شعبان دیوشلی لنگرودی گیلانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیت الله حاج شیخ شعبان دیوشلی لنگرودی فقیه وارسته گیلانی، متولد ۱۲۷۵ و متوفای۱۳۴۸ قمری، است.
آیت الله حاج شیخ شعبان دیوشلی لنگرودی گیلانی در نیمه ی
شعبان ۱۲۷۵ قمری در قریه ی خوش آب و هوا و سرسبز «دیوشل»
که در چهار کیلومتری غرب لنگرودو در مسیر شاهراه لنگرود به لاهیجان واقع شده است، در خانوادهای روحانی و متدین پا به عرصه ی گیتی نهاد.
پدرش شیخ مهدی از عالمان ولایت مدار و متقی آن دیار به شمار میرفت.
جدش مرحوم شیخ عبدالوهاب اهل خراسان بود که به گیلان مهاجرت کرد و در این دیار ساکن شد.
عموهای وی همگی از عالمان سرشناس و ولایت مدار منطقه به شمار میرفتند.
شیخ شعبان در کودکی پدر بزرگوارش را از دست داد و تحت حمایت و سرپرستی مادرش که از زنان پاکدامن و آگاه به مسایل دینی بود، قرار گرفت. او دوران کودکی و نوجوانی خود را در این دیار سپری ساخت و دوره ی مقدمات علوم دینی را در همان موطن خویش به خوبی فرا گرفت.
حجةالاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد علی فقیهی، آیت الله زاده ی گیلانی، قدس سره، درباره ی نوجوانی جدش مینویسد:
در زمانهای سابق برخی از افراد متدین و غالبا متمکن به علت علاقه و ارادت به خاندان عصمت و طهارت، علیهم السلام، و یا پناهنده شدن به آن ذوات مقدس و یا هر علل ممکن دیگر، به بازماندگان توصیه میکردند که جسد آنان را بعد از مرگ به اماکن مقدس و متبرکی نظیر
نجف اشرف و کربلاو... حمل و در آن جا دفن کنند. بازماندگان هم به این وصایا عمل میکردند، اما گاهی اوقات، موانعی برای حمل و دفن اجساد پیش میآمد که بازماندگان ناگزیر به دفن جنازه به صورت امانت میشدند تا پس از رفع موانع گردد، جسد برای دفن به اماکن مقدس حمل میشود.
مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ شعبان گیلانی، در همان اوان کودکی پدرش را از دست داد. جنازه ی پدرش را به رسم امانت دفن کردند تا در سال ۱۲۸۷ قمری در حالی که دوازده یا سیزده سال بیش تر نداشت، به همراه والده ی خویش برای زیارت و دفن استخوانهای پدربزرگوارش به کربلامشرف شد و «جنب مرقد
حبیب بن مظاهر » پدرش را به خاک سپردند. این، مصادف بود با آمدن
ناصرالدین شاه قاجار برای زیارت به
عتبات مقدس. ورود شاه ایران زمانی بود که دولت عثمانی سربازگیری میکرد.
من جمله فقید سعید را که جوانی نورس بود، برای خدمت سربازی دستگیر کردند. مادر او مضطربانه شاه ایران را ملاقات کرد و از او خواست تا وساطت کند فرزندش را که هنوز به سن سربازی نرسیده بود، آزاد کنند. شاه هم از حکومت عثمانی آزادی جوان را خواستار شد. حاکم عثمانی هم به شفاعت سلطان ایران، او را آزاد کرد و به اتفاق مادرش به ایران بازگشت.
حاج شیخ شعبان که بعدها در حوزه ی علمیه ی نجف اشرف با عناوین «گیلانی» و «
رشتی» و «
رشتی نجفی» و در منطقه ی گیلان و در نزد گیلانیان مقیم نجف اشرف، به همان عنوان زادگاهش «دیوشلی» شهرت یافت، تحصیلات مقدماتی علوم الهی را در همان زادگاهش و در نزد عالم ربانی آقا شیخ علی دیوشلی برادر بزرگتر حضرت آیتالله العظمی
ملا عبدالله مازندرانی که از علمای برجسته و ساکن در لاهیجان بود، فرا گرفت. با تشویق ایشان بعضی از مقدمات ادبی را در نزد مرحوم میرزا
حسین مدرس لاهیجی در مدرسه ی علمیه ی «شعربافان»، واقع در «شعرباف» محله ی لاهیجان فرا گرفت.
ناگفته نماند که مرحوم آیتالله شیخ عبدالله مازندرانی در سال ۱۲۵۶ قمری در دیوشل زادگاه مترجم ما متولد گردید و چون در دوران کودکی به همراه خانواده به مازندران و به شهر (بارفروش) بابل فعلی کوچ کردند و مدتی آن جا ماندگار شد، به همین جهت به «مازندرانی» شهرت یافت.
شیخ شعبان بعد از مدتی تحصیل در
لاهیجان به
قزوین که در آن زمان مرکزیت خاصی علمی داشت ـ مهاجرت کرد و متون فقه و اصول را در آن شهر و در نزد بزرگانی مانند سید علی (صاحب حاشیه بر قوانین) و حاج
میرزا عبدالوهاب بهشتی فرا گرفت و خود نیز به تدریس سطوح پایین تر پرداخت. این بزرگوار برای نیل به اهداف والای علمی در سال ۱۲۹۲ قمری به نجف اشرف مهاجرت کرد و با شرکت در درس اساتید برجسته و پرآوازه ی حوزه ی کهن سال نجف اشرف، استفاده ی شایانی برد و به مقامات عالی علمی دست یافت.
اسامی جمعی از اساتید فرزانه ی معظم له عبارتاند از:
۱ ـ آیتالله حاج
میرزا حبیب الله رشتی (متوفای ۱۳۱۲ قمری)
۲ ـ آیتالله حاج
میرزا محمدحسن مامقانی (متوفای ۱۳۲۳ قمری)
۳ ـ آیتالله
ملا محمد ایروانی معروف به
فاضل ایروانی (متوفای ۱۳۰۶ قمری)
فاضل ایروانی که از شاگردان نامدار سید ابراهیم صاحب ضوابط و مرحوم
صاحب جواهر و شیخ
انصاری بود، بعد از وفات آیتالله
سید حسین کوه کمری، کرسی تدریس برقرار کرد و زعامت شیعیان آذربایجان را برعهده گرفت. او در فقه و اصول و حدیث و تفسیر مهارت ویژ های داشته و بزرگانی چون شیخ شعبان گیلانی از حوزه ی درس او به مقام اجتهاد و استادی رسیدند.
