سریه زید بن حارثه به قرده
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سریه زید بن حارثه به قرده جنگی به فرماندهی
زید بن حارثه در
جمادی الآخر سال سوم هجری (۲۸ ماه پس از
هجرت) در منطقه
قرده علیه کاروان تجاری قریش برای مقابله با مصادره اموال مسلمانان در
مکه و در تنگنا قراردادن مشرکان مکه از راه اقتصادی بوده است. این اولین سریهای بود که فرماندهی آن را زید بن حارثه بر عهده داشت. زید با همراهی صد سوار توانست اموال کاروان قریش را به غنیمت بگیرد.
سریه از ماده «سرو» و به قطعهای از سپاه گفته میشود که به دستور
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام میشدند، بدون آنکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همراه آنان خارج شود.
این سریه در ماه جمادیالآخر سال سوم هجری،
به فرماندهی زید بن حارثه روی داد و این نخستین سریهای بود که زید بن حارِثه به فرماندهی آن منصوب شد.
قریش که کار اصلیاش
تجارت بود، پس از «
جنگ بدر»، از ترس حملات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مسلمانان به کاروانهای تجاری، قصد آن را داشتند که از راه تجاری «
شام» به تجارت بپردازند.
صَفوان بن امَیه در این باره میگفت: محمد و اصحاب او راه بازرگانی ما را بستهاند و اهالی مناطق ساحلی هم با آنان همپیمان شدهاند و ما نمیدانیم از کدام مسیر به تجارت بپردازیم. اگر قرار باشد ما در مکه اقامت کرده و سرمایههای خود را در اینجا مصرف کنیم، در این صورت درآمدی نداریم؛ لذا ما ناچاریم سرمایه خود را در راه بازرگانی به کار بیندازیم و تابستانها راه تجارت شام را و در زمستانها هم مسیر تجاری
حبشه را در پیش بگیریم. (در کتب دیگری به اجمال، به ترس قریش به تجارت کردن از مسیر شام اشاره شده است.)
اسوََد بن مُطَّلِب که سخنان صَفوان را شنید، از او خواست تا از راه تجاری
عراق به تجارت خود ادامه دهد؛ اما صَفوان به او گفت که به راه تجاری عراق آگاه نیست.
اسوََد بن
مُطَّلِب گفت: من تو را با بهترین راهنما آشنا میکنم، راهنمایی که چشمش را میبندد و به خواست خدا راه میپیماید. صَفوان گفت: او کیست؟
اسوَد گفت:
فُرات بن حَیان عِجلِی (منابعی که ذکر خواهد شد اشاره دارند که راهنمای قریش در این سفر «فرات بن حیان العجلی» بوده است.)
که راههای آن مناطق را پیموده و بر آنها تسلط و آگاهی دارد. صَفوان نیز از
اسوَد خواست تا آن راهنما را به نزد او بیاورد. هنگامی که فُرات بن حَیان به نزد صَفوان بن امیه آمد، صَفوان گفت: میخواهم برای تجارت به شام بروم؛ اما محمد راه تجارت ما به شام را بسته است و ما نیز ناچاریم برای رسیدن به شام از منطقهی او عبور کنیم. اکنون تصمیم دارم، از راه عراق به تجارت خود ادامه دهم. فُرات گفت: من تو را از راه عراق به شام میبرم. بدان که هیچ یک از یاران محمد تاکنون از آن مسیر عبور نکردهاند، چون سرزمینی خشک و بیآب است. صفوان خواستهی خود را همین
مطلب بیان کرده و گفت چون اکنون زمستان است، نیاز زیادی به آب ندارند.
صَفوان بن امَیه آمادهی حرکت شد.
ابو زََمعَه نیز به همراه او سیصد مثقال طلا و مقدار زیادی شمش نقره فرستاد و مردانی از قریش را هم با او همراه کرد که تمامی آنان کالای تجاری داشتند. "
عبدالله بن ابیربیعه و
گحُوَیطِب ابن عبدالعُزّی هم همراه گروهی از مردان قریش با او همراه شدند. صَفوان بن امَیه هم با اموال زیادی که شامل شمشها و ظرفهای نقره بود و معادل سیهزار درهم میشد، به راه افتاد و به سوی منطقهی «
ذات عرق» (مکان میقات مردم عراق و حدِّ فاصل «
نجد» و «
تهامه» میباشد.)
حرکت کرد.
ابوسُفیان بن حَرب نیز به همراه مال زیادی که شامل نقره بود، به همراه آنان به راه افتاد.
در این میان،
نعیم بن مسعود اشجعی که تا آن زمان مشرک بود، به
مدینه آمد و در
قبیله بنینضیر، به خانه
کِنانَة بن ابیالحُقَیق وارد شد و با او مشغول آشامیدن
شراب شدند. سلیط بن نعمان بن اسلم هم که مسلمان بود، پیش بنینضیر میآمد و از شراب آنان میخورد. (در آن زمان شراب تحریم نشده بود) در این اثناء، نُعَیم بن مَسعود، موضوع خروج صَفوان را به همراه کاروان و اموال آنان گفت.
سَلیط بن نُعمان که این سخن را شنید، اندکی بعد از نزد آنان بیرون آمده و خود را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رساند و خبر خروج کاروان تجاری قریش را گزارش داد.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز پس از شنیدن این خبر،
زید بن حارثه را به همراه صد سوار به سوی کاروان اعزام فرمود. علت وقوع این سریه، مقابله با مصادره اموال مسلمانان در
مکه و در تنگنا قرار دادن مشرکان مکه از راه اقتصادی بود که تا آن زمان تمامی تلاش خود را در راه نابودی آیین اسلام به کار گرفته بودند.
مسلمانان حرکت کردند و کاروان مشرکان مکه را در «قرده» (نام مکانی است در سرزمین نجد)
گرفتند. بزرگان قریش همگی رو به فرار نهادند و فقط یک یا دو تن از آنان اسیر شدند. زید و یارانش کاروان را به حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آوردند و رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خمس اموال را که معادل بیست هزار درهم بود، برداشته و باقی اموال را بین افراد سپاه تقسیم نمودند. فُرات بن حَیان نیز که به اسارت درآمده بود، اسلام آورده و آزاد گردید.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سریه زید بن حارثه به قرده»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱۰/۲۰.