشتهها و نامههای دوستان، سماع از مشایخ و محدّثان و مورخان و مشاهدات شخصی خویش استناد جسته است.
وی برخی از حوادث مهم را به تفصیل ذکر کرده است، از جمله حمله مغولان به سرزمینهای اسلامی از ۶۱۶ به بعد، اخبار دولت ایوبیان در مصر، و برخی حوادث طبیعی و بلاهای آسمانی.
در کتاب او، حوادث شام در دوران
حکومت سلطان مملوکی الناصر محمدبن قلاوون (حک: ۷۲۵ـ ۷۳۸)، اهمیت بسزایی دارد، زیرا وی شاهد حوادث این دوره بوده است.
جزری برای تدوین تاریخش از
منابع بسیاری استفاده و نام برخی از آنها را ثبت کرده که مهمترین آنها کتاب التاریخ برزالی است.
جزری ۵۷۸ سرگذشت از مجموع ۳۹۵، ۱ تراجم رجال و بسیاری از حوادث و رویدادهای تاریخی را، که حدود نیمی از کتابش را تشکیل میدهد، از اثر برزالی نقل کرده است.
از دیگر منابع مهمی که او به آنها استناد جسته، اینهاست: مرآه الزمان، اثر یوسفبن قزاوغلی، معروف به سبط ابنجوزی (متوفی ۶۵۴)؛ الکامل فیالتاریخ، اثر ابناثیر (متوفی ۶۳۰)؛ تاریخ بغداد، اثر ابوطالب علیبن اَنْجَب، معروف به ابنساعی (متوفی ۶۷۴)؛ اخبار الملک الظاهر، اثر محییالدین عبداللّهبن عبدالظاهر (متوفی ۶۹۲)؛
(متوفی ۷۲۶)
.
همچنین جزری بهطور گذرا و موردی از مآخذ بسیاری استفاده کرده که از آن جمله است: ذیل الروضتین، اثر ابوشامه؛ وفیاتالاعیانِ ابنخلّکان؛ بُغْیهالطلب فی تاریخ حلب ابنعدیم؛ تاریخ اربل، اثر ابنمستوفی؛ المطرب من اشعار اهلالمغرب، اثر ابندمیه؛ عقود الجمان فیشعراء هذا الزمان، اثر ابنشعار؛ و خریده القصر و جریده العصر، اثر عماد کاتب اصفهانی.
نظر به اهمیت، دقت و جامعیت تاریخ جزری، تعدادی از مورخان معاصر او و مورخان ادوار بعدی، از سبک و سیاق وی پیروی و مطالب فراوانی را از کتاب او
نقل کردهاند، از جمله قطبالدین یونینی در ذیل علی مرآة الزمان، ابندَواداری (متوفی پس از ۷۳۶) در کَنْزالدُرَر و جامعالغرر، شمسالدین ذهبی در تاریخالاسلام، ابنشاکر کتبی در فواتالوفیات و عیونالتواریخ، صفدی در الوافیبالوفیات و نَکْتالهَمیان فی نُکَت العمیان، ابنکثیر در البدایة و النهایة، ابنفرات (متوفی ۸۰۷) در تاریخ ابنالفرات، ابنتغری بردی (متوفی ۸۷۴) در النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، سیوطی (متوفی ۹۱۱) در تاریخ الخلفاء و دیگران.
شمسالدین ذهبی، مورخ معاصر جزری، تاریخ وی را ستوده
و بخش اعظم آن را، شامل حوادث سالهای ۵۹۳ تا ۶۹۸، با نثری شیوا و انتقادی خلاصه و به نام المختار من تاریخ ابنالجزری در یک مجلد تدوین کرده است که در ۱۳۶۷ ش/۱۹۸۸ به همت پژوهشگر عراقی، خضَیر عباس مَنْشِداوی، در بغداد چاپ و منتشر گردید.
برخی از مورخان معاصر دو کتاب به نامهای مختصر تاریخالاسلام ذهبی و ذات الشفا فی سیرة المصطفی و مَنْ بعدَه مِنَالخلفاء را به جزری نسبت دادهاند که ظاهراً اولی خلاصهای از تاریخ الاسلام ذهبی بوده و به اتمام نرسیده است و از آن، نسخهای در استانبول و نسخه دیگری در اسکندریه وجود دارد.