۴ ـ آیتالله حاج ملا محمد فرزند فضل علی معروف به
فاضل شربیانی (متوفای ۱۳۲۳ قمری).
این زعیم بزرگوار بعد از وفات سید
حسین ترک و فاضل ایروانی، به همراه فاضل مامقانی زعامت دینی مردم آذربایجان را برعهده داشتند.
۵ ـ آیتالله
ملا عبدالله مازندرانی (متوفای ۱۳۳۰ قمری)
وی در سال ۱۲۵۶ قمری در روستای دیوشل لنگرودمتولد و تحصیلات خود را در بارفروش (بابل فعلی) آغاز کرد. در نجف اشرف از شاگردان نامدار میرزای
رشتی بود. بعد از رحلت میرزا، کرسی تدریس وی به ایشان واگذار گردید و توانست شاگردان برجستهای در مکتب علمی خود تربیت کند.
وی یکی از رهبران مهم
انقلاب مشروطیت به همراه آیات
آخوند خراسانی و
میرزا خلیل تهرانی به شمار میرود. نقش سیاسی و انقلابی این رهبران ثلاث نهضت مشروطیت حوزه ی علمیه ی نجف در کتب تاریخی به تفصیل آمده است.
۶ ـ آیتالله
سید ابوالقاسم اشکوری (متوفای ۱۳۲۵ قمری)
سید ابوالقاسم فرزند سید معصوم حسینی گیلانی اشکوری از فقها و مجتهدان شیعه، با برادرانش آیتالله سید جعفر (متوفای ۱۳۰۰ قمری) و سید مرتضی (متوفای ۱۲۹۸ قمری) در محضر استادانی مانند شیخ انصاری و
سید حسین ترک و
میرزای شیرازی و
میرزای رشتی به تکمیل معلومات پرداختند. او پس از چندی به مقام مرجعیت دست یافت و جماعت زیادی از طلاب گیلان و غیر گیلان نزد آن عالم ربانی تلمذ کردند.
تالیفات ارزشمندی دارد که مهمترین آن
بغیة الطالب فی شرح المکاسب و
جواهر العقول فی شرح فرائد الاصول است.
۷ ـ آیتالله شیخ زین العابدین مازندرانی (متوفای ۱۳۰۹ قمری)
آیت الله شیخ شعبان گیلانی به درس اساتید
نجف بسنده نکرد. لذا به کربلای معلی سفر کرد و از درس پرفایده و فقیه پرور آیتالله شیخ
زین العابدین مازندرانی که مهمترین کرسی تدریس حوزه ی کربلارا بر عهده داشت، بهره مند گردید و سالیان متمادی زانوی فروتنی و
تواضع و علم آموزی در محضر آن استاد فرزانه بر زمین زد و از خرمن دانش بیکران او خوشههای فراوانی برچید.
آیت الله شیخ شعبان گیلانی، سالیان متمادی از ملازمان و خواص اصحاب استاد بزرگوارش و همشهری خود آیتالله ملا عبدالله مازندرانی بود و توانست از محضر این فقیه وارسته و مبارز، بهرههای علمی و معنوی فراوانی ببرد. او علاوه بر تحصیل و کسب علم، خود نیز از مدرسان بزرگ حوزه ی نجفی اشرف به شمار میرفت. مخصوصا بعد از رحلت استادش ملاعبدالله مازندرانی، اغلب طلاب و فضلای شمالی محضر این فقیه والامقام، زانوی شاگردی بر زمین زدند. اسامی جمعی
از شاگردان معظم له که بعدها همگی از عالمان متعهد و مدرسان نامدار معاصر شدند، ذیلا میآوریم:
۱ ـ آیتالله شیخ
ابوالقاسم حجتی رشتی مؤلف تفسیر سوره ی یوسف و (متوفای ۱۳۸۵ قمری)
۲ ـ آیتالله شیخ
اسحاق غروی رشتی فرزند برومند
میرزا حبیب الله رشتی (متوفای ۱۳۵۷ قمری)
۳ ـ آیتالله شیخ
مهدی مهدوی لاهیجی (متوفای ۱۴۱۳ قمری)
وی از عالمان کهن سال لاهیجان بود که بعد از تکمیل معلومات در سال ۱۳۱۶ شمسی به زادگاهش مراجعت کرد و ضمن تدریس و تربیت شاگردان، به تاسیس اماکن دینی از قبیل حوزه ی علمیه ی لاهیجان پرداخت.
۴ ـ آیتالله
سید موسی موسوی اشکوری (متوفای ۱۳۷۲ قمری)
وی از اعاظم علمای لنگرودبود از لحاظ علم و فضل در میان علمای آن دیار برتری فوق العاده داشت.
زهد، وارستگی،
تقوا،
تعصب در دین، اخلاق خوش وی به گونهای بود که بعد از گذشت بیش از پنجاه سال از رحلتش، هنوز یاد و نامش در میان مردم لنگرود زنده است. وی پدر گرامی واعظ شهیر ایران میرزا محمد علی صدرایی اشکوری، قدس سره، است.
۵ ـ آیتالله
ملا عبدالله ممجد لنگرودی (متوفای ۱۳۷۰ قمری)
۶ـ آیتالله ملا علی اکبر فتیدهی لنگرودی (متوفای ۱۳۶۵ قمری)
بنا به گفته برخی از علمای معاصر، ایشان عالمترین روحانی در میان علمای شهرستان لنگروددر دوران معاصر بوده است. بزرگانی فراوان همانند آیتالله
سید مرتضی لنگرودی (متوفای ۱۳۸۳ قمری) از تربیت یافتگان مکتب علمی آن بزرگوار به شمار میآیند.
۷ ـ آیتالله
سید حسن معصومی اشکوری (متوفای ۱۳۷۳ قمری)
وی از عالمان جلیل القدر گیلان ساکن شهرستان
رشت بود که در جنبش
مشروطیت نقش فعال داشت. کفایه منظوم و دیوان آذرکده حسینی از جمله تالیفات ارزشمند وی به شمار میرود.
۸ ـ آیتالله
سید محمدتقی رودباری گیلانی (متوفای ۱۳۵۹ قمری)
وی از عالمان و مدرسان بزرگ و محبوب
رشت و باجناق آن بزرگوار هم نیز بوده است.
۹ ـ آیتالله
سید ابوالحسن اشکوری (متوفای۱۳۶۸ قمری)
۱۰ ـ آیتالله
سید جواد حسینی اشکوری (متوفای ۱۳۷۷ قمری)
وی از بزرگان حوزه ی نجف اشرف و داماد آیتالله العظمی
سید ابوالحسن اصفهانی بود که سالیان متمادی از محضر این فقیه نامدار و آیات عظام شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، نایینی، میرزا محمد تقی شیرازی،... بهره مند گردید.
۱۱ ـ آیتالله
سید علی حسینی اشکوری (متوفای ۱۳۸۹ قمری)
وی از بزرگان و مدرسان عالی مقام حوزه ی نجف اشرف و پدر گرامی محقق والامقام فهرست نگار معاصر حجةالاسلام و المسلمین حاج سید احمد حسینی اشکوری (مؤلف تالیفات فراوان) است.
۱۲ ـ آیتالله شیخ
محمد مهدوی سعیدی لاهیجی (متوفای ۱۴۰۷ قمری)
وی از علمای پژوهنده و پرکار گیلان بود که بیش از هشتاد جلد کتاب و رساله از خود به یادگار گذاشته است.
از میان آنها فقط سه کتاب سادات متقدمه گیلان و جغرافیای گیلان و رجال دو هزار ساله ی گیلان، به چاپ رسیده است. وی از بسیاری از اساتید خود از جمله آیتالله شیخ شعبان گیلانی اجازه ی
اجتهاد داشت.
۱۳ ـ آیتالله شیخ
محمد اشکوری (متوفای ۱۳۵۶ قمری)
وی فرزند شیخ
محمدحسین فقیه اشکوری است. در سال ۱۳۲۰ قمری در نجف اشرف متولد شد. تحصیلاتش را در نجف اشرف آغاز کرد. پس از اتمام سطوح عالی به درس خارج
میرزا حسین نایینی و
آقا ضیاء عراقی و شیخ شعبان دیوشلی و... حضور یافت و مدارج عالی را طی کرد. مصباح العقول در شرح کفایۀ الاصول آخوند خراسانی از جمله آثار او است.
۱۴ ـ آیتالله شیخ
حبیب الله معنوی لنگرودی غروی (متوفای ۱۳۶۶ قمری)
۱۵ ـ آیتالله شیخ
یحیی زکی لنگرودی (متوفای ۱۳۸۴ قمری)
وی عالمی متقی و موجه بود که بعد از سقوط حکومت رضاخان به تاسیس مدارس و مساجد پرداخت. حوزه ی علمیه ی صاحب الزمانی لنگرود از جمله آثار و باقیات الصالحات او است.
قبر شریف آن بزرگوار نیز در همان حوزه ی علمیه ی است.
۱۶ ـ آیتالله
سید حسن بحرالعلوم رشتی (متوفای ۱۳۹۷ قمری)
وی فرزند عالم جلیل
سید حسین بحرالعلوم فرزند علامه
سید عبدالباقی رشتی از علمای مشهور گیلان است. پدرش از فعالان
نهضت مشروطه بود. مخالفان شیخ فضل الله نوری او را به همراه فرزندش سید جواد در سال ۱۳۲۷ قمری در حالی که از تهران عازم
رشت بود، در قزوین به
شهادت رساندند. سید
حسن بحرالعلوم در ابتدای نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۲ شمسی به حمایت از
امام خمینی به همراه آیات عظام
سید محمود ضیابری و شیخ مهدی مهدوی لاهیجی به سمت تهران حرکت کردند. در رودبار و در مسیر
رشت به قزوین، دستگیر و به تهران منتقل شدند. چند ماهی هم در زندان قزل قلعه محبوس بودند.
وی از عالمان
متعصب و غیور بود. داماد آیتالله العظمی
حاج آقا حسین قمی بود. محبوبیت تام در گیلان داشت. وی در
رشت وفات کرده و در حریم پاک رضوی در مشهدمقدس مدفون گردید.
۱۷ ـ آیتالله حاج شیخ
محمد رفیع خورگامی (متوفای ۱۳۷۹ قمری)
۱۸ ـ آیتالله شیخ
حسین رشتی نجفی کاظمی (متوفای ۱۳۴۸ قمری)
۱۹ ـ آیتالله شیخ
مهدی لاکانی (متوفای ۱۳۳۰ قمری)
۲۰ ـ آیتالله شیخ
میرزا ابوالحسن شریعتمدار رشتی (متوفای ۱۳۶۸ قمری)
وی بعد از اتمام تحصیلات و تکمیل معلومات در نزد اعاظم نجف اشرف به تهران آمد و تا آخر عمر در این شهر رحل اقامت افکند. ضمن تدریس و تبلیغ، صدقات جاریه ی فراوانی از او به یادگار مانده است.
۲۱ ـ آیتالله حاج شیخ
محمد زاهد گیلانی (متوفای ۱۳۸۰ قمری)
وی از بزرگترین فقهای
رشت محسوب میگردید. اوعالم جلیل القدری بود که در
زهد و
تقوا و اعراض از دنیا برای مردم
رشت ضرب المثل بود. وی داماد مرحوم
میرزا محمدعلی مدرسی چهاردهی از مدرسان عالی مقام و مشهور نجف بود.
۲۲ ـ آیتالله
سید محمود ضیابری (متوفای ۱۴۰۲ قمری)
وی از روحانیان سرشناس و محبوب و انقلابی شهرستان
رشت و از شاگردان آیات عظام نجف اشرف بود. در حدود سی سال اقامت در
رشت، به تعلیم و تدریس و سایر وظایف دینی پرداخت.
۲۳ ـ آیتالله شیخ
علی علم الهدی فومنی (متوفای ۱۳۷۰ قمری)
وی از شاگردان و چهرههای انقلابی حامی شیخ
فضل الله نوری و از دوستان و همرزمان
میرزا کوچک خان جنگلی در
نهضت جنگل بود. او علاوه بر مقام شامخ
اجتهاد، مردی شجاع و انقلابی بود که با جمعی از مجتهدان گیلان جمعیت «اتحاد اسلام» را برای حمایت میرزا جنگلی، تشکیل داد علیه قوای اجنبی فعالیت و مبارزه کرد.
