• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زبدة التواریخ (صدرالدین حسینی)‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



این کتاب که از منابع مهم تاریخ آل سلجوق به شمار آمده، در آستانه سده سیزدهم میلادی و به عربی نوشته شده و به رغم آثار مورخان ارمنی و بیزانسی، تنها به تاریخ سلجوقیان به ویژه سلطان طغرل پرداخته و از همین روی می‌توان گمان زد که نویسنده منصب مهمی مانند «انشا»، در درگاه سلجوقی داشته است.



اگر چه عنوان «اخبار الدولة السلجوقیة» در دیباچه این اثر دیده می‌شود، نامش همان «زبدة التواریخ؛ اخبار الامراء و الملوک السلجوقیة» است. شاید عنوان نخست را نویسنده (کاتب) دیباچه از پیش خود بر آن افزوده باشد. عطا ملک جوینی و کمال الدین بن العدیم نیز در کتاب‌های خود از آن با همین نام یاد کرده‌اند. زندگی و کارهای شاهان و امیران و کارگزارن و وزیران بزرگ، نشستن آنان در جایگاه قدرت ، جنگ‌ها و نیرنگ‌ها و عزل و کشته شدنشان، درون مایه این کتاب به شمار می‌رود.
به گفته استاد هوتما، بخش فراوانی از کتاب حسینی، چکیده‌ای از کتاب عماد الدین کاتب اصفهانی است و او تنها در تاریخ نخستین شاهان سلجوقی از دیگر کتاب‌های تاریخی بهره می‌برد و کمتر از منابع خود یاد می‌کند. شاید او این نوشته‌ها را کلمه به کلمه رو نویسی کرده باشد. آنچه مؤلف در باره رویدادهای دوره خویش می‌گوید، بیش از دیگر رویدادها مهم شمرده می‌شود.


زبدة التواریخ در ۲۲۳ صفحه و ۴۱ فصل سامان یافته که سی فصل از آن (تا پایان فرمان روایی سلطان سنجر در ۱۱۵۷ م)، کمابیش در نیمی از این کتاب آمده و جز دو فصل پایانی‌اش، نه فصل دیگر (رویدادهای پیش آمده برای خود نویسنده) در نیمه دوم آن گنجانده شده است. نثر مورخ را در این نوشتار از دید فن بیان و بدیع ، سنتی می‌توان خواند؛ زیرا تکرار سجع ، استعاره ، غلو و مبالغه و کنایات و تشبیهات فراوانی در آن دیده می‌شود. درون مایه اش اندک و جمله هایش کوتاه است و گاهی به شعر نیز استشهاد می‌کند. وی بر پایه دنباله روی (تسلسل) زمانی، از رویدادها گزارش می‌دهد، اما به رغم مکتب کهن تاریخ نویسی عربی، فصل‌ها را نه بر پایه سال‌ها، که با توجه به موضوع آنها ( خلیفه ، شاه ، وزیر ، کارگزار و...) دسته بندی می‌کند. کانون گزارش‌های این کتاب، شخصیت هایند و از این رو، بسیاری از مباحث باز گفته شده است یا به آمدن آنها در فصل‌های آینده وعده داده می‌شود.
[۱] زبدة التواریخ، صدر الدین حسینی، ص۳-۲۲۷.



زبدة التواریخ با عنوان «اخبار الدولة السلجوقیة» نیز شناخته می‌شود. این کتاب از منابع تاریخی آل سلجوق به شمار می‌رود که مؤلف آن در بیان و شرح احوال این سلسله بسیار کوشیده است. این اثر پس از تاریخ بیهقی ، نصره الفتره و عصره الفطره عماد الدین کاتب اصفهانی (۱۹۷۴)، از دید دقت در ضبط رویدادهای سلسله سلجوقی، بسیار مهم شمرده می‌شود. آوردن برخی از رویدادها که در دیگر منابع تاریخی با چنین شرح و دامنه‌ای نیست، بر اهمیت و ارزش این کتاب می‌افزاید.
نویسنده به شرح احوال و اخبار اتابکان آذربایجان، به ویژه ایلدگز و فرزندان او بسیار توجه می‌کند. به گمان، هم عصری وی با فرمان روایان این خاندان و اطلاعات فراوانی که به سبب نزدیکی زمانی و مکانی با آنان به دست آورده، او را به گستردن دامن سخن در این باره برانگیخته است. نویسنده، بر پایه نشانه‌های موجود در این اثر ، برای دریافت اطلاعات بیشتر در باره رویدادها، به شهرهایی سفر می‌کرد و به پرسش از افراد آگاه می‌پرداخت.

