زَوْر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زَوْر ( به فتح زاء و سکون واو) و
زِيارت (به کسر زاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای قصد كردن است. از اين كلمه هفت مورد در
نهج البلاغه آمده است. از مشتقات آن
زَوْرَت (به فتح زاء و سکون واو و فتح راء) مصدر است به معنى زيارت كردن و
اَزْوَر (به فتح الف و سکون زاء و فتح واو) به معنى ميل و انحراف است.
زَوْرو
زِيارت به معنای قصد كردن است. «زَارَهُ زَوْراً و زِيَارة: قصدهُ»
راغب گويد: زور بالاى سينه است «زُرْتُ فلانا» يعنى او را با بالاى سينه ملاقات نمودم، به معنى انحراف و ميل نيز آيد.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره اموات فرموده:
«مُتَدانونَ لاَ يَتَزاوَرونَ» یعنی: «به يكديگر نزديک هستند، امّا همديگر را زيارت نمىكنند.»
(شرحهای خطبه:
)
«وَ أَزارَهُمْ مَلاَئِكَتَهُ» يعنى: «ملائكه خويش را به زيارت آنها آورده است.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره
دنیا فرموده:
«وَ مَنْ رَكِبَ لُجَجَكِ غَرِقَ، وَ مَنِ ازْوَرَّ عَنْ حَبائِلِكِ وُفِّقَ» یعنی: «هر كس به درياهاى تو رفت غرق گرديد و هر كس از بندهايت دور شد موفّق گشت.»
(شرحهای نامه:
)
«زَوْرٌ» یعنی: «زيارت كنندگان»
(شرحهای نامه:
)
«زَوْرَتِهِ» یعنی: «زيارت كردن»
(شرحهای خطبه:
)
از این ماده هفت مورد در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۵۰۵-۵۰۶.