سیدامیر علی هندی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این نوشتار زندگی نامه تفصیلی امیر علی هندی آورده شده است.این متن، ذیل عنوان سیدامیر علی هندی در کتاب گلشن ابرار آمده است. (وفات ۱۳۴۷ ق ۱۳۰۶ ش)
اندیشمند بزرگ شیعی و فرزانه مجاهد علامه سید امیر علی هندی از چهرههای علمی و تاریخی
تشیع است که با بیش از نیم
قرن جهاد علمی، اجتماعی و سیاسی، سیمای نورانی
اسلام را با قلم و بیان و عمل به جهانیان شناساند و در برابر سیاستهای استعماری انگلیس در شبه قاره هند (اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی) به
دفاع از
حقوق پایمال شده مسلمانان برخاست. البته از یاری دیگر ملل
اسلامی در سایر نقاط جهان نیز غفلت نورزید.
یکی از «اعلام نویسان» او را از بزرگترین مدافعان
اسلام در عصر حاضر میداند که در خانوادهای منسوب به آل بیت علیهم
السّلام در هند متولد و تربیت شد.
خانواده سید امیر علی هندی از خاندانهای سادات اصیل عرب زبان و از سلاله پاک
اهل بیت علیهم
السّلام بود که در
زمان شاه عباس اول در
ایران اسکان یافتند. بزرگ این سلسله علوی، سید محمود صادق خان از شخصیتهای سرشناس ایرانی بود. سید احمد فاضل ـ از فرزندان نامدار سید محمود صادق خان ـ در شمار لشکر نادر شاه افشار در حمله به هند بود که هنگام بازگشت نادر به ایران، در هند ماندگار شد و به خدمت سلطان دهلی درآمد. علامه سید امیرعلی هندی از نوادگان وی در هندوستان
و نسل چهارم از نژاد او محسوب میشد.
دانشور اندیشمند و مصلح مجاهد علامه سید امیرعلی هندی فرزند سید سعادت علی در سال ۱۲۸۰ق (۱۸۴۹ م) در ایالت موهان هند دیده به
جهان گشود.
وی همزمان با تحصیلات ابتدایی
قرآن، احکام،
تاریخ اسلام و اعتقادات دینی را از علمای دینی موهان آموخت و با متون فقهی و جوامع روایی و منابع
علوم دینی آشنا شد. از بررسی آثار سید در مییابیم که او معارف دینی،
فقه، اصول،
کلام و متون روایی و جوامع حدیثی را به صورت علمی و استنباطی در محضر علمای بزرگ شیعی هند آموخت و تا حد
اجتهاد پیش رفت. دلیل این سخن، تصریح بعضی از شرح حال نویسان به این امر است، مثل احمد امین مصری از نویسندگان
اهل تسنن که یکی از ویژگیهای علمی و اصلاحی سید امیرعلی را «اجتهاد در احکام شرعی» شمرده و آن را شیوه علمای
شیعه دانسته است. (... ان له ولامثاله الحق فی الاجتهاد فی الاحکام (بیشک او و امثال او (علماء و فقهای شیعه)
حق اجتهاد در احکام شرعی دارند)
سید پس از دوره متوسطه، وارد دانشکده هوجلی شد و در رشته ادبیات و تاریخ فارغ التحصیل گردید. آنگاه به لندن رفت و به تحصیل در رشته قانون شناسی و
حقوق و
قضاوت پرداخت.
وی در سال ۱۸۷۳م برابر با ۱۳۰۴ق به هند بازگشت و خدمات علمی، اجتماعی و دینی خود را آغاز کرد.
سید امیر علی علاوه بر زبان هندی،
زبان عربی را آموخت و با ادبیات عرب آشنا شد.
زیرا بی شک آشنایی با متون اصیل
اسلامی، در گرو یادگیری علمی و دقیق ادبیات عربی است.
علاوه بر آن، زبان فارسی را نیز آموخت.
زیرا زبان فارسی، زبان رایج هندوستان در آن روز بود.
از آن گذشته، بعد از زبان عربی، مهمترین زبان علمی، تاریخی و ادبی
مسلمانان در
تاریخ زبان فارسی بود و بسیاری از آثار تاریخی، دینی، اعتقادی، علمی، عرفانی و ادبی امت
اسلامی، در قالب این زبان امکان ظهور و بروز داشته است.
