سید بحرالعلوم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سید محمدمهدی بحرالعلوم (۱۱۵۵-۱۲۱۲ق/۱۷۴۲-۱۷۹۷م)، با نام کامل سید محمدمهدی حسنی حسینی طباطبائی بروجردی معروف به بحرالعلوم،
فقیه،
محدث،
حکیم، ادیب، اولین فرد از خاندان بحرالعلوم، رئیس
حوزه علمیه نجف و مرجع تقلید
شیعیان در
قرن دوازده و سیزدهم هجری قمری بود.
او به خاطر مقامی علمی بالایی که داشت توسط استادش
سید محمدمهدی اصفهانی به بحرالعلوم ملقب شد و از آن پس، عنوان خاندان وی گردید و تا امروز به آن شهرت دارند. وی در
کربلا و
نجف نزد بزرگانی چون پدرش
سید مرتضی طباطبائی بروجردی وحید بهبهانی،
شیخ یوسف بحرانی و سید محمدمهدی اصفهانی به شاگردی پرداخته و به
درجه اجتهاد رسید. او بعد از وفات استادش وحید بهبهانی مرجعیت شیعیان را بر عهده گرفت. از ایشان تالیفات بسیاری در علوم مختلف برجای مانده است.
سید محمدمهدی بن سید مرتضی بن سید محمد بن سید عبدالكریم حسنی حسینی طباطبائی بروجردی الاصل نجفی المسكن، جامع منقول و معقول و مرجع عصر در دوران خویش بود.
سید مرتضی طباطبائی بروجردی (ره) كه از علما و مراجع
کربلا بود، دارای دو فرزند بود، یكی
سید جواد كه جد مرحوم
آیت اللّه بروجردی (ره) است، و دیگری، سید محمدمهدی بحرالعلوم که هر دو از بزرگان فقها و علمای
اسلامی بودند.
سید مهدی بحرالعلوم، شاگرد بزرگ
وحید بهبهانی و از فقهای بزرگ که منظومهای در
فقه دارد و معروف است آرا و نظریات او مورد عنایت و توجه فقها بود. بحرالعلوم به علت مقامات معنوی و سیر و سلوكی كه طی كرده، فوقالعاده مورد
احترام علمای شیعه است و تالی
معصوم به شمار میرود. كرامات فراوانی از او نقل شده است؛
کاشف الغطاء (شیخ جعفر) آتی الذكر با تحت الحنک
عمامه خود، غبار نعلین او را پاک میكرد.
سید محمدمهدی بحرالعلوم، پیش از پگاه
عید فطر در سال
۱۱۵۵ق در
شب جمعه چشم به دنیا گشود. پدرش میگوید: در آن شب كه ولادت فرزندم مهدی بود، در عالم رؤیا
امام هشتم (علیهالسلام) را دیدم كه شمع بزرگی را به شاگردش
محمد بن اسماعیل بن بزیع میدهد، محمد آن شمع را بر فراز بام منزل ما برده و روشن میكند ناگهان نور آن شمع تا آسمان بالا رفته و دنیا را فرا میگیرد.
بحرالعلوم مقدمات
نحو و
صرف و
ادبیات و
منطق و فقه و
اصول را نزد پدر خود و سایر فضلا و دانشمندان، در مدتی كمتر از چهار سال فرا گرفت. در اوایل
بلوغ به
درس خارج پدر خود، و همچنین درس وحید بهبهانی، و نیز درس شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق راه یافت و از محضر آن بزرگان استفاده شایانی برد و پس از پنج سال درس و بحث فشرده و عمیق و طی مرحله سطح، به
درجه اجتهاد عالیه نائل آمد و هر سه استاد بزرگ اجتهاد او را امضا كردند.
