شدّ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَدَد (به فتح شین و دال) از
واژگان قرآن کریم به معنای محکم بستن است.
مشتقات
شَدَد که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
شَدید (به فتح شین) به معنای سخت و محکم و جمع آن شِداد و اَشِدّاء است.
أَشَدّ ( به فتح همزه و شین)
اسم تفضیل و به معنای قویتر و محکمتر است.
اَشُدّ (به فتح همزه، ضم شین و دال مشدد) به معنای استحکام نیروی جوانی و سنّ است.
شَدَد به معنی محکم بستن است.
«شَدَدْتُ الشَّیءَ.» یعنی: آن را محکم بستم.
به مواردی از
شدّ که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ شَدَدْنا مُلْکَهُ) «حکومت او را محکم و قوی کردیم.»
(سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِاَخِیکَ) «بازوی تو را حتما به وسیله برادرت قوی و نیرومند میکنیم.»
(حَتَّی اِذا اَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ) «چون آنها را سنگین کردید بندها را محکم کنید.»
(کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عاصِفٍ) «مانند خاکستری که باد در روز طوفانی بر آن سخت وزیده است.»
(وَ بَنَیْنا فَوْقَکُمْ سَبْعاً شِداداً ) (و بر فراز شما هفت آسمان محكم بنا كرديم.)
شَدید به معنای سخت و محکم است.
عذاب شدید، رکن شدید، باس شدید، شدید القوی (
جبرئیل)، زلزله شدید، حساب شدید و غیره در قرآن مجید آمده است.
جمع آن شداد و اشّداء است
شاید مراد آن است که هر یک در خواص و صفات خود محکم و سخت هستند.
(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ اَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ) (
محمد فرستاده خداست؛ و كسانى كه با او هستند در برابر
کفّار سرسخت و شديدند.)
(وَ قالُوا مَنْ اَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً) (گفتند: چه كسى از ما نيرومندتر است؟!)
أَشَدّ اسم تفضیل و به معنای قویتر و محکمتر است.
(اَ اَنْتُمْ اَشَدُّ خَلْقاً اَمِ السَّماءُ بَناها) (آيا آفرينش شما بعد از مرگ مشكلتر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟)
(وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ اِلَّا بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ حَتَّی یَبْلُغَ اَشُدَّهُ) (و به مال يتيم، جز به بهترين طريق نزديک نشويد، تا به سر حدّ بلوغ رسد.)
اَشُدّ جمع شدّ است. مثل اضرّ جمع ضرّ و شدّ به معنی قوه است و مراد از اشدّ، استحکام نیروی جوانی و سنّ است.
بعضی آن را جمع شدّه دانستهاند، مثل نعمة و انعم.
بعضی از اهل
بصره گفتهاند: آن مفرد است.
در
جوامع الجامع فرموده: اشدّ حال اجتماع عقل، کمال خلق، نیرو و تمیز است. آن از الفاظ جمع است که واحد ندارد.
در
الصحاح و
اقرب آنرا از هیجده سالگی تا سی سالگی گفتهاند.
منظور از بلوغ اشدّ، رسیدن به رشد و تعقّل و استحکام جوانی است.
(وَ ابْتَلُوا الْیَتامی حَتَّی اِذا بَلَغُوا النِّکاحَ فَاِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا اِلَیْهِمْ اَمْوالَهُمْ) (و يتيمان را چون به حدّ
بلوغ برسند، بيازماييد؛ اگر در آنها رشد كافى يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد)
در آیه دیگر به جای اشدّ کلمه «رشد» آمده است.
در آیه اول دفع مال یتیم به بلوغ اشدّ و در دوم به احساس رشدمشروط است.
از این روشن میشود که هر دو به یک معنی است.
این کلمه هفت بار در قرآن مجید آمده و همه توام با فعل بلوغ است و حکایت دارند اشدّ مرحلهای از عمر آدمی است که شخص به آن میرسد.
(وَ اِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ) (و به يقين او علاقه شديد به مال دارد.)
بعضی شدید را بخیل معنی کردهاند، یعنی
انسان چون مال را دوست میدارد بخیل است.
راغب گوید: شدید ممکن است به معنی مفعول باشد یعنی انسان به دوستی مال بسته شده است .
ممکن است به معنی فاعل باشد، گویا کیسه خود را برای دوستی مال بسته است.
بهتر است آن را به معنی مفعول بگیریم، یعنی انسان طبیعتا به دوستی مال بسته شده است مانند
آیه ذیل.
(زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَناطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ) یعنی
«الانسان معقود لحب الخیر.»
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شدد»، ج۴، ص۱۰.