۲۴ ـ
سید احمد فاطمی (متوفای ۱۳۶۹ قمری)
وی از دانشمندان
رشت بود که به کثرت فهم، معروف بود. او در زمان حکومت رضاخانی مجبور به ترک کسوت روحانیت گردید. و در سال ۱۳۶۹ قمری در سن ۹۰ سالگی دعوت حق را لبیک و در جوار حرم حضرت معصومه، سلاماللهعلیها ، و قبرستان ابوحسین قم دفن گردید.
۲۵ ـ آیتالله میرزا علی اکبر طلوعی اشکوری (متوفای ۱۳۵۴ قمری و صاحب دیوان طلوعی)
۲۶ ـ آیتالله سید احمد میرمطلبی لاهیجی (متوفای ۱۳۷۰ قمری)
۲۷ ـ آیتالله شیخ
حسین لیچایی لشت نشایی (متوفای ۱۳۷۲ قمری)
وی از فقهای و ادبای گیلانو از شاگردان آخوند، سید یزدی، ملاعبدالله مازندرانی، شیخ شعبان گیلانی بود. مردی روشنفکر و نیک محضر بود. سالها در زادگاهش «لیچاه» از توابع لشت نشاء (
رشت) زندگی کرد.
در اواخر عمر شریف در
رشت اقامت گزید و مشغول تدریس و سایر وظایف شرعی گردید.
وی کفایۀ الاصول آخوند را به نظم شیرین درآورده است.
۲۸ ـ آیتالله شیخ
حسین وحید آستانه (متوفای ۱۳۷۳ قمری)
از شاگردان آیات عظام سید موسی رزآبادی و ملاعبدالله مازندرانی و مدرس چهاردهی و سید
حسین اشکوری و شیخ شعبان گیلانی و سید کاظم یزدی و... بود. او موفق به اخذ اجازه از آنان شد و به زادگاهش آستانه ی اشرفیه برگشت و منشا خدمات فراوانی شد.
۲۹ـ آیتالله شیخ
ابوالحسن آیتی دیوشلی لنگرودی وی از بزرگان گیلان و داماد و برادرزاده ی ملاعبدالله مازندرانی بود. بعد از سالیان متمادی زندگی در لاهیجان، رحلت کرد. مقبره ی این عالم ربانی به همراه جمعی از علمای بزرگ لاهیجان، همانند آیتالله شیخ عبدالحسین کوشالی لاهیجی، در قبرستان آقا سید محمد یمنی لاهیجان مدفون گردید.
۳۰ ـ آیتالله
سید جواد حسینی تنکابنی (متوفای ۱۳۷۷ قمری)
۳۱ ـ آیتالله شیخ
عبدالحسین رشتی (متوفای ۱۳۷۳ قمری)
وی از مدرسان نامدار و مشهور حوزه ی نجف اشرف بود. فرزانگان فراوانی از دانش وی بهره مند شدند.
۳۲ ـ آیتالله شیخ
عبدالحسین فقیهی رشتی فرزند ارشد آن مرحوم و (متوفای ۱۴۰۹ قمری)
۳۳ ـ آیتالله شیخ
عبدالصمد بی بالانی رودسری (۱۳۰۰-۱۳۷۰ قمری)
وی در اشکور متولد شد. تحصیلات خود را در گیلان و نجف به اتمام رسانید. مدارج عالی را نزد آیات طباطبایی یزدی و شعبان گیلانی طی کرد. به زادگاهش مراجعت کرد، ولی بعد از مدتی مجددا به
نجف اشرف عزیمت کرد و به تعلیم و تعلم پرداخت و در همان دیار مدفون گردید.
۳۴ ـ
سید عبدالباقی اشکوری (۱۳۰۵-۱۳۸۰ قمری)
وی از شاگردان خاص شیخ شعبان گیلانیبود.
۳۵ ـ شیخ اسماعیل تنکابنی (متوفای ۱۳۵۰ قمری)
۳۶ ـ شیخ
حسین فقیه اشکوری (متوفای ۱۳۶۰ قمری)
۳۷ ـ شیخ ابراهیم اشکوری گورجی (متوفای ۱۳۶۲ قمری)
۳۸ ـ شیخ غلام علی اشکوری تنکابنی
۳۹ ـ شیخ محمد علی اشکوری
۴۰ ـ سید
محسن هاشمی رامسری (متوفای ۱۳۵۲ قمری)
۴۱ ـ حاج شیخ علی اعتمادالواعظین گیلانی
۴۲ ـ سید مهدی رودباری (متوفای ۱۴۰۲قمری)
۴۳ ـ میرزا ابوالحسن آیتالله زاده گیلانی، فرزند آن مرحوم و متوفای ۱۳۸۸ قمری
۴۴ ـ شیخ مرتضی مدرس گیلانی، فرزند آن مرحوم و متوفای ۱۳۷۸ شمسی
وی از خواص شاگردان و اصحاب علامه
ملا عبدالله مازندرانی بود. در میان اهل علم به فضل و کمال و تقوا و دقت نظر مشهور گردید. چون فقیهی شیرین بیان بود، عده ی زیادی از فضلا و طلاب حوزه نجف اشرف اطرافش را گرفتند. به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و جمع کثیری از علما و مجتهدان از محضرش استفاده کردند و به مقام عالی علم و کمال رسیدند. همین امر باعث شد که هزاران نفر از بلاد عراق و ایران، بویژه شمال ایران، در تقلید به وی رجوع کردند. رساله ی علمیه اش هشت بار به طبع رسید.
آیت الله شیخ شعبان گیلانی در طول دوران زندگی پربرکت خود از تحقیق و تالیف غافل نبود و دست به خلق آثار ارزشمندی زد. از آن فقیه والامقام، این آثار علمی به یادگار مانده است:
۱ ـ صلاة المسافر
این کتاب ارزشمند درباره ی نماز مسافر و فروعات آن، در ۲۴۵ صفحه، توسط نوه ی آن مرحوم حجةالاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدعلی فقیهی، رحمةاللهعلیه ، و با مقدمه استاد عالی قدر و محقق ارجمند حضرت حجةالاسلام و المسلمین حاج
سید احمد حسینی اشکوری در سال ۱۳۹۳ قمری از سوی سازمان چاپ مهر قم به چاپ رسیده است.
مؤلف، کار تالیف این کتاب را در ۱۶ محرم ۱۳۱۶ قمری به پایان رسانیده است.
