رذائل اخلاقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رذیلت اخلاقی که از آن با عبارات متفاوتی همچون
فعل غیر اخلاقی - در مقابل
فعل اخلاقی - و ضد ارزش اخلاقی - در مقابل ارزش اخلاقی یاد می شود؛ واژه ای است که در فرهنگ دین در برابر
فضیلت اخلاقی به کار می رود و از آن در مکاتب مختلف اخلاقی تعاریف متعدد و متفاوتی صورت گرفته است.
یکی از مسائل مهم و اساسی در علم اخلاق، چگونگی تمییز رذائل اخلاقی از فضائل و به تعبیر دیگر ملاک و معیار بازشناسی
فعل اخلاقی است. پاسخ های گوناگون و گاه متضادی به این پرسش داده شده که ناهمگونی در برخی پاسخ ها به اختلاف در مبانی معرفت شناسی و جهان بینی بازگشت می کند. مکاتب مختلف به فراخور مبانی فکری خویش هر یک معیار خاصی را در این زمینه ارائه داده و جدول مشخصی را برای رذائل اخلاقی ترسیم نموده اند. در این گفتار به تبیین دیدگاه اسلام می پردازیم.
در تعیین معیار
رذیلت و شناخت آن، ابتدا لازم است به این مسئله پرداخته شود که کمال حقیقی انسان در چیست؟ زیرا؛ در صورتی امری رذیلت و
فعلی غیر اخلاقی شمرده می شود که مانع از رسیدن به کمال لایق و واقعی انسان باشد و موجب انحطاط روحی و اخلاقی و شقاوت او گردد و انسان را از مسیر انسانیت دور نماید؛ که به فرمایش قرآن کریم «کالانعام بل هم اضل سبیلا»
گردد. مکاتبی هم که در این زمینه اظهار نظر کرده اند، به این امر توجه داشته اند اما در تشخیص کمال حقیقی انسان به خطا رفته اند.
ثانیاً:باید به این مطلب اذعان داشت که کمال انسان امری واقعی و صفتی وجودی است و بین
افعال و صفات فرد با کمال او رابطه علی و معلولی واقعی برقرار است؛ بنابراین چون کمال امری موهوم و اعتباری نیست برای شناخت
فضایل و رذایل اخلاقی، ملاک های اعتباری و قراردادی، مفید فائده نیستند. حال با توجه به این که کاملترین و بهترین شناخت نسبت به انسان و کمال حقیقی او را خداوند دارد و عالم ترین فرد نسبت به مقتضیات و موانعی که در وصول او به این کمال مؤثرند، اوست، بهترین معیار شناخت فضایل و رذایل اخلاقی رجوع به منبع وحی می باشد.
ثالثاً:یکی از معیارهای مهم در تشخیص رذائل شناخت دقیق فضائل است. با شناخت دقیق
فعل اخلاقی به راحتی می توان ضد آن را شناخت. مرحوم ملا احمد نراقی در معراج السعاده به این معیار اشاره می کند:«شکی نیست که در مقابل هر صفت نیکی خلق بدی است که ضد آن است و چون دانستی که اجناس همه فضایل چهارند پس معلوم می شود که اجناس صفات رذایل نیز چهارند، اول
جهل که ضد
حکمت است و دوم
جبن که ضد
شجاعت است و سوم
شره که ضد
عفت است و چهارم
جور که ضد
عدالت است...
تحقیق مطلب این که از برای هر فضیلتی حدی است مضبوط و معین که به منزله اوسط است و تجاوز از آن خواه به جانب افراط و خواه به طرف تفریط مودیست به رذیله، پس هر صفت فضیلتی که وسط است به جای مرکز دایره است و اوصاف رذایل به منزله سایر نقطه هائیست که در میان مرکز یا محیط فرض شود و شکی نیست که مرکز نقطه ای است معین و سایر نقاط متصوره در اطراف و جوانبش غیر متناهیه اند. پس بنابراین در مقابل هر صفت فضیلتی، اوصاف رذیله غیر متناهیه خواهد بود و مجرد انحراف از صفت فضیلتی از هر طرفی موجب افتادن در رذیله خواهد بود.»
انسان فطرتاً
کمالجو است و هر چه در مسیر کمال پیش برود، خواهان به دست آوردن درجات بالاتری از آن است. وجودی نهایت و کمال مطلق بر اساس تعالیم دین اسلام، وجود خداوند متعال است. بنابراین کمال انسان و مطلوب نهایی او در هرچه نزدیک تر شدن به سرچشمه هستی و قرب پروردگار می باشد.