۳.۱ - ماجرای مسلمان شدن نخستین سلجوقی

این کتاب از گزارشی در باره ماجرای مسلمان شدن نخستین سلجوقی (یقاق) آغاز می‌شود. یقاق پس از مخالفت با شاه ترکان در حمله به بلاد اسلام ، زندانی شد و درگذشت و شاه، فرزندش امیر سلجوق را سپه سالار (سوباشی) خواند. او در جوانی به دیار اسلام روی آورد و به مذهب حنفی در آمد. سپس به جند رفت و کافران را از آنجا دور کرد و قدرت گرفت و صد سال در همان جا زیست و فرزندانی مانند امیر میکاییل، امیر موسی و امیر یبغو ارسلان بر جای نهاد.
ماجرای هجرت هر یک از امیر زادگان سلجوقی به گوشه و کنار و درگیری و رویارویی آنان با سلطان محمود بن سبکتکین و سلطان مسعود بن محمود و جنگشان با سپاه سوباشی، درون مایه سخن دوم این کتاب است.
مودود، پسر و ولی عهد مسعود به فرمان پدرش همراه با وزیر او به بلخ رفت (۴۳۲ ق) و محمد، برادر سلطان مسعود، بر سر پادشاهی با او به نبرد پرداخت و سرانجام زندانی اش کرد و کشت و پس از آن با مودود درگیر و کشته شد. مودود نیز پس از هفت سال پادشاهی، مرد و فرزندش عبد الرشید بر جایش نشست. یکی از غلامان شاهان غزنه او را نیز به قتل رساند و نوشتکین، غلام سلطان مسعود به خون خواهی این خاندان برخاست و فرخ زاد، فرزند مسعود را بر تخت شاهی نشاند. ویژگی‌های اخلاقی و خصال حکومت داری فرخ زاد و رویدادهای روزگار وی نیز در دنباله همین گزارش آمده و «ماجرای امیر المؤمنین، القائم بامر الله و ارسلان بساسیری و رهسپار شدن سلطان رکن الدین ابو طالب طغرل بک به بغداد»، پس از آن جای گرفته است.

۳.۲ - ویژگی‌های وزیر عمید الملک ابو نصر کندری

ویژگی‌های وزیر عمید الملک ابو نصر کندری، در فصل دیگری عرضه می‌شود و پیش از آن، سخنی در باره «منش سلطان رکن الدین ابو طالب طغرل بن میکاییل بن سلجوق» نیز وجود دارد و نبرد ملک جقر بک داود بن میکاییل با سلطان عضد الدوله ابو شجاع آلب ارسلان و شکست خوردن مودود و صلح آنان با یک دیگر، خود داستان دیگری است.
پس از مرگ ملک جقر بک، «پادشاهی بی انباز سلطان عضد الدوله ابو شجاع الب ارسلان» آغاز شد. او با ملک قتلمش بن اسراییل جنگید و بر او پیروز شد، اما از کشتن اسیران دست کشید و از آنان در گذشت. پس از چندی محمد بن منصور نسوی، کارگزار بصره با اموالی خدمت سلطان رسید و در جایگاه «آخور سالار» سلطان نشست.
«سخن از حرکت سلطان اعظم عضد الدوله ابو شجاع الب ارسلان به سوی روم» و رفتن او به فارس و کرمان (۴۵۹ ق) و گشودن قلعه فضلون (فضل بن حسن/ احسان) و اسیر کردن شاه روم (ارمانوس)، از دیگر گزارش‌های این کتابند. ابو شجاع سرانجام به سمرقند رفت و بر اثر مجادله با یوسف خوارزمی ، از نگهبانان دژ برزان در ناحیه مرو، از تخت برخاست تا او را بکشد، اما پایش لغزید و به زمین خورد و یوسف خود را روی او افکند و وی را کشت. سلطان سه روز زنده ماند و در «واپسین روز ربیع الاول ۴۶۵» درگذشت.
از آن پس «روزگار سلطان اعظم، جلال الدوله ابو الفتح ملک شاه» فرزند آلب ارسلان فرا رسید. وی در « حل و عقد و گشاد و بست امور اقالیم زمین، نام بردار» بود. ویژگی‌های وی و گزارش، در باره رویدادهای روزگار او و درگذشت القائم بامر الله (۴۶۷ ق) و نشستن مقتدی (ابو القاسم عبید الله) بر جایش، در سخن‌های جداگانه‌ای عرضه شده‌اند.

۳.۳ - ولادت سنجر بن ملک شاه

دیگر گفتار این کتاب، در باره ولادت سنجر بن ملک شاه، نوه الب ارسلان و «حرکت دیگر بار سلطان جلال الدوله ابو الفتح ملک شاه» به سوی ما وراء النهر است. نویسنده هم چنین از چگونگی کشته شدن نظام الملک به هم دستی الموتیان، پس از ۲۷ سال وزارت و درگذشت ابو الفتح ملک شاه بن آلب ارسلان گزارش می‌کند و به ماجرای پادشاهی محمد بن سلطان ملک شاه و سلطنت رکن الدین ابو المظفر برکیارق بن ملک شاه و غیاث الدین ابو شجاع محمد طبر می‌پردازد. وی غیاث الدین را قسیم امیرالمؤمنین می‌خواند و وزیرانش را بر می‌شمرد و ویژگی هایشان را باز می‌گوید و از دیگر ماجراهای روزگار وی گزارش می‌دهد.
پس از مرگ محمد طبر، ابو الحارث سنجر بن ملک شاه که در زندگی اش توفیق مند بود، به ری رفت و در آنجا با سلطان محمود (برادر زاده‌اش) رویاروی شد (۵۱۲ ق) و او را شکست داد. ماجراهای خرد و کلان دیگری نیز در این بخش گزارش می‌شود تا اینکه از «سلطنت مغیث الدین ابو القاسم محمود بن محمد طبر در عراق» و سلطنت رکن الدین طغرل بن محمد طبر (برادر محمود) سخن می‌رود.