تاریخ جزری شامل چندین مجلد بوده که تنها دو بخش از آن بهجا مانده است، یکی شامل حوادث سالهای ۶۸۹ تا ۶۹۹ و دومی شامل حوادث سالهای ۷۲۵ تا ۷۳۸.
از این کتاب چند نسخه خطی باقی مانده است که مشهورترین آنها نسخه کتابخانه کوپریلی در
استانبول (ترکیه) است و عبداللّهبن احمدبن یوسفالبیری دمشقی در ۸
رمضان ۷۳۹ آن را از نسخهای به خط مؤلف رونویسی کرده و برزالی در پایان آن توضیحاتی همراه با زندگینامه مؤلف آورده است.
این نسخه تا حدودی نامرتب و نامنظم، شامل حوادث سالهای ۷۲۵ تا ۷۳۸ است.
نسخه خطی دیگری نیز حوادث سالهای ۶۸۹ تا ۶۹۹ را در بر میگیرد و در کتابخانه
پاریس نگهداری میشود.
از این دو نسخه چند نسخه عکسی در کتابخانههای مصر و
مراکش و
عراق وجود دارد.
سواژه نسخه پاریس را در ۱۳۲۸ ش/۱۹۴۹ بهچاپ رساند
و بخش بسیار کوچکی از آن را حبیب زَّیات در زحله (از شهرهای لبنان) در ۱۳۰۷ ش/ ۱۹۲۸ منتشر کرد.
اسماعیل حقی ازمیری نیز نسخه خطی کوپریلی را به
زبان ترکی ترجمه و اشتباهاً به نام برزالی در ۱۳۲۰ ش/۱۹۴۱ چاپ و منتشر کرد.
(۱) ابنحجر عسقلانی، الدررالکامنة فی اعیان المائة الثامنة، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۲) ابنعماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب.
(۳) ابنکثیر، البدایة و النهایة فیالتاریخ، بیروت: دارالفکر العربی.
(۴) اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجیخلیفه.
(۵) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، در حاجیخلیفه.
(۶) محمدبن ابراهیم جزری، تاریخ حوادث الزمان و أنبائه و وفیات الاکابر و الاعیان من أبنائه، چاپ
عمر عبدالسلام تدمری، صیدا ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
(۷) محمدبن ابراهیم جزری، المختار من تاریخ ابنالجزری، اختیار محمدبن احمد ذهبی، چاپ خضیر عباس منشداوی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
(۸) محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ
عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۸۱ ۵۹۰ ه، ۵۹۱ـ۶۰۰ ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
(۹) محمدبن احمد ذهبی و محمدبن علی حسینی، من ذیول العبر، چاپ محمد رشاد عبدالمطلب، کویت: التراث العربی.
(۱۰) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۸۴.
(۱۱) محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الاعلان بالتوبیخ لمن ذمّ التاریخ، چاپ فرانتس روزنتال، بیروت.
(۱۲) یوسف الیان سرکیس، معجمالمطبوعات العربیة و المعرّبة، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
(۱۳) محمدبن رافع سلامی، الوفیات، چاپ صالح مهدی عباس، بیروت ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
(۱۴) صفدی، الوافی بالوفیات.
(۱۵) عباس عزاوی، التعریف بالمورخین، بغداد ۱۳۷۶/ ۱۹۵۷.
(۱۶) عباس عزاوی، «شمسالدین ابنالجزری و تاریخه»، مجلة المجمع العلمی العربی، (ذیقعده ـ ذیحجه ۱۳۶۳).
(۱۷) احمد عطیه اللّه، القاموس الاسلامی، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۳ـ.
(۱۸) محمدبن عبدالرحمان غزی، دیوان الاسلام، چاپ کسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
(۱۹) شاکر مصطفی، التاریخ العربی و المورخون، بیروت ۱۹۹۳.
(۲۰) صلاحالدین منجد، معجم المورخین الدمشقیین، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
(۲۱) یاقوت حموی، معجم البلدان.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۴۶۵۵.