از نظر اسلام، فضیلت
فعل اخلاقی، به تأثیرگذاری آن
فعل در رسیدن به کمال انسان بستگی دارد؛ از این رو هر
فعلی که در بازسازی روح آدمی و وصول به کمال نهایی تأثیر بگذارد فضیلت و در غیر این صورت، رذیلت اخلاقی شمرده می شود؛ البته مراد و مقصود، آن
فعلی است که با اراده و اختیار آدمی انجام بپذیرد.
نیاز به یادآوری است که این اثر بخشی، یا به طور مستقیم صورت می پذیرد و یا زمینه را برای نیل انسان به سوی
کمال یا
شقاوت فراهم می سازد. حال از آن جا که کمال نهایی انسان رسیدن به قرب خدا و بهره وری از صفات پروردگار است؛ هرآنچه انسان را از مقصد و مسیر منحرف نماید و از توجه به خدای متعال باز دارد، رذیلت اخلاقی به حساب می آید؛ مانند:خودخواهی، پیروی از
هوای نفس عجب و
خودبینی ،
کبر و
نخوت ،
دروغ ،
حسد و
بخل ، حب دنیا، غیبت، تهمت، ریا و هر گناه و نافرمانی ای که خدای متعال نسبت به آن غضب می نماید. از این جهت ترک واجبات و ارتکاب معاصی، از بزرگترین رذایل شمرده می شود.
شایان ذکر است همان طور که فضایل در اثر بخشی، مراتب و درجاتی دارند و آن به میزان معرفت، شناخت و انگیزه ای بستگی دارد که آن
فعل از آن برخوردار است، رذایل و گناهان نیز با توجه به میزان آثار سوء، مراتبی دارند و به
صغیره و
کبیره تقسیم می شوند. پس هر
فعلی که آدمی را از خدا و وصول به کمال حقیقی دورتر سازد و در انحطاط روحی و اخلاقی او نقش مخرب بیشتری داشته باشد، از رذیلت و پستی بیشتری برخوردار است.
برای شناخت مصادیق رذائل اخلاقی و اثرات متفاوتی که در روح انسان دارند، آثار ارزشمندی بر اساس مبانی اسلام و تعالیم اهل بیت(ع) تألیف گردیده، که می توان از آن ها استفاده نمود و از جمله مهمترین آن ها می توان از جامع السعادات تألیف ملا محمد مهدی نراقی و معراج السعاده تألیف ملا احمد نراقی نام برد.
علمای اخلاق، عجب را در جایگاه یکی از رذایل اخلاقی مورد بحث قرار دادهاند و آن را یکی از رذایل برخاسته از افراط در قوه غضبیه شمردهاند.
امام خمینی نیز به این مسئله توجه داشته و عجب را از صفات رذیلهای میداند که مؤمنان و غیر مؤمنان به آن مبتلا میشوند.
ایشان در عموم آثار اخلاقی و عرفانی خود به خصوص در کتابهایی چون
آداب الصلاة،
سر الصلاة،
شرح حدیث جنود عقل و جهل و
شرح چهل حدیث به این رذیله اخلاقی پرداخته است. و برای این رذیله اخلاقی عواملی را برشمرده است از جمله:
۱- حب نفس: که سبب میشود شخص اعمال خود را بزرگ ببیند و یا اعمال زشتش در نظرش نیکو جلوه کند. در مقابل اعمال دیگران در نظرش کوچک و حقیر به نظر آید.
۲- شیطان: که
عبادات و اعمال نیکو را بهگونهای نشان میدهد که شخص با آنها مغرور گردد که این، درحقیقت از حیلههای
شیطان و دامهای اوست.
۳- جهل و غفلت: این حالت مانند حجابی بر عقل و هوش انسان پرده میافکند. درنتیجه، انسان برای خود در برابر سلطنت قاهره حق، توهم استقلال میکند، این امر شامل جهل به حقارت خود و
غفلت از عظمت خالق و غفلت از اعمال بندگان صالح و اولیا و مقربان است.
برخی معتقدند اگر شخص به آنچه دارد، مانند عمل صالح، قوت، علم و رای، مسرور شود، درصورتیکه این سرور، به همراه تواضع در پیشگاه خدا و