۳.۴ - پادشاهی مسعود بن محمد طبر

گزارش‌های بلند بعدی، در باره پادشاهی مسعود بن محمد طبر است که از کنیزکی زاده شد. سخن در باره خوش خویی و منش سلطان مسعود نیز دراز دامن است و از آن پس ماجراهای عراق و رخدادهای آن پی گرفته می‌شود.
پس از مرگ مسعود، امام المقتفی لامر الله، امیرانی گماشت تا بیگانگان رومی و ارمنی را از عراق برانند. برخی از رانده شدگان مانند مسعود بلالی، گروهی گرد آوردند و به بغداد تاختند. داستان بلند این جنگ و گریزها نیز در همین گفتار گزارش شده است.
داستان بلند پادشاهی ارسلان شاه بن طغرل بن محمد طبر، چندی و چگونگی وزیران و امیران وی و ماجراهای زندگی و مرگ آنان و تربیت و لشکر کشی هایشان به گوشه و کنار ایران، در فصلی پیش از پایان کتاب روایت می‌شود و سرانجام در باره شاهان سلجوقی و کوتاهی و بلندی روزگارشان از آن هنگام که بر سرزمین‌ها دست یافتند تا آن زمان که از هم گسستند، گفتار چکیده‌ای می‌آید. این بخش تاریخ ولادت، پادشاهی و مرگ این پادشاهان را در بر دارد. فصل فرجامین کتاب نیز به سخنی در باره «احوال برخی از مملوکان سلجوقیان» و برخورداری‌های آنان می‌پردازد.


نام این کتاب و نویسنده اش در فهرست نسخه‌های خطی عربی، نوشته ریو و تاریخ ادبیات عرب ، نوشته بروکلمان وجود دارد و یگانه نسخه اش در موزه بریتانیاست. نخست م. رایت، شرق شناس مقیم کمبریج، این کتاب را به هوتسما (از دیگر خاور شناسان) شناساند و موجب شد که وی در دیباچه اش بر مجموعه متون مربوط به تاریخ سلجوقیان (۱۸۸۶ م) بدان اشاره کند. م. آمد روز، از دیگر شرق شناسان نیز که به نشر تاریخ ابو یعلی (ذیل تاریخ دمشق ) پرداخت، در حاشیه‌های خود از زبدة التواریخ حسینی نام برد و کارل زوسهایم، شرق شناس آلمانی در ۱۹۱۱ میلادی به پژوهش دراز دامنی در باره آن دست گشاد. دیباچه محمد اقبال بر چاپ نخست این نسخه به عربی (۱۹۳۳ م)، به پشتوانه این پژوهش نوشته شده، اما به گفته خودش، از تصحیح متن به تحقیق آن پرداخته و حتی قلم تصحیحش در بسیاری از جاها لغزیده است. نجاتی غولی ، در ۱۹۴۳ میلادی بر پایه تصحیح اقبال به ترجمه ترکی این کتاب پرداخت، اما شعرهایش را ترجمه نکرد و در نام کسان و جای‌ها به خطاهای گرانی دچار شد، اما ضیاء الدین بونیاتوف، شرق شناس روسی آن را به روسی ترجمه کرد و همراه با تصویر کامل نسخه خطی آن در مسکو چاپش کرد (۱۹۸۰ م). ترجمه روسی این اثر نمونه و نیکوست و اطلاعات تازه و مهمی از منابع گرجی، ارمنی و... که در کتاب خانه‌های عربی نیست، بر آن افزود.

۴.۱ - جدول زمان نگاری رویدادها

ناشر این کتاب، جدول زمان نگاری رویدادها را بر پایه نوشته صدر الدین حسینی به پایانش افزوده و منابعی انگلیسی، عربی، فارسی، فرانسوی، آلمانی، ترکی و روسی که در تصحیح متن به کار آمده، پیش از نمایه جای‌ها و کسان (اعلام) و اصطلاح‌ها گنجانده شده و تصویر دو صفحه از نسخه اصلی، در آغاز کتاب و توضیحات مصحح در باره افراد، مکان‌ها و زمان‌ها و... ، در پانوشت هر صفحه جای گرفته است.


۱. زبدة التواریخ، صدر الدین حسینی، ص۳-۲۲۷.



نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.




جعبه ابزار