در همان دوران به یادگیری زبان و ادبیات انگلیسی همت گماشت و به حلقه ادبیات شناسان انگلیس در هند پیوست و از این رهگذر، به مطالعه دقیق و پژوهش گسترده و عمیق آثار دست اول نوابغ ادبی زبان انگلیسی مثل شکسپیر، شیللر و ولتر... پرداخت. او در این مسیر تا آن جا پیش رفت که خود صاحب سبکی ممتاز و تاثیرگزار در عرصه ادبیات و زبان انگلیسی شد.
همین مهارت و استعداد را بعدها در سخنرانیها و تالیف کتبها و مقالات در دفاع از
اسلام و معرفی زندگی و سیمای درخشان و ملکوتی
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله
وسلّم و نگارش فقه
قانون به کار گرفت و توانست تاثیری شگرف در ذهن خوانندگان آثارش در جوامع غربی و ممالک اروپایی بگذاردبه طوری که وقتی نخستین کتاب خود «محمد صلیاللهعلیهوآله
وسلّم و تعالیم او» را در انگلستان به زبان انگلیسی چاپ کرد و هنوز جوانی دانشجو بود، موجب شگفتی منتقدان ادبی و نویسندگان انگلیس شد و «اسبورن» ادیب و مستشرق معروف انگلسیی زبان به اعتراف و تعظیم گشود و درباره نثر محکم و شورانگیز کتاب و سبک نگارش نویسنده فرزانه و جوان سید امیر علی که یک
مسلمان هندی بود، گفت:
«بی هیچ شبههای، این کتاب اعجاب برانگیز است، نثر ادبی کتاب نشان میدهد که نویسنده آن تسلطی کامل به زبان انگلیسی و خود جایگاهی رفیع در آن دارند. کمتر کسی از فرهنگیان و نویسندگان انگلیسی توان نوشتن به این شیوه را دارند. سبک نگارش ادبی سید امیر علی در زبان انگلیس، خالی از عیوبی است که معمولا اهل قلم و فرهنگ هندی هنگام نوشتن به این زبان بیگانه مرتکب میشوند. اصلا باور کردنی نیست که نخستین اثر قلمی یک نویسنده جوان این کتاب باشد! »
پس از آن سید همه کتابها و مقالاتش را در تمام موضوعات فقهی، حقوقی، اخلاقی و تاریخی، به زبان انگلیسی نوشت و
اسلام را به جامعه غربی عرضه داشت. از این حیث، او در بین دانشمندان و عالمان
اسلامی منحصر به فرد است.
علامه سید امیر علی، پس از بازگشت به هند، در شهر کلکته ـ پایتخت آن روز هندوستان ـ به خدمات اجتماعی و دینی اشتغال ورزید. ابتدا به کار
وکالت و امور دادگستری و قضاوت پرداخت و چون در این کار شهره گردید، از سوی مسؤولان دولتی، به مقام استادی شریعت
اسلام در دانشکده کلکته منصوب شد. بعدها مدیریت مدرسه حقوق را نیز به او سپردند. در سال ۱۸۹۰م سمت مشاور قضایی دادگستری بنگال علیا بر عهده وی گذاشته شد و او نخستین صاحب منصب هندی بود که بر این کرسی نشست و تا سال ۱۹۰۴م در این مسؤولیت خدمت کرد. در همان سال از تمام امور قضایی کناره گیری نمود و به انگلستان رفت و در لندن اقامت گزید.
در این وقت شهرت علمی، اجتماعی، سیاسی و قضایی سید در تمام هند و بریتانیا پیچیده، آثار و کتاب هایش و توانمندی هایش در عرصههای گوناگون، توجه همگان به ویژه صاحب نظران و متصدیان امور را به خود جلب کرده بود.
در تمام
قرن نوزدهم و تا نیمههای قرن بیستم میلادی، حقوق
مسلمانان شبه قاره هند از سوی حاکمان دست نشانده امپراتوری بریتانیا، همواره نادیده گرفته میشد و اعتراضها و
جنبشهای ایشان توسط حکومتها سرکوب میگردید. وضع مسلمانان هند مثل اکثر نقاط دنیا بسیار اسف بار بود و آنان در بیشتر موارد از حقوق اولیه شهروندی محروم بودند.
علامه سید امیرعلی هندی، با احساس وظیفه شرعی و انسانی، بر خود لازم دانست برای دفاع از حقوق شهروندی مسلمانان هند، کمر همت ببندد و در این راستا دست به اقدامات گوناگون و گستردهای زد. از طرفی با تالیف کتابهای حقوقی بر اساس
فقه شیعی به تبیین
حقوق مسلمانان پرداخت و آنان را به حقوق شهروندی خود آگاه ساخت و مسلمانان را برای استیفای حقوقشان به شور و هیجان آورد.
از طرف دیگر، اقدامات اصلاحی و سیاسی چشمگیری را در هند انجام داد و سیاستهای استعمارگرانه انگلستان را افشاء نمود. تاسیس «جمعیت
اسلامی وطن» (الجمعیة الوطنیة الاسلامیه) نیز با همین هدف صورت گرفت.
سید امیرعلی پنج سال پس از بازگشت از انگلستان، در سال ۱۸۷۸م جمعیت
اسلامی وطن را با هدف دفاع از حقوق مسلمانان هند و تعیین حدود آن و سر و سامان دادن به بحران سیاسی و اجتماعی آنان تاسیس کرد.
آن زمان دهها میلیون
مسلمان هندی در زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از همه حقوق مشروع شهروندی خویش محروم و بی بهره بودند و اندیشه تشکیل اتحادیههایی مثل «
مسلم لیگ» (
مسلم لیگ: حزب مسلمانان، در سال ۱۹۰۶ در هند تشکیل یافت و در استقلال مسلمانان نقش بسیار اساسی داشت.) (جمعیت مسلمانان) و یا
استقلال سیاسی و جغرافیایی مسلمانان شبه قاره هند، به صورت کشور
اسلامی پاکستان و
جنبشها و حرکتهای اعتراض آمیز، هنوز در ذهن و زبان کسی نقش نبسته بود. (فعالیتهای «
مسلم لیگ» و ظهور
جنبشهای استقلال طلبانه مسلمانان هند و مبارزات مصلحان و رهبران بزرگی مثل اقبال لاهوری، محمد علی جناح، شوکت علی و... بالاخره منجر به
استقلال مسلمانان شبه قاره هند شد و کشور مستقل و
اسلامی پاکستان در سال ۱۹۴۷ به رهبری محمد علی جناح تشکیل و از هند جدا گردید.)
لذا سید امیر علی را باید از پیشگامان
جنبش استقلال طلبانه مسلمانان شبه قاره هند به شمار آورد. او با تاسیس جمعیت
اسلامی وطن، همچنین در مناصب شغلی قضایی و کرسی تدریس و در تالیفات و سخنرانی هایش با کسانی که حقوق
مسلمانان را نادیده میگرفتند، درگیر شد و حتی از سوی دولت هند مورد تهدید قرار گرفت و رنجها و زحمتهای فراوانی را متحمل شد.
یکی از اقدامات بسیار ارزشمند علامه سید امیرعلی، کاری بود که در
جنگ میان ایتالیا، ترکیه و عربها در طرابلس کرد. در این جنگ سید امیرعلی آگاه شد که جمعیت صلیب سرخ بیشترین رسیدگی و توجهشان معطوف به مجروحان مسیحی است و کسی به داد زخمیها و مجروحان
مسلمان نمیرسد! این بود که جمعیتی تشکیل داد تا از مردم
خیر کمک بگیرد و گروههای پزشکی را برای درمان مسلمانان عرب و ترک روانه سازد. این جمعیت تشکیل شد و کار و خدمات آن سالها ادامه داشت.
روزی رئیس گروههای پزشکی از سید امیر علی پرسید:
«... آیا میباید فقط زخمیهای
مسلمان را درمان کنیم؟»
سید در پاسخ گفت: «در مرتبه نخست باید زخمهای
مسلمان عرب و ترک را معالجه کنید، لیکن در لحظاتی که کار بر امدادگران
یهود و
نصاری در رسیدگی به زخم هایشان سخت میشود، به آنها نیز کمک کنید و به معالجه آنان نیز بپردازید.»
امپراتوری عثمانی که در طول قرنها در همسایگی اروپا، بزرگترین امپراتوری مسلمانان را بر روی جغرافیای
جهان ترسیم کرد، قدرتی نفوذ ناپذیر بود که قلمرو حاکمیتش از کشورهای عربی تا شبه جزیره بالکان را کشیده بود. یکی از مهمترین بخشهای حکمرانی عثمانی شبه جزیره بالکان بود که از دو جهت برای این امپراتوری اهمیت داشت. نخست آنکه بالکان مرز عثمانی با دولتهای بزرگی مثل روسیه و اتریش بود، دیگر اینکه اقلیتهای قومی مثل صربها و اسلاوها و اقلیتهای مذهبی مانند مسیحیان در این منطقه سکونت داشتند. دولتهای اروپایی گاهی به بهانه حمایت از این اقلیتها و دفاع از
مسیحیت، اما در واقع برای کسب امتیازات سیاسی و اقتصادی از عثمانی، در این منطقه مداخله میکردند و به نام استقلال طلبی برای همکیشان خویش،، دست به تحریک و تجهیز اهالی بالکان علیه امپراتوری عثمانی میزدند. در جریان
جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸م) که دولت عثمانی ضعیف شده و قلمروهای خود را از دست میداد، ممالک قدرتمند اروپایی از جمله انگلیس و فرانسه از فرصت استفاده کردند و بالکان را به محل بحران سیاسی و آشفته تبدیل کردند و بالاخره بالکان از حکومت عثمانی جدا شد. از آن پس، دولت عثمانی که با صبغه
اسلامی حکمرانی میکرد، در برابر قدرتهای استعمارگر غربی در آستانه سقوط قرار گرفت تا این که از هم پاشید و دولت جدید جمهوری
ترکیه به رهبری مصطفی کمال آتاترک، به نظام لائیک گردن نهاد.
سید امیر علی هندی، از جمله متفکران غیرتمند
مسلمان بود که از اول نگران سقوط دولت عثمانی بود و نمیخواست این امپراتوری
اسلامی، با نیرنگهای شیطنت آمیز دول غربی، از میان برود، زیرا این امپراطوری قدرتمند
اسلامی سدی محکم در برابر نفوذ استعمارگران غرب ایجاد کرده بود. برای همین بود که غربیها در طول قرنها آرزومند سقوط آن بودند و برای آن نقشه میکشیدند و دست به توطئه میزدند.
سید امیر علی با درک این
حقیقت، تلاشهای سیاسی خود را در جهت حمایت از امپراطوری عثمانی به کار برد تا شاید آن دولت از بین نرود و پابرجا بماند. او مسلمانان هند و عرب و ترک و رهبران و شخصیتهای بانفوذ ممالک
اسلامی و غربی را به حمایت از بقای امپراطوری عثمانی دعوت کرد. برای این منظور مقالهها نوشت و سخنرانیها کرد.
سید امیرعلی ضعف و شکست امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول را نتیجه سیاست استعماری انگلیس میدانست. بریتانیا با اجرای انواع نقشههای شیطانی خود، عثمانی را به سوی اتحاد با آلمان سوق داد و با شکست آلمان و
تسلیم شدن آن، متحد عثمانی نیز شکست را پذیرفت و استعمارگر پیر غرب، دولت انگلیس به آرزوی دیرینش رسید.
سید امیر علی از اول بر این باور بود که شهر «
اسلامبول» شهر
اسلام و
مسلمین است و جایز نیست از آن هویت خالی شود.
سید برای کمک به بقای دولت عثمانی، حتی بارها با استفاده از نفوذ سیاسی، اجتماعی و علمی خود، با سردمداران
حکومت بریتانیا و برخی از متحدان آن، و با افراد صاحب نفوذ و سیاستمدار در ممالک اروپایی به گفتگو و رایزنی پرداخت و آخرین تلاشهای خود را برای رسیدن به آن هدف مقدس به کار برد، هر چند به این هدف نایل نشد و دسیسههای استعمارگران غربی با برقراری حکومت غیر دینی لائیکها در ترکیه جدید، آرزوی آن مصلح بزرگ
اسلامی را بر باد داد!. .. ولی او از روی غیرت دینی و تعهد خدایی خویش از هیچ تلاشی برای تحقق هدف عالی و الهی اش دریغ نکرد.
علامه سید امیر علی طی عمر طولانی خویش در تمام عرصهها مبلغ حماسه ساز احکام
الهی و مروج مجاهد شریعت محمدی صلیاللهعلیهوآله
وسلّم بود، اما در تالیف کتابها و نگارش مقالات، جنبههای تبلیغ و ترویج و
جهاد علمی و دینی ماندگارتر و عمومی تر و پر مخاطب تر است. به ویژه که او تمام آثارش را به زبان انگلیسی نوشت و معارف دینی و شیعی و
فقه قضا و قانون و
تاریخ اسلام و عظمت
مسلمین را به این زبان برای تمام عالم به ویژه جوامع غربی که شناختی نادرست و غرض آلود از
اسلام داشتند، بازگو نمود. او نیز مثل حافظ معتقد بود: «حدیث عشق بیان کن به هر زبان که تو دانی! » از طرفی اغلب عالمان و اندیشمندان بزرگ
مسلمان آثارشان را به زبانهای عربی، فارسی، هندی، ترکی و... برای مسلمانان شرقی مینوشتند، بنابراین سید امیر علی در تبلیغ احکام و ترویج
اسلام، به زبانی سخن گفت و نوشت که هیچ صاحب قلم بزرگی از خود مسلمانان به آن زبان (انگلیسی) نه سخن میگفت و نه کتاب و مقاله مینوشت و این خود نکتهای است بکر و شورانگیز، و انجام رسالتی است که بر
زمین مانده بود و کسی آن را بر دوش نمیگرفت، مگر مستشرقان غربی و مغرض و کم اطلاع از
اسلام. بنابراین انگلیسی نوشتن سید امیرعلی را علاوه بر تخصص او، باید تعهد و جهادی فرهنگی شمرد.
آیت الله علامه سید محسن امین عاملی در این باره تعبیر رسا و بیانی شیوا دارد:
«سید امیرعلی یگانه متفکر
اسلامی بزرگ و نمونه بود که جانش را از آبشخور مبادی
اسلام حقیقی سیراب کرد و روشنی بخش روح دانش طلب غربی شد... آن چه برای غرب نوشت، تاثیری عمیق و بی سابقه بر جای گذاشت و
اسلام و میراث علمی ملل
مسلمان را برای اروپا شناساند، او جز از
اسلام و احکام آن و سیره
پیامبر صلیاللهعلیهوآله
وسلّم و فضائل آن حضرت و تاریخ مسلمانان ننوشت، از جوانی وارد این عرصه شد و در طول زندگی اش نیز این عرصه را ترک نکرد.»
علامه سید امیرعلی با نگارش کتابها و مقالاتش به زبان انگلیسی، به رد تهمتهایی که غربیها به
اسلام زده بودند پرداخت و سیمای ملکوتی و زیبای
اسلام را معرفی کرد.
۱ـ زندگی حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله
وسلّم و تعالیم او (انگلیسی)
۲ـ خلاصهای از تاریخ
مسلمین (انگلیسی) در سال ۱۸۸۹م نوشته است.
۳ـ روح
اسلام (انگلیسی) که بزرگترین کتاب سید است و آن را در نهایت قوت و
استدلال و با نثری زیبا نوشته و مقدمهای مفصل و شورانگیز بر آن زد و در سال ۱۸۹۳م منتشر ساخت. به قول خودش: جان و دلش را در این مقدمه، در قالب کلمات و جملات بر روی کاغذ آورده است!، این کتاب به زبان فارسی برگردانیده و به طبع رسیده است.
۴ـ آداب
اسلام (انگلیسی)
۵ـ احکام شریعت محمدی در احوال شخصی (انگلیسی)در دو جلد قطور و در موضوع حقوق شخصی از دیدگاه شریعت و فقه
اسلامی.
۶ـ مختصری از احکام شریعت (برای دانشجویان به انگلیسی).
علامه سید محسن امین عاملی درباره دو کتاب اخیرش مینویسد:
«این دو کتاب سید امیرعلی، خدمت بزرگی به قضاوت از دیدگاه
اسلام و ترویج و تبیین قضاوت
اسلامی در هند بود و بسیاری از ابهامات را که در تدریس احکام شرعی و تطبیق آن توسط قضات انگلیس هند وجود داشت و موجب میشد که آنان
روح و منطق قوانین
اسلامی را درک نکنند، از میان برداشت. این دو کتاب تا زمان ما هنوز هم راهنمای دانشجویان
حقوق و قضات
مسلمان است.
علامه سید امیر علی هندی، علاوه بر کتب و مقالات، سخنرانیها و خطابههایی هم در محافل علمی، دینی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در هند و انگلیس داشته است. در این جا قسمتی از سخنان وی را که در کنگره ۱۹۰۰م در کلکته در حضور اندیشمندان
مسلمان هندی بیان داشته و به تربیت دختران و جایگاه خانوادگی و اجتماعی زنان
مسلمان و وضع موجود آن زمان پرداخته میآوریم:
«زمانی بر مسلمانان گذشته که به زنان لقب «مادر مردان» دادهاند. آیا ما هم امروز میتوانیم بانوان خود را به این صفت توصیف نماییم؟ نه، اصلا! زیرا امروز زنان آلت دست مردان شدهاند! به هر طرف که میخواهند، آنان را میکشند!. .. ما اگر بخواهیم از نردبان ترقی و مدنیت بالا برویم و مردمان
دنیا در برابر ما احترام نمایند، باید دختران مان را طوری تربیت کنیم که به منزلت «مادر مردان» ارتقا یابند. من معتقدم که باید تربیت دختران نیز همگام با تربیت پسران باشد، زیرا اگر ما نیمی از جامعه را ـ که دختران و زنانند ـ نادیده بگیریم و در تربیت آنان بی تفاوت باشیم، نتیجهای نامطلوب خواهیم گرفت. چون گروه تحصیل کرده (پسران) از گروه غیر تحصیل کرده (دختران
مسلمان هند در آن عصر) خواهند گریخت (اشارهای است به ناهمگونی فرهنگی زوجین) و از
معاشرت با آنان دوری خواهند کرد... لذا من ضروری میدانم که مسلمانان هند در
تعلیم و
تربیت دخترانشان از هم اکنون باید سعی و تلاش نمایند.»
امید آن که مترجمان متخصص و غیرتمند و مراکز فرهنگی، علمی، دینی و دانشگاهی و حوزوی آثار علامه سید امیر علی هندی را به زبان فارسی ترجمه نمایند. متاسفانه تاکنون نه آثار قلمی او از متن اصلی (انگلیسی) به فارسی ترجمه شده و نه درباره زندگی و مجاهدات و اقدامات اصلاحی این مصلح و متفکر بزرگ شیعی هند، کتابی تالیف شده یا اقدامی صورت گرفته است. (جز آن که استاد محمدرضا حکیمی از روی تعهد بیدارگری خویش، صفحاتی چند درباره این مصلح بزرگ برای آشنایی طلاب و دانشجویان و نویسندگان ایرانی، در کتاب «بیدارگران اقالیم قبله» از زعماء الاصلاح ترجمه کرده است.)
علامه سید امیرعلی هندی در سال ۱۳۴۷ق. (برابر با ۱۹۲۸ میلادی و ۱۳۰۷ شمسی.) در ۷۹ سالگی بر اثر سکته ناگهانی در ایالت سوسکس انگلستان وفات کرد، اما «مرگ چنین خواجه نه کاری است خرد! » تعبیر علامه سید محسن امین عاملی درباره ی
مرگ سید امیر علی از هر سخنی رساتر است:
«با مرگ متفکر بزرگ
اسلامی علامه سید امیرعلی، هند یکی از بزرگترین رهبران آگاه خود را از دست داد و
اسلام یکی از قطبهای سترگ اندیشه و دعوت خویش را.»
بسیاری از آشنایان و دوستان اندیشمند فقید سید امیرعلی، بر سر
قبر او در ایالت «سوسکس» حاضر شدند و تاج گلهایی را با خود آورده بودند که با نصب روبان و با نوشتهای، احساسات و دیدگاه خود را نسبت به آن عزیز از دست رفته، به نمایش گذاشته بودند. در یکی از آنها این کلمات به
چشم میخورد:
«با کوششهای این مرد درگذشته، چه بسیار گرسنگانی که سیر شدند و برهنگانی که پوشیده و بیمارانی مداوا. از اثر کار و زحمت او چه بسیار آوارگانی به سامان رسیدند و چه بسیار مادران کودک گم کردهای که
کودک خویش را یافته و در آغوش کشیدند، چه بسیار روستاییان تیره بختی که
جنگ همه چیز آنان را گرفته بود، دوباره یافتند...»
یکی از نویسندگان میگوید: اگر من آن جا بودم، روی روبانی مینوشتم:
«با قلم و زبان این مرد (سید امیرعلی) چه بسیار جانها زنده شدند و خردها بیدارگمراهان به راه آمدند و مفاسد اصلاح گردید، ناراستیها به راستی آمد و حقوق پایمال شده
مسلمانان برگردانیده شد. دخترانی درس خواندند و مایه
سعادت شوهرانشان گشتند و سپس فرزندان آنان عامل سعادت امت
اسلام.»
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «سیدامیر علی هندی».