سید احمد حسینی اشکوری در قسمتی از مقدمه این کتاب مینویسد:
پدرم (آیت الله حاج سید علی حسینی اشکوری) بارها برایم نقل میفرمود که استاد بزرگوارم آیتالله حاج شیخ شعبان گیلانی، مدرسی محقق و توانا و خوش محضر و خوش سلیقه و شیرین کلام بود و در آراء و انظارعلمی، دقت نظر عمیق و فراوانی داشت. او با تحقیق گسترده و جامع خود از دریای علم، درهای گران بهایی را استخراج میکرد و آن را در اختیار شاگردان خود میگذاشت. از این رو شاگردان، فواید فراوانی را از انظار استادشان میبردند.
۲ ـ کتاب القضاء
این کتاب به دست فرزند دانشمندش شیخ مرتضی مدرس گیلانی، تصحیح و چاپ شده است.
۳ ـ احکام الخلل فی الصلاة
این کتاب نیز به دست فرزندش شیخ مرتضی مدرس گیلانیدر ۱۷۲ صفحه در سال ۱۳۵۸ شمسی در تهرانبه چاپ رسیده است.
۴ ـ المقامات العلمیه
این اثر ارزشمند وی به دست فرزندش در ۱۳۴ صفحه در سال ۱۳۵۹ شمسی به طبع رسیده است.
۵ ـ المتاجر
۶ ـ مباحث الالفاظ
۷ ـ حاشیه بر کتاب العروة الوثقی
۸ ـ الاصول العملیة و القطع و الظن و التعادل و التراجیح
۹ ـ رسالة فی تزویج الصغیر بالکبیر و بالعکس بالعقد المنقطع
۱۰ ـ رسالة فی عدم وجوب الترتیب فی فوائت المیت
۱۱ ـ رسالة فی حکم العزل و انعزال الولاة المنصوبین عن الائمة، علیهم السلام
۱۲ ـ رسالة فی الطلاق بعوض.
۱۳ ـ حجیة القطع (شرح بر مبحث قطع رسائل شیخ انصاریبا تصحیح مدرس گیلانی)
۱۴ ـ رسالة فی انتقال الترکه الی الوارث مع الدین المستغرق للترکه.
آیت الله شیخ شعبان گیلانی گذشته از مقامات علمی، تدریس و امامت، تالیفات، مقامات عالی معنوی داشت و اهل باطن بود. پرهیزگار و صاحب فضل و ادب بود. او عالمی جلیل القدر در اصول و فقه و مردی خوش بیان و خوش سلیقه بود. شناخت کامل از معارف و مردم داشت. بسیار
عبادت میکرد و ذکر میگفت، به طوری که در میان بزرگان، از شدت فضل و تقوا معروف به «سلمان زمان» شده بود.
مرحوم آیتالله حاج شیخ جعفر شمس گیلانی، قدس سره، از شاگردان آیتالله شیخ
عبدالکریم حائری یزدی ـ که در مقامات معنوی و سیر و سلوک و عرفان اسلامی ید طولائی داشت و در سال ۱۳۸۴ شمسی در شب جمعه و در محراب مسجد جامع لنگرود، به هنگام اقامه ی نماز جماعت مغرب و عشا، مرغ روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد ـ به این نویسنده فرمودند:
«در میان عالمان متقی سابق لنگرود، دو نفر از شدت زهد و تقوا و وارستگی و مهذب بودن، در حوزههای علمیه به «سلمان عصر» شهرت داشتند: یکی ملاحسن لیلا کوهی و دیگری شیخ شعبان دیوشلی گیلانی بود.
آیت الله شیخ شعبان گیلانی نسبت به همگان
تواضع و
فروتنی داشت، خصوصا نسبت به اساتید و الامقام خود. آن بزرگوار در میان اساتید، نسبت به استاد بزرگوارش ملا عبدالله مازندرانی عشق میورزید، حتی منزل مسکونی وی را متبرک و مقدس میدانست. از حضرت
آیتالله العظمی بهجت، قدس سره، نقل شده است، منزلی که آیتالله ملاعبدالله مازندرانی در قریه ی دیوشل لنگروددر آن جا متولد شده بود. بعد از گذشت سالیان متمادی از هجرت آن بزرگوار، باقی بود و آیتالله شیخ شعبان گیلانی که از مجتهدان و اخیار و اوتاد روزگار بود، در زمان اقامت خویش، اغلب عباداتش را مقید بود در این منزل، انجام بدهد و معتقد بود که این منزل، قداست و روحانیت خاصی نزد پروردگار دارد و محل استجابت دعا است. او تا بدین اندازه نسبت به بزرگان و اساتید خود تجلیل و تکریم میکرده است.
تهذیب نفس و پالایش روح و روان از آلودگیهای دنیوی و اوصاف شیطانی، اساس کار در زندگی آیتالله گیلانی بود. وی با الهام گیری از سیره ی معصومان، علیهم السلام، و توصیههای آنان، بر این باور بود که درک حقایق عالم برای انسان، بدون تابش نورالهی بر دل و جان، ممکن نیست. این مرد الهی جامع همه چیز بود. کمالات و ملکات خوبی داشت. بسیار مؤدب بود. هیچ وقت از افراد
بدگویی نمیکرد، حتی از کسانی که به ایشان کم محبت بودند. عفت زبان داشتند. علاقه ی شدیدی به
شب زنده داری و
نافله ی شب داشت و معتقد بود که توفیقات الهی در انجام دادن نافله شب به دست میآید.
آن بزرگوار با این که بعد از آیات عظام شریعت اصفهانی و
سید کاظم یزدی در ردیف مراجع بزرگ قرار داشت و برخی از مردم بلاد شیعه از او تقلید میکردند و وجوه فراوانی نیز به دستش میرسید، ولی زندگی فقیرانه و زاهدانه داشت. چنان زاهدانه زندگی میکرد که موقع مرگ، غیر از مقداری کتاب و برخی وسایل کهنه، چیز دیگری نداشت.
صاحب کتاب
احسن الودیعه درباره ی وی مینویسد:
«شیخ شعبان
رشتی نجفی یکی از مراجع شیعه، عالم کامل، عارف عاقل، فقیه فاضل بود. او ید طولایی در فقه و اصول و معرفت تامه به احکام رسول الله، صلی الله علیه وآله، داشت. احدی را در علو مقام و جلالت قدر وی شکی نبود.
حسن السیرة، صافی السریرة، قائم به امور جمعی از طلاب گیلان و
امام جماعت صحن مطهر حضرت امیر، علیه السلام، بود.» .
در سال ۱۳۲۴ قمری آغاز زمزمههای مشروطه خواهی آغاز شد. آن زمان آیتالله شیخ شعبان گیلانی به عنوان یکی از برجستهترین شاگردان ملاعبدالله مازندرانی به شمار میرفت. مرحوم مازندرانی به همراه آیات آخوند خراسانی و میرزا خلیل تهرانی از رهبران ثلاث نهضت مشروطیت در نجف اشرف، عهده دار این انقلاب بودند. شرح مبارزات آنان در برابر تباهیهای استبداد قاجاریه تفصیل در کتب تاریخ آمده است. آیتالله گیلانی نیز با تاثیرپذیری از استادش به صف مبارزان مشروطه خواه در نجف پیوست و با حمایت همه جانبه از استادش، ستیز با ستم را در برنامه ی کار خود قرار داد و به تبلیغ و ترویج افکار و آگاه کردن مردم از اهداف مشروطه خواهان پرداخت، اما بعد از رحلت آیات آخوند خراسانی و ملاعبدالله مازندرانی و آگاه شدن از انحراف ن
هضت مشروطه از موازین شرعی، همانند بسیاری از روحانیان مبارز و طرفدار مشروطه، همانند
آیتالله نایینی و... نادم میگردد و فعالیتهای خود را متوقف میکند.
البته ناگفته نماند که بزرگانی چون آیتالله نایینی که معاصر آیتالله گیلانی بود نیز از حامیان نهضت مشروطه به شمار میرفتند، اما بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری و سایر علمای بلاد و روی کار آمدن دستهای اجانب، نارضایتی خود را از این وضع اعلام میکنند و از صحنه ی سیاست کنار میروند، به طوری که حتی راضی نبودند از مشروطه نامی به میان آید.
آیت الله گیلانی در سال ۱۳۱۸ قمری با دختر علامه شیخ هاشم انصاری متوفای ۱۳۱۱ قمری وصلت کرد. از ایشان، فرزندان عالم و مجتهد و پرهیزگاری به یادگار مانده است. سه فرزند پسر و فاضل وی عبارتاند از:
۱ ـ آیتالله شیخ
عبدالحسین فقیهی رشتی وی در سال ۱۳۲۱ قمری در نجف اشرف متولد شد و تحصیلات خود را در نزد بزرگانی مانند والد بزرگوارش و
سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ
محمدحسین غروی اصفهانی و شیخ
محمدعلی ایروانی و شیخ
مرتضی طالقانی و شیخ
محمدعلی خراسانی و
محمدجواد بلاغی تکمیل کرد و از
اجازه ی اجتهاد دریافت داشت.
وی بعد از رحلت پدر و در سال ۱۳۵۱ قمری وارد حوزه ی علمیه ی قم گردید و از محضر آیتالله حائری یزدی مؤسس حوزه ی علمیه ی قم بهره مند گردید و خود نیز به تدریس سطوح متوسط و عالی و خارج فقه و اصول مشغول شد. از آن جایی که بر کفایه الاصول تسلط داشت، اغلب شاگردان وی در این مقطع از وجود گران قدرش بهره مند شدند.
وی از اصحاب و یاران بسیار نزدیک آیتالله العظمی بروجردی بود و سالهای متمادی به عنوان نماینده ی ایشان و بعد از ایشان از طرف سایر مراجع، برای رسیدگی به امور حجاج در موسم و مناسک حج مشغول خدمت بود.
او سعی بلیغی برای رسیدگی به اوضاع مادی و معنوی سادات نخاوله و شیعیان مظلوم عربستان مبذول داشت.
به همراه جمعی از بزرگان همانند
امام خمینی و شیخ
مرتضی حائری و
سید احمد زنجانی و شیخ
فاضل لنکرانی و
سید محمد محقق داماد و
سید محمود روحانی و... از طرف
آیتالله العظمی بروجردی برای حفظ کیان حوزه ی علمیه ی قم، اقدامات اصلاحی انجام داد. او یکی از ممتحنین حوزه علمیه به شمار میآمدند.
مرحوم شیخ عبدالحسین فقیهی سالها همراه با برخی از بزرگان مصلح حوزه ی علمیه ی قم، همانند امام خمینی، در عصر آیتالله بروجردی، در ساماندهی حوزهها و امور طلاب و نظم و سامان بخشیدن اوضاع درسی و معیشت طلاب و جذب و... فعالیت گستردهای را انجام دادند.
معظم له با این که سالیان متمادی تدریس سطوح عالی و خارج فقه و اصول اشتغال داشت و در نزد بزرگان و طلاب از شهرت خاصی برخوردار بود و بر کتاب العروة الوثقی حاشیه ی دقیقی نوشته بود، اما همواره از مطرح شدن در میان جامعه ابا داشت.
از اخلاق کریمانه و متواضعانه ی این مرد بزرگ همین بس که وقتی از نجف اشرف به ایران آمد و در قم رحل اقامت افکند، همه ساله در ایام ماه رمضان و محرم، به زادگاه پدری همان روستای «دیوشل» میرفت و مردم آن سامان را با احکام و معارف الهی آشنا میساخت.
با همت والای آن مرد بزرگ، مسجدی با شکوهی نیز تاسیس گردید.
معظم له یکی از دوستان صمیمی حضرت امام بودند و عکسهای فراوانی نیز از این بزرگواران به یادگارمانده است.
وی اهل محاسبه و مراقبه بود و در هنر خوش نویسی مهارت ویژهای داشت.
وی حواشی بر
کفایۀ الاصول و
رسائل و
مکاسب دارند.
سرانجام در سن ۹۱ سالگی در ۲۷ آبان سال ۱۳۶۸ شمسی (۱۴۰۹ قمری) دار فانی را وداع گفت و در یکی از حجرات صحن بزرگ حرم مطهر حضرت معصومه، سلاماللهعلیها ، به خاک سپرده شد.
۲ ـ حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ ابوالحسن فقیهی مشهور به آیتالله زاده گیلانی
وی در سال ۱۳۲۳ قمری در نجف اشرف متولد شد و تحصیلات خود را نزد پدر بزرگوارش و سایر بزرگان آن دیار به پایان رسانید و آن گاه به ایران مهاجرت کرد و در شهرستان
رشت رحل اقامت افکند. از وعاظ مشهور خطه ی شمال، خصوصا گیلان به شمار میرفت.
او در تاریخ و تفسیر و خطابه، ید طولایی داشت و بیش ازبیست تالیف در تاریخ و تفسیر از وی به چاپ رسیده است.
از جمله آثارایشان، اینها است:
۱ ـ اسرار عشق (تفسیر سوره ی یوسف)
۲ ـ ترجمه کتاب ارث لمعه
۳ ـ خلفای بعد از پیامبر
۴ ـ شرح دعای صباح...
مقالات فراوانی در موضوعات دینی و اجتماعی و تاریخی در مجلات گوناگون به طبع رسانده است.
برخی از تالیفات وی، به دست فرزند دانشمندش مرحوم حاج شیخ محمدعلی فقیهی به چاپ رسیده است.
این عالم جلیل القدر بعد از سالیان دراز خدمات فکری و فرهنگی و تبلیغی و علمی، سرانجام در روز سه شنبه ۲ صفر ۱۳۸۸ قمری برابر با ۱۰ اردیبهشت ۱۳۴۷ شمسی در سن ۶۷ سالگی بدرود حیات گفت و پیکر پاکش در قبرستان ابوحسین قم مدفون گردید.
از وی، فرزند دانشمندی به نام شیخ محمدعلی فقیهی، به یادگار مانده است. او در سال ۱۳۰۳ شمسی در
رشت متولد گردید و تحصیلات کلاسیک و حوزوی را در
رشت ونجف اشرف به اتمام رسانید. بعد از اتمام تحصیلات، مدتی را در
رشت اقامت کرد و بعد از آن به قم و جذب وزارت فرهنگ گردید و سالیان متمادی به عنوان دبیر دبیرستانهای قم مشغول تدریس شد.
بعد از انقلاب اسلامی نیز مسئول جذب و گزینش طلاب در آموزش و پرورش گردید.
از وی تالیفات مفید و سودمندی به یادگار مانده است که مهمترین آن غروب آفتاب در کربلااست که در چهار جلد، بارها به چاپ رسیده است.
سرانجام در سال ۱۳۷۵ شمسی رحلت و در قبرستان ابوحسین قم مدفون گردید.
۳ ـ حضرت حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ مرتضی مدرس گیلانی
این دانشمند گرانقدر که از نویسندگان و پژوهندگان نامدار و پرکار معاصر بود، در سال ۱۳۳۵ قمری در نجف اشرف متولد شد. مراحل تحصیلی خود را نزد اساتید نامدار آن دیار، همانند شیخ
محمدحسین کاشف الغطاء و شیخ
محمدکاظم شیرازی و
میرزا حسن بجنوردی و
سید ابوالحسن اصفهانی و والد بزرگوارش پشت سر نهاد و اجازات فراوانی از بزرگان و اساتید نجف اشرف دریافت داشت. برخی از عالمان بزرگ معاصر نیز از آن بزرگوار اجازه روایت دارند.
خود نیز به تدریس متون کتب درسی پرداخت، خصوصا از آن جایی که در تدریس علوم ادبی و عروض و قافیه و هیئت و نجوم و حکمت نظری، مهارت کامل داشت، گروه زیادی از اساتید و فضلای معاصر از محضرش کسب دانش پرداختند.
ایشان به دلایل نامعلومی در سال ۱۳۷۵ قمری مطابق با ۱۳۳۵ شمسی، نجف را برای همیشه ترک گفت و به ایران مهاجرت کرد و در تهران سکونت اختیار کرد و به تالیف و پژوهش و نشر آثار قلمی و تدریس در مدرسه ی مروی پرداخت.
از جمله کارهای برجسته ی ایشان استخراج و نشر تقویم نجومی بود. سالهای متمادی، تقویم ایشان در سایر شهرهای ایران پخش شد.
آثار قلمی فراوانی دارد که اغلب به طبع رسیده است:
۱ ـ دلائل الاحکام فی الفقه الجعفری
۲ ـ تحریر الرسائل فی اصول الفقه
۳ ـ تحریر المکاسب فی الفقه
۴ ـ شرح المدخل فی النجوم
۵ ـ الاسطرلاب عند الشرقیین
۶ ـ قبلۀ الآفاق فی الهیئۀ
۷ ـ الحواشی علی مصادرات اقلیدس (فی الهندسه)
۸ ـ اصول الهیئة
۹ ـ ترجمه ی کتاب الجبر (اثر خوارزمی)
۱۰ ـ شرح جبر الخلاصۀ
۱۱ ـ ترجمه کتاب اللمعة فی الفقه
۱۲ ـ مفهوم المشتق
۱۳ ـ رسالة فی عدم مسؤولیة الصغیر
۱۴ ـ اجوبة المنشود فی الفقه
۱۵ ـ رسالة فی اثبات وجوب المقدمه
۱۶ ـ قاعدة لا ضرر و لا ضرار (ترجمه)
۱۷ ـ اجوبۀ الطباطبایی (ترجمه)
۱۸ ـ منطق و فلسفه (۲۴۳ صفحه است. از سوی انتشارات ناطق تهرانمنتشر شده است)
۱۹ ـ مدخل الزیج فی الهیئة
۲۰ ـ تاریخ نجفاشرف (۲ جلد است).
۲۱ ـ وقایع ومقالات فارسی
۲۲ ـ فلسفه الملاصدرا الشیرازی
۲۳ ـ دستور فارسی (چاپ شده است).
۲۴ ـ دستور زبان فارسی (چاپ شده است).
۲۵ ـ النحو و الصرف (چاپ شده است).
۲۶ ـ لغات کلیله و گلستان
۲۷ ـ لغات متشابه و مشتقه
۲۸ ـ شرح لامیۀ العرب
۲۹ ـ شرح عینیه ی ابن سینا
۳۰ ـ فلسفه قدیم (ترجمه هدایۀ الحکمه)
۳۱ ـ شرح میمیه ی الفرزدق
۳۲ ـ شرح رباعیافضل الدین کاشانی
۳۳ ـ الشرعیات (چاپ شده است).
۳۴ ـ اخلاق الگیلانی (چاپ شده است).
۳۵ ـ حکمة الاسرار (در اخلاق و عرفان است. چاپ شده است).
۳۶ ـ معجم الحکماء (فی تراجم الحکماء و الفلاسفه)
۳۷ ـ ترجمه ی الفهرست ندیم
۳۸ ـ عروض و قافیه (چاپ شده است).
۳۹ ـ خود آموز فارسی
۴۰ ـ حواشی مختصر علی الاسفار
۴۱ ـ فرهنگ گیلانی. در ۷۸۶ صفحه چاپ شده است.
۴۲ ـ منتهج البلغة فی المعانی والبیان و البدیع
۴۳ ـ ترجمة الفقه الاکبر ابو حنیفه شافعی
۴۴ ـ لغت نامه ی هفت اورنگ
۴۵ ـ انباء البلاد (سفرنامه اش به ایراناست).
۴۶ ـ تعلیمات مدنی (چاپ شده است).
۴۷ ـ تقویم خمسین عاما
۴۸ ـ دیوان الگیلانی (چاپ شده است).
۴۹ ـ کلید قرآن
۵۰ ـ دیوان گیلانی (اشعار فارسی)
۵۱ ـ ترجمه مبادیی الفلسفه
۵۲ ـ لغات القرآن
۵۳ ـ المختصر فی الفقه الشافعی
۵۴ ـ معجم الشعراء (۲ جلد است).
۵۵ ـ شرح کتاب الجبرخواجه نصیر طوسی
۵۷ ـ مختصری در علم قافیه (چاپ شده است).
۵۸ ـ حد الغروب علی المذهب الجعفری
۵۹ ـ الحکومة و الورود فی اصول الفقه
۶۰ ـ القضاء والقدر (فی الکلام)
۶۱ ـ الاشاعره و المعتزله فی الاسلام
۶۲ ـ پاسخهای مدرس گیلانی
۶۳ ـ صرف آسان
۶۴ ـ شعر شناسی
۶۵ ـ معارف القرآن
۶۶ ـ تجوید القرآن
۶۷ ـ الحساب و الهندسه
۶۸ ـ ده مقاله در طب یونانی (چاپ شده است).
۶۹ ـ اصول فقه
۷۰ ـ رساله فی الحق و الملک
۷۱ ـ شرح واجب الاعتقاد (کلام)
۷۲ ـ معانی و بیان
۷۳ ـ منطق و ارسطو (چاپ شده است).
۷۴ ـ فلسفه ی ما بعد الطبیعه یا فلسفه قدیم
۷۵ ـ تاریخ محکومان زمان مشروطیت
۷۶ ـ غزالی با شما سخن میگوید (منتخب کیمیای سعادت)
۷۷ ـ توضیح المسائل فی شرح بعض المسائل من قواعد الاحکام
۷۸ ـ ترجمه الخصال (در ۲ جلد چاپ شده است).
۷۹ ـ اختلاف المذاهب فی الفقه
۸۰ ـ تاریخ نگارستان
۸۱ ـ التلخیص فی الفقه
۸۲ ـ ثلاث مقالات فی الهندسه
۸۳ ـ مطالع الانوار فی المنطق
۸۴ ـ الاشارات
۸۵ ـ ترجمه آلات المرصد اثر دمشقی
۸۶ ـ مثنوی هفت اورنگاثر جامی (چاپ شده در ۱۰۵ صفحه)
۸۷ ـ هدایۀالحکمة
۸۸ ـ سه مقاله در مساحت
۸۹ ـ ضعفای صحاح (رجال)
۹۰ ـ تقویم سیارات (۳۰ جلد)
۹۱ ـ دلائل الفقه
۹۲ ـ دلایل الکلام
۹۳ ـ دلایل الاعتقاد
۹۴ ـ سه مقاله در اسطرلاب
۹۵ ـ جذر اعداد
۹۶ ـ شرح تشریح الافلاک
۹۷ ـ علوم یونانی
۹۸ ـ بزم عشاق
۹۹ ـ دایره المعارف (۴ جلد است. آماده طبع است).
۱۰۰ ـ کلیات سعدی (تصحیح)
۱۰۱ ـ حکمة المشاء
۱۰۲ ـ تاریخ اخباری و اصولی
۱۰۳ ـ شرح الفیه ابن مالک
۱۰۴ ـ زندگی نامه اثیرالدین ابهری
۱۰۵ ـ فقه جعفری
۱۰۶ ـ شرح بدایه النهایۀ (فی الفقه)
۱۰۷ ـ شرح زبدة الاصولشیخ بهایی
۱۰۸ ـ القضاء والشهادات (علی المذهب الجعفری و الشافعی)
۱۰۹ ـ هفت مقالهیا زندگی نامه همدانی
۱۱۰ ـ چهار مقاله در علوم عربی
۱۱۱ ـ مسایل نجومی
۱۱۲ ـ ده مقاله در دستور فارسی
۱۱۳ ـ اصول عقاید امامیه
۱۱۴ ـ ترجمه ۹۰ غزل از حافظ به عربی
۱۱۵ ـ هفتاد و پنج گفتار نجومی.
برخی از آثار پدر بزرگوارش، به دست، معظم له تصحیح و به چاپ رسیده است.
این استاد گرانقدر که از بیماری کلیه و ضعف بینایی رنج میبرد، سرانجام پس از عمری تلاش بی وقفه علمی در ۲۵ ربیع الثانی ۱۴۲۰ قمری مطابق با ۱۷ مرداد ۱۳۷۸ شمسی در تهران رحلت کرد. پیکر پاکش در قطعه ی ۲۴۱ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
آیت الله شیخ شعبان گیلانی بعد از عمری تلاش در خدمت به اسلام و مکتب اهل بیت، علیهم السلام، در روز سه شنبه ۲۴ شوال ۱۳۴۸ قمری دار فانی را وداع گفت. تشییع باشکوهی از پیکرش به عمل آمد. بعد از نماز عالم زاهد متقی
حاج شیخ علی زاهد قمی بر پیکرش در نزدیک قبر هودو صالح پیامبر در
وادی السلام مدفون گردید.
ضمنا بسیاری از اعلام و شخصیتهای برجسته روحانی از آیتالله شیخ شعبان
رشتی اجازات اجتهادی دارند که متن دست خط و نام و امضای آن بزرگوار به تفصیل در کتاب ارزشمند الاجازة الکبیرةآیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفیکه در تاریخ ۱۴۱۴ قمری باتحقیق استاد محمد سمامی حائریو با اشراف دکتر سیدمحمود مرعشی نجفیبه طبع رسیده، آمده است.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه