شاگردان محمدحسن نجفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیتاللّه شیخ محمدحسن نجفی جواهری (۱۲۰۰ یا ۱۲۰۲- ۱۲۶۶ه.ق)، معروف به صاحب جواهر، از فقهای نامآور
شیعه در
قرن سیزدهم هجری قمری بود.
صاحب جواهر شاگردان بسیاری را تربیت کردند که عموم آنها از علمای بزرگ و سرشناس بوده و به مقام مرجعیت و فتوا رسیدند که در این نوشتار به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
شیخ آقا بزرگ تهرانی مینویسد:
«صاحب جواهر این امتیاز را نیز بر دیگر عالمان داشت که عموم شاگردانش از علمای بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانی تربیت شده، در گوشه و کنار جهان پخش گردیدند و بعد از او مقام مرجعیت یافتند و بر کرسی فتوا نشستند که عدد آنان زیاد و شمارش آنان کار مشکلی است.»
آیتالله سید حسین کوه کمری: فرزند سید محمد، که با ۲۴ واسطه، نسبش به
امام حسین (علیهالسّلام) میرسد. او در روستای اَرْوَنَق، از توابع کوه کمره
تبریز به دنیا آمد و پس از فراگیری خواندن و نوشتن به
حوزه علمیه تبریز راه یافت. سپس برای ادامه تحصیل عازم
کربلا شد و پس از مدتی به
حوزه علمیه نجف روی آورد و در درس صاحب جواهر و
شیخ انصاری شرکت کرد و به
اجتهاد رسید.
ماجرای تواضع و شرکت وی در درس شیخ انصاری بسیار شنیدنی است.
آیتالله کوه کمری بعد از وفات شیخ انصاری (متوفی ۱۲۸۱ ق.) به مرجعیت رسید. بسیاری از شیعیان
آذربایجان،
تفلیس و
ایروان از او
تقلید میکردند. سرانجام وی در سال ۱۲۹۹ ق. در
نجف درگذشت و در مقبرهای که اکنون به نام او معروف است، در برابر آرامگاه صاحب جواهر به خاک سپرده شد.
آیتالله شیخ جعفر شوشتری: فرزند
حسین و اهل
شوشتر است در جوانی همراه پدر به حوزه علمیه نجف راه یافت و در درس صاحب جواهر شرکت کرد. پس از سالها تحصیل و رسیدن به مقامهای والای علمی و اخلاقی به زادگاه خود برگشت و بیش از سی سال در آنجا به
تبلیغ اسلام پرداخت. در سال ۱۲۹۱ ق. به نجف بازگشت. او در صحن
حرم حضرت علی (علیهالسّلام) به سخنرانی میپرداخت و گفتارش مشتاقان زیادی داشت.
در سال ۱۳۰۲ ق، برای زیارت
امام رضا (علیهالسّلام) به ایران آمد و علمای بزرگ
تهران از او درخواست کردند تا مدتی در تهران بماند. او نخستین امام جماعت مسجد سپهسالار بود.
آیتالله شیخ جعفر شوشتری، مرجع تقلید (رساله عملیه او «
منهج الرشاد» نام دارد.) و محدثی بزرگ بود و میبایست بسان اغلب مراجع تقلید به تدریس و فتوا بپردازد اما علاقه وافر او به
اهل بیت (علیهمالسّلام) وی را بر آن داشت تا به منبر برود و به ذکر روضههای جانسوز بر شنوندگان تاثیر بسیار گذارد.
سرانجام در ۲۸ یا ۲۹
صفر ۱۳۰۳ ق، در راه بازگشت به نجف، در کرند غرب بدرود حیات گفت و در نجف به خاک سپرده شد.
ملا علی کنی: در سال ۱۲۲۰ ق. در روستای «کن» تهران به دنیا آمد. سالها در حوزه علمیه نجف نزد استادان فرزانهای چون صاحب جواهر به تحصیل پرداخت. تا اینکه وی به اجتهادش گواهی داد و او به تهران بازگشت و به تالیف و تبلیغ پرداخت. از وی آثاری در زمینه
اصول،
فقه،
تفسیر،
حدیث و
رجال به یادگار مانده است. سرانجام در صبحگاه روز ۲۷
محرم ۱۳۰۶ ق. درگذشت و در
حرم حضرت عبدالعظیم حسنی، در کنار قبر امامزاده حمزه به خاک سپرده شد.
شیخ
محمد ایروانی: فرزند
محمدباقر ایروانی است که در سال ۱۲۳۲ ق. به دنیا آمد. در جوانی از ایروان به کربلا رفت و در درس
سید ابراهیم قزوینی شرکت کرد. سپس به نجف رفت و در درس بزرگانی چون صاحب جواهر و شیخ انصاری حضور یافت و پس از رسیدن به اجتهاد به «فاضل ایروانی» شهرت یافت. او پس از وفات آیتالله سید
حسین کوه کمری (متوفی ۱۲۹۹ هـ. ق) مرجعیت تقلید بسیاری از شیعیان
ایران،
هند،
ترکیه،
قفقاز، و
روسیه را عهدهدار گردید و در کرسی تدریس عالیترین سطح دروس حوزوی، به تربیت شاگردان پرداخت.
از وی کتابهایی در زمینه اصول، فقه و تفسیر برجای مانده است. سرانجام در سال ۱۳۰۶ ق. رخت از جهان بر بست.
۱.
میرزا حبیبالله رشتی؛
۲. شیخ
محمدحسن آل یس؛
۳.
سید امیرحسن مدرس اصفهانی؛
۴. شیخ
محمدحسن مامقانی؛
۵.
میرزا حسین خلیلی؛
۶. حاج شیخ
محمدحسین کاظمی؛
۷. شیخ
عبدالحسین شیخ العراقین تهرانی؛
۸.
سید اسماعیل بهبهانی؛
۹.
شریعتمدار سبزواری؛
۱۰.
سید اسد درشفتی اصفهانی؛
۱۱. شیخ
راضی نجفی؛
۱۲. آقا
حسن نجمآبادی؛
۱۳.
سید محمد هندی؛
۱۴. شیخ
نعمتالله عاملی؛
۱۵. حاج میرزا
عبدالرحیم نهاوندی؛
۱۶. حاج میرزا
حسین تهرانی؛
۱۷. حاج میرزا
خلیل تهرانی.
مرحوم شیخ مرتضی انصاری به عنوان تیمن و تبرک در درس او شرکت میجست. از درایت و کاردانی و دلسوزی او به حفظ شئون حوزه اسلام، این بود که در مرض مرگ خویش، استاد بزرگ مرحوم حاج شیخ مرتضی انصاری را به عنوان زعیم حوزه علمیه معرفی کرد، با آنکه آن روز شیخ مرتضی یک فرد گمنامی بیش نبود.
صاحب جواهر شاگردان متعددی داشته که در مکتب او تربیت یافتهاند، چون حوزه درسی او مرکز تجمع فضلا و دانشمندان از هر نقطه و دیار بود، و در حق او گفتهاند که هیچ شهر شیعهنشینی وجود نداشت که یکی از شاگردان او به عنوان مرجع مسائل مردم به آن نقطه نرسیده باشد. او در رعایت حقوق شاگردان و تکریم و تعظیم آنان، روش پسندیده اسلامی و سلوک عالی داشت.
میگویند: یکی از افاضل شاگردانش به نام شیخ محمد
حسن آل یس را به
بغداد اعزام داشته بود تا به وظیفه اسلامی خویش قیام ورزد، روزی یکی از تجار بغداد سی هزار (بیشلک) پول رایج آن روز
عراق از حقوق واجب دینی به نجف پیش شیخ آورده بود، و شیخ با ناراحتی تمام آنها را رد کرد و فرمود: مگر شخصی مانند آل یس در بغداد نبود که این پولها را تا نجف آوردهای؟ این عمل شیخ،
حُسن تاثیر فراوانی در آن منطقه ایجاد کرد و مردم را به عالم شهر خویش متوجه نمود.
گوینده این سخن اظهار میدارد که پس از بازگرداندن، تصور کردم (با توجه به وضع مالی آن روز صاحب جواهر) شیخ محمدحسن خودش از گرسنگی و بیچیزی از دنیا خواهد رفت، ولی لطف پروردگار آن چنان او را فراگرفت که دستهها و گروهها و هیاتها از بغداد و کربلا و دیگر مناطق اسلامی به دیدن او میشتافتند و نیازمندیهای حوزه را تامین مینمودند. با چنین دید اسلامی و علاقه و درایت این چنین سنجیده بود که صاحب جواهر شاگردان صمیمی و وفادار فراوانی تربیت کرد.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «محمدحسن نجفی» •
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «محمدحسن نجفی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۱/۲۵. •
سایت فرهیختگان تمدن شیعی، برگرفته از مقاله «محمدحسن صاحب جواهر نجفی (صاحب جواهر)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱۲/۱۴.