پس از آن از کربلا به
نجف مهاجرت كرد و در مركز بزرگ دانشهای
اسلامی، به بحث و تحقیق پرداخت و در مدتی كم كه هنوز سنش از ۳۰ سال تجاوز نكرده بود،
ارشاد و رهبری مسلمانان را بر عهده گرفت و در عینحال كه به تدریس و تالیف اشتغال میورزید، به امور فقرا و مستمندان نیز رسیدگی كرده، مسائل و مشكلات اجتماعی مردم را حل و فصل می نمود.
بحرالعلوم دارای اخلاق پسندیده بود.
تواضع و فروتنی او زبانزد خاص و عام، و عطوفت و مهربانی او نسبت به بینوایان و مستمندان، در بالاترین حد ممكن خود بود، به حدی كه شاگردان و مریدان خود را تحت تاثیر كامل قرار میداد. او كم سخن میگفت، سكوتش از حرف زدنش بیشتر بود، همواره در حال
تفکر و اندیشیدن به سر میبرد، اگر سخنی به زبان میآورد با
ذکر خدا همراه بود. در بین مردم كه مینشست، نشستن حالت تشهد در
نماز را داشت. هنگام راه رفتن هیبت و
وقار خاصی داشت، هیچگاه به پشت سر خود یا به اطراف خود نگاه نمیكرد، مگر در حال ضرورت، گامهای استوار خود را بیشتر با اندیشههای شگرف میآمیخت، دریافته بود كه هیبتش مانع از سخن گفتن مردم با وی میشود، لذا همیشه ملازمان خود را سفارش میكرد باب سخن گفتن با مردم را بگشایند تا از راز دل مردم باخبر شده، در رفع گرفتاریهای آنان بیشتر بكوشند.
صبحها را همواره در بحث و تدریس و قضاوت بین مردم، و شبها را در
مطالعه و
تحقیق میگذراند و پس از اندكی خواب و استراحت، برای
عبادت و
مناجات به درگاه
خداوند ذوالجلال خود را كاملا آماده میساخت و بسیار دیده شده بود كه پس از نیمه شب از نجف تا
کوفه پیاده راه میرفت كه هنگام مناجات در
مسجد کوفه باشد و پس از نماز صبح به نجف باز میگشت و قبل از هر كار به
حرم امیرالمؤمنین (
علیه
السلام) مشرف میشد و با آن حالت معنوی و عرفانی كه داشت، به زیارت مشغول میگشت و برخی از كتب رجال در احوال آن بزرگوار نوشتهاند كه: گاهی سؤالاتی از امام میكرد و به نحوی كه ما نمیدانیم، پاسخ دریافت مینمود.
سید بحرالعلوم پس از وفات استادش وحید بهبهانی (قدس سره)، رهبری كامل و زعامت و
مرجعیت شیعه را به دست گرفت و در این فرصت پیش آمده، برای اینكه بتواند به مسائل اجتماعی و مشكلات گوناگون و فراوان امت
اسلام رسیدگی نماید و نظمی به
حوزههای علمیه بدهد، تمام اوقات خود را برای این كار وقف نمود و با كمال اخلاص و جدیت مشغول خدمت شد و برای اینكه بهتر به كارهایش برسد، از شخصیتهای برجستهای كه معاصر او بودند، دعوت به عمل آورد؛ شاگردش شیخ جعفر کاشف الغطاء (ره) را برای
فتوی و پاسخ به
احکام شرعی تعیین نمود.
و همچنین آیت اللّه
شیخ حسین نجفی (ره) را كه از علمای مقدس و پارسای نجف اشرف بود، به عنوان امام جماعت در مهمترین و مشخصترین مسجد، مسجد هندی نصب نمود و شیخ شریفالدین محیالدین را برای
قضاوت و حل و فصل دعاوی مردم گماشت و خود بار سنگین تدریس و مشكلات حوزه و اداره امور مردم را بر دوش گرفت.
