روزه نذر معصیت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نذر کردن
روزه به شکرانه ارتکاب
گناهی را روزه نذر
معصیت می گویند که از این نذر در باب
صوم سخن گفتهاند.
نذر التزام به کاری است برای خداوند متعال به نحو مخصوص.
نذر یا معلق است و یا مطلق؛ و معلق بر دو قسم است: نذر برّ و نذر زجر.
نذر برّ که به آن
نذر مجازات هم گفته میشود نذری است که بر امری معلق و
مشروط شود؛ یا به منظور
شکر نعمت دنیوی یا اخروی، مثل اینکه بگوید: «اگر فرزندی روزی من شد برای خدا بر من است چنین» یا «اگر موفق به زیارت بیتالله الحرام شدم پس برای خدا بر من است چنین»؛ و یا برای طلب
دفع بلا و جلوگیری از آن، مثلاً بگوید: «اگر خداوند مریضم را شفا داد پس برای خدا بر من است چنین.»
نذر زجر نذری است که معلق و مشروط میشود به انجام کار حرام یا مکروه، بهمنظور منع و بازداشتن نفس خویش از
ارتکاب آنها، و یا بر ترک کار واجب یا مستحب بهمنظور منع نفس از ترک آنها، مثلاینکه بگوید: «اگر عمداً دروغ گفتم یا در آب ادرار کردم پس برای خدا بر من است چنین»
یا بگوید اگر نماز صبح را ترک کردم، یا اگر نماز اول وقت را ترک کردم پس برای خدا بر من است که یکصد هزار تومان صدقه دهم.
نذر تبرع نذری است
مطلق که به هیچ امری مشروط و معلق نشده باشد، مثلاً گفته شود: برای خدا بر من است که یک روز روزه بگیرم.»
همانطور که گذشت نذر یا بر امری معلق است یا نه، و اولی بر دو قسم است: «نذر شکر» و «نذر زجر».
«معلق علیه در
نذر شکر یا فعل
ناذر است یا فعل غیر او است یا فعل خدای متعال است. و در همه اینها باید امری باشد که صلاحیت داشته باشد که بر آن
شکر شود، تا اینکه منذور، تلافی آن واقع شود، پس اگر فعل ناذر باشد پس باید طاعت خدای متعال باشد: از
فعل واجب یا مستحب یا
ترک حرام یا مکروه، پس از جهت شکر خدای تعالی در جایی که او را بر آن طاعت موفق نموده است به آنچه که نذر نموده ملتزم میشود، بنابراین اگر نذر شکر را بر
ترک واجب یا مستحب یا
فعل حرام یا مکروه، معلق نماید منعقد نمیشود. و اگر فعل غیر او باشد باید برای ناذر در آن منفعت دینی یا دنیوی باشد که برای شکر بر آن شرعاً یا عرفاً، صلاحیت داشته باشد و در عکس آن، منعقد نمیشود مثل اینکه بگوید: اگر منکرات بین مردم شایع شد، برای خدا بر من است چنین. و اگر فعل خدای متعال باشد لازم است امری باشد که خواستن آن جایز باشد و طلب آن از خدای متعال پسندیده باشد مانند شفای مریض یا هلاکت دشمن دینی یا
امنیّت بلاد و مانند اینها، پس در عکس آن منعقد نمیشود، مانند اینکه بگوید: اگر خداوند این مؤمن صالح را هلاک کند - یا بگوید - اگر قحطی در بلاد واقع شود پس چنین.»
با توجه با آنچه درباره اقسام نذر و اعتبار رجحان در متعلق آن گذشت روشن میگردد که انعقاد «نذر معصیت» ممکن نیست.
اگر کسى نذر کند که درصورت ارتکاب گناهى معیّن، به شکرانه آن روزه بگیرد، نذرش
باطل و روزهاش
حرام است.
امام خمینی در
تحریرالوسیله در بیان روزههای حرام، از این روزه با عنوان «الصوم وفاءً بنذر المعصیة»
تعبیر مینماید. و سر حرمت آن این است که «رجحان
متعلق نذر، شرط انعقاد آن است و
نذر معصیت به همین جهت منعقد نمیشود؛ و محقق است که عنوان
وفای به نذر، عنوان قصدی است و تحقق آن بدون قصد وفاء ممکن نیست لذا روزه گرفتن به این قصد (قصد وفاء به نذر) واجد هیچ مزیتی نخواهد بود و انجام آن به جهت اینکه موجب تشریع میشود مشروع نیست.
•
فرهنگ فقه اهل بیت علیهم السلام جلد۴، صفحه۱۹۳. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی