زبونی طمع
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تمایل شدید
نفس از روی
آزمندی را
طمع گویند.
حضرت علی (علیه السلام ) در خطبهها
و نامه ها به مضرات
طمع اشاره فرمودهاند.
"
طمع" در لغت تمایل نفس به چیزی از روی
آرزوی شدید و آزمندی است.
فی وصف
عیسی (علیهالسّلام):
و لم تکن له زوجة تفتنه،
و لا ولد یحزنه،
و لا مال یلفته
و لا
طمع یذله؛
در توصیف عیسی (علیهالسّلام) میفرماید: برای او همسری نبود که وسیله تشویش خاطر او شود
و فرزندی نبود که اندوهگینش سازد
و مالی نبود که او را به خود مشغول بدارد،
طمعی در چیزی نداشت که او را پست
و خوار گرداند.»
مطیعان فرمان الهی: «لا یقیم امر الله سبحانه الا من یصانع
و لا یضارع،
و لا یتبع
المطامع؛
فرمان خدا را برپا ندارد مگر کسی که سازشکار (در دین خدا) نباشد
و به تقلید عمل نکند
و به دنبال
طمعها نرود.»
نکوهش
طمع: «فی صفة المنافقین: یتوصلون الی
الطمع بالیاس لیقیموا اسواقهم،
و ینفقوا به اعلاقهم؛
منافقین برای وصول به آن چه که
طمع در آن دارند اظهار نومیدی
و استغنا از آن نمایند تا بازارهای خود را برپای دارند
و کالاهای خود را به فروش برسانند.»
بنده ذلت: «
الطامع فی وثاق الذل؛
طمع کار، در بند ذلت
و خواری گرفتار است.»
طمع بی بازگشت :«ان
الطمع مورد غیر مصدر،
و ضامن غیر وفی،
و ربما شرق
شارب الما قبل ریه؛
و کلما عظم قدر الشیء المتناقس فیه، عظمت الرزیة لفقده،
و الامانی تعمی اعین البصائر،
و الحظ یاتی من لا یاتیه؛
همانا
طمع واردکنندهای است که بازگشت ندارد
و ضامنی است که (به پیمانش) وفا ندارد.چه بسا نوشنده آبی که پیش از سیراب شدن، گلوگیر
و خفه شده
و هر اندازه که برای به دست آوردن چیزی بیشتر مبارزه
و رقابت شود، به همان اندازه مصیبت از دست دادنش زیادتر باشد (آرزوها چشم دل را کور میکند
و نصیب
و بهره پیش کسی آید که به دنبالش نرود).»
مقصد مرکب
طمع:«ایاک ان توجف بک مطایا
الطمع، فتوردک مناهل الهلکة؛
مبادا که مرکبهای
طمع تو را به شتاب برانند
و در آبشخورهای هلاکت فرود آورند.»
پرتگاه خرد: «اکثر مصارع العقول، تحت بروق
المطامع؛
بیشترین پرتگاه خردها، در پرتو زرق
و برق
طمعها است.»
باخت ابدی: «
الطمع رق موبد؛
طمع ورزیدن، خودباختن ابدی است.»
حقارت طمعکار: «ازری بنفسه من استشعر
الطمع،
و رضی بالذل من کشف عن ضره؛
کسی که در دل
طمع آرد، نفس خود را به حقارت
و پستی وادارد
و هرکه پرده از سختی خویش بردارد به ذلت خویشتن تن سپارد.»
طمع و هلاکت: «قد یکون الیاس ادراکا، اذ کان
الطمع هلاکا؛
گاهی ناامیدی از چیزی، دریافت آن است، هنگامی که
طمع مایه هلاکت است»
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «طمع».