اینكه چرا به این عالم، بحرالعلوم گفتهاند، مورخین نقل كردهاند كه سید مهدی به عنوان دانشجو برای استفاده از محضر درس فیلسوف بزرگ، میرزا
سید محمدمهدی اصفهانی به
خراسان سفر كرد مدت ۶ سال در آنجا اقامت گزید و بالاترین بهرهها را از استاد خود گرفت میرزا اصفهانی كه از هوش سرشار شاگردش شگفتزده شده بود، روزی در اثنای درس خطاب به او گفت: انما انت بحرالعلوم (براستی تو دریای دانشی) و از آن لحظه سید به این لقب مشهور شد و امروز خانواده بحرالعلوم از خانوادههای معروف و مشهور
نجف اشرف میباشند و چهرههای شاخصی در
علم و عمل در بین آنان وجود دارد.
برخی از بزرگان سید بحرالعلوم را به بزرگی یاد کردهاند.
وحید بهبهانی در ستایش بحرالعلوم گوید: عزیزترین و گرامیترین فرزندانم، پژوهشگر و محقق بزرگ، فرزند روحانی من، دانشمند مطلع و باهوش، عالم باتقوا، سید نجیب محمدمهدی.
محقق خوانساری و سید حسین در اجازهای كه به او داده است، متذكر میشود كه ایشان مجتهد در فروع و اصول و مقتدای خاص و عام و یگانه روزگار میباشد.
صاحب منتهی المقال مینویسد: رهبر دینی وارستهای كه دوران مانند او سراغ ندارد، و شخصیتی كه روزگار از آوردن نظیر او، عقیم مانده است سید دانشمندان و عالمان، و ولی فاضلان، علامه دهر و یگانه عصر، كسی كه اگر در معقول سخن گوید، میپندارم شیخ الرئیس
ابوعلی سینا است، و اگر در منقول بحث كند، بگویم این علامه و محقق است كه در فروع و اصول دریا آساست، و اگر در
کلام مناظره كند، نخواهم گفت، جز اینكه او به خدا
سید مرتضی (علمالهدی) است، و اگر
قرآن را
تفسیر كند و به او گوش فرا دهم، حیرتزده خواهم گفت: گویا
خدا قرآن را براو نازل كرده است كه این چنین از رموز و اسرار آن آگاه است.
در ستایش و مدح او سخنها بسیار و نوشتهها بیشمار است، چرا كه او در عین اینكه دانشمندی بزرگ بود، در
زهد و
عبادت نیز نظیری نداشت، در همانحال كه به تدریس و تالیف با جدیتی فراوان مشغول بود، دمی از خدمت به بندگان خدا نمی آسائید و با تمام وجود در خدمت بندگان خدا بود.
داستان مفصلی را از مناظره او با دانشمندان
یهود در كتابها نقل كردهاند كه بیشتر شباهت به مناظره و احتجاج
ائمه معصومین (علیهمالسلام) با علمای یهود و
نصاری دارد. این مناظره كه در ۱۴ صفحه با قطع وزیری چاپ شده است و علمای یهود را به
تسلیم و خضوع واداشته است، بیانگر اطلاع و آگاهیهای فوقالعاده سید بحرالعلوم در بخش عقائد و کلام میباشد.
علما و دانشمندان بسیاری از محضر درس ایشان استفاده كرده و به مقامات والائی رسیدهاند كه نام برخی از آنان را میآوریم:
۱. شیخ جعفر کاشف الغطاء.
۲.
سید محمدجواد عاملی، صاحب موسوعه بزرگ فقهی
مفتاح الکرامه.
۳. شیخ
محمدتقی اصفهانی، صاحب حاشیه بر معالم.
۴. شیخ
احمد نراقی، صاحب
مستند الشیعه فی احکام الشریعه.
۵. شیخ
ابوعلی حائری، مؤلف كتاب
منتهی المقال در
علم رجال.
۶. شیخ
اسداللّه تستری، نویسنده كتاب
المقابیس در اصول.
۷. شیخ
محمدعلی زینی عاملی نجفی.
۸.
سید علی طباطبایی، صاحب
الریاض در فقه.
۹. مولی
محمد شفیع استرآبادی.
۱۰.
شیخ حسین نجف.
۱۱. شیخ
شمسالدین بن جمالالدین بهبهانی.
بحرالعلوم دارای تالیفات ارزندهای در علوم مختلفه میباشد كه چند نمونه ذكر میشود:
۱. مصابیح، كتابی ارزنده در فقه (در عبادات و معاملات).
۲.
الدرة النجفیه، منظومهای در فقه، مشتمل بر دو هزار بیت شعر كه چندین بار تفسیر و شرح شده است.
۳.
مشکاة الهدایه، شاگردش مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطا، به امر استاد بر آن شرحی نوشته است.
۴.
الفوائد الاصولیه.
۵. حاشیه علی طهارة شرائع المحقق الحلی.
۶.
الفوائد الرجالیه پیرامون علم شامخ رجال.
۷. رسالة فی الفرق و الملل.
۸.
تحفة الکلام فی تاریخ مکه و بیتاللّه الحرام.
۹. شرح باب الحقیقة و المجاز.
۱۰.
قواعد احکام الشکوک.
۱۱.
الدرة البهیة فی نظم بعض المسائل الاصولیه.
۱۲. دیوان شعری كه دارای بیش از یک هزار بیت میباشد.
داستانهای بسیاری درباره دستگیری سید بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال مستمندان نقل شده است و برخی از نویسندگان دارند كه شبها همانند جدش
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) كولهباری از مواد غذایی را بر دوش میگرفت و از تاریكی شب استفاده میكرد، در كوچههای نجف راه میافتاد و بر در خانه هر فقیر مستمندی كه میرسید، مقداری از غذا و
پول قرار میداد و همواره از حال مردم سؤال میكرد و به بینوایان رسیدگی كامل داشت.
نوشتهاند شبی شاگردش سید محمدجواد عاملی (صاحب مفتاح الکرامه) را فراخوانده، او را توبیخ و سرزنش نمود، مرحوم عاملی دلیل نگرانی استادش را پرسید، استاد در پاسخ گفت: یكی از برادران
مسلمان كه همسایه شما است، تهیدست است، او هر شب خرمای بد و ارزان قیمتی از بقال میگرفت و بچههای خود را با آن سیر میكرد امروز رفته است از بقال
خرما بگیرد، بقال از دادن خرما امتناع ورزیده است، زیرا بدهكاریهای آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او و بچههایش بی شام ماندهاند، سید جواد عاملی از آقای بحرالعلوم معذرتخواهی میكند و از اینكه از حال او خبر نداشته است، پوزش میطلبد.
بحرالعلوم در پاسخ او میگوید: معلوم است بیاطلاع بودهای، چون اگر با علم به حال آن بیچاره شام میخوردی و به او اعتنا نمیكردی، کافر بودی، ولی آنچه مرا نگران و ناراحت كرده است، این است كه تو چرا از برادر
مسلمانت خبر نداشتهای؟
باید از حال برادرانت جستجو كنی و آنان را دریابی.
در هر حال سید، سینی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از او خواست كه به منزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و این پول را هم به او بپردازد تا قرضهای خود را ادا كند، و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نكرد تا اینكه آقای عاملی برگشت و به او خبر داد كه غذا را با همسایهاش تناول كرده و پول را هم به او رسانده است، و جالب اینجاست كه انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرضها و دیون آن مؤمن بوده است.
سید بحرالعلوم سرانجام در
ماه رجب سال
۱۲۱۲ق، در سن ۵۷ سالگی، جهان فانی را وداع گفت. جسد او را كنار قبر شیخ طوسی (ره) در مسجد طوسی به خاک سپردند كه امروزه این مقبره به اسم مقبره الطوسی و بحرالعلوم معروف است.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سید محمد مهدی بحرالعلوم»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۲/۰۴.