شذا العرف فى فن الصرف (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«شذا العرف فی فن الصرف» نوشته احمد الحملاوی در باب علم صرف است.
«شذا العرف فی فن الصرف» نوشته احمد الحملاوی در باب
علم صرف میباشد که به زبان عربی و در سال ۱۳۱۳ نوشته شده است.
کتاب حاضر، به زبانی امروزی و برای فراگیری هر چه مناسبتر مباحث علم صرف به رشته تحریر درآمده است. از اینرو، در این کتاب از مثالهای قرآنی و
شعر به فراوانی استفاده شده است.
ساختار کتاب، همانند کتاب المُفصَل فی علم العربیة» زمخشری است که نویسنده، آن را به سه باب اصلی:
اسم،
فعل و آنچه که بین این دو مشترک میباشد، تقسیمبندی نموده است.
نویسنده بعد از
ذکر مقدمهای در باب تقسیم کلمه و بیان انواع آن،
به بیان موضوع اصلی کتاب که همان (تصریف) کلمات است پرداخته و در اینباره مینویسد:
با توجه به اینکه بیشتر کلمات در
زبان عربی دارای سه حرف میباشند، از اینرو دانشمندان علم صرف، کلمات را دارای یک اصل و ریشه (سه حرفی) معرفی نموده و آن سه حرف را (فاء،
عین، لام) نامگذاری کردهاند. پس وزن کلمهای مانند: (قَمَر) را (
فَعَل) و وزن کلمهای مانند: (حِمل) را (
فِعل) قرار دادهاند. بنابراین، حرف اول کلمه را (فاء
الفعل)، حرف دوم آن را (
عین
الفعل) و حرف سوم را (لام
الفعل) نام نهادهاند.
اگر کلمهای دارای بیش از سه حرف بود، این نیز دارای چند وجه میباشد:
علت این زیادت، خود (وضع) کلمه است که بر چهار و یا پنج و یا بیش از آن وضع گردیده شده است. که در این صورت، به تعداد هریک از حروفی که بر وزن اصلی اضافه گردیده است، یک (لام) بر وزن
الفعل افزوده میشود. بنابراین، وزن
الفعل کلمهای مانند: (دَحرَجَ:فَعلَلَ) و وزن
الفعل کلمهای مانند: (جَحمَرِش:فَعلَلِل) است.
در صورتی که علت زیادت حرفی، تکرار یکی از حروف اصلی کلمه ثلاثی باشد، یکی از حروف وزن
الفعل که در برابر آن حرف است تکرار میشود. مانند (قدَّمَ) که وزن
الفعل آن:(
فَعَّل) میباشد.
در صورتی که زیادت حرف، به علت زائد بودن یک یا چند حرف از حروف (سألتمونیها) که مجموعهای از حروف زائد است- باشد، حروف اصلی کلمه، در مقابل حروف اصلی (وزن
الفعل) قرار میگیرند و حروف زائد، در (وزن
الفعل) تکرار میشوند. همانند: (قائم:
فاعل) و (تقدَّمَ:
تفَعَّلَ) و (إستَخرَجَ:
إستَفعَلَ) و (مُجتَهِد:
مُفتَعِل).
اگر حرف زائد به جای حرف (ط) باب (
افتعال) باشد در این صورت، مطابق با اصل و ریشه کلمه مورد تلفظ قرار میگیرد. همانند: (إضطَرَبَ) که وزن
الفعل آن (
إفتَعَل) میباشد، گرچه
رضی الدین استرآبادی، نظر بر این دارد که میتوان آن را (إفطَعَلَ) تلفظ نمود.
در حالتی که حرفی از حروف اصلی کلمه حذف شود، در مقابل آن نیز حرفی از حروف وزن
الفعل حذف میگردد. همانند: (قاضٍ:فاعٍ) و (عِدَه:عِلَه).
در صورتی که در کلمه اصلی،
قلب انجام شود، تأثیر خود را بر وزن
الفعل نیز خواهد گذاشت. همانند: ( جاه:عَفَل) که (
عین
الفعل) بر (فاء
الفعل) مقدم شده است.
آشنایی با علامتهای پنجگانه اسم ثلاثی، بخش دوم این باب را تشکیل میدهد، که به ترتیب عبارتند از:
۱- اشتقاق.
۲- اگر اسم مورد (
اعلال) قرار گیرد، میتوان آن را به صورت اسم صحیح تلفظ نمود. همانند
فعل (معتل): (أیِسَ) که میتوان آن را به صورت یک
فعل (صحیح) خواند در صورتی که سببِ (صحیح خواندن) آن
فعل، همانند تحریک حرف (ی) و مفتوح نمودن ماقبل آن، وجود داشته باشد. بنابراین، میتوان
فعل معتل (أیِسَ) را( یَئسَ) تلفظ نمود.
۳- ندرت استعمال.
۴- در صورت عدم مقلوب نمودن کلمه، همزهای بر (فاء
الفعل) و همزهای دیگر بر روی (لام
الفعل) قرار میگیرد. این قاعده بیشتر بر روی
اسم فاعل أجوف مهموز اللام (مانند:جاء و شاء) جاری میشود.
۵- باید بتوان بدون سبب و علت مقتضی، اسم غیر مقلوب را غیر منصرف نمود.
تقسیمات (
فعل)، باب دیگری از
کتاب میباشد که خود نیز بر چند دسته است:
۱- تقسیم(
فعل) به:ماضی، مضارع و امر و توضیح علامتهای هر کدام از آنها.
۲- صحیح و معتل.
۳- مجرد و مزید.
۴- جامد و متصرف (غیرجامد).
۵-
فعل به لازم و متعدی
فعل متعدی: به
فعلی اطلاق میشود که
فاعل آن دارای
مفعولبه باشد. نویسنده در ادامه این بحث،
فعل متعدی را دارای سه دسته معرفی مینماید، که به ترتیب عبارتند از متعدی به یک
مفعول، به دو
مفعول و به سه
مفعول.
فعل لازم: به
فعلی اطلاق میشود که دارای
مفعولبه نباشد، همانند: جاء علی.
نویسنده در ادامه، به عواملی اشاره مینماید که به وسیله آنها، یک
فعل لازم به
فعل متعدی تبدیل میشود که برخی از آنها عبارتند از:
۱- مضاعف نمودن
فعل، همانند: فَرَّحتُ زیدا.
۲- افزودن (لف باب
مفاعله) به
فعل، همچون:جالَسَ زیدٌ العُلَماءَ.
۳- اضافه نمودن حرف جر به
فعل لازم، همچون:ذَهبتُ بِعَلی.
سپس مؤلف به این نکته اشاره مینماید که متعدی کردن
افعال، تابع قاعده خاصی نبوده و بیشتر، حالت سماعی دارد و همانگونه که
فعل لازم امکان متعدی شدن را دارا میباشد،
فعل متعدی نیز با توجه به عواملی میتواند به
فعل لازم تبدیل گردد.
نویسنده مقاله: سید منتظر موسوی.
نرمافزار ادبيات عرب، مرکز تحقيقات کامپيوتری علوم اسلامی.