زَلَف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زَلَف (به فتح زاء و لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای نزدیک شدن، مقدّم گشتن،
تقرب و منزلت است.
إِزْدِلاف (به همزه مکسور و سکون زاء و کسر دال) مشتق این واژه به معنی نزدیک شدن است.
امام علی (علیهالسّلام) در توصیف
خداوند و
حضرت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
قیامت از این کلمه استفاده کرده است. این ماده شش بار در
نهج البلاغه آمده است.
زَلَف نزدیک شدن و مقدّم گشتن. «زلف زلفا و زلیفا: تقدّم و تقرّب»
و نیز آمده: «ازلفه: قربّه» پس آن به معنی نزدیک شدن و تقرّب و منزلت آید.
امام (علیهالسّلام) چنانکه فرموده:
«وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْیَا وَ بِالدُّنْیَا تُحْرَزُ الْآخِرَهُ وَ بِالْقِیَامَهِ تُزْلَفُ الْجَنَّهُ» «با
مرگ دنیای انسان ختم میشود، با
دنیا آخرت به دست آید، و با قیامت
بهشت به انسان نزدیک میشود.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده:
«وَزُوِيَتْ عَنْهُ زَخَارِفُهَا مَعَ عَظِيمِ زُلْفَتِهِ» «زخارف و زیورهای دنیا از وی دور شد با آن همه منزلت بزرگی که داشت.»
(شرحهای خطبه:
)
ازْدِلاف به معنی نزدیک شدن است؛ درباره حق تعالی فرماید:
«وَلاَ يَخْفَى عَلَيْهِ مِنْ عِبَادِهِ شُخُوصُ لَحْظَة، وَلاَ كُرُورُلَفْظَة، وَلاَ ازْدِلاَفُ رَبْوَة، وَلاَ انْبِسَاطُ خُطْوَة» «مخفی نمیماند بر خدا خیره شدن نگاهی و نه تکرار لفظی و نه نزدیک شدن بلندیی (که آنها قبل از جاهای گودی دیده میشوند) و نه انداخته شدن قدمی.»
(شرحهای خطبه:
)
این ماده شش بار در «نهج» یافته است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «زلف»، ج۱، ص۴۹۸-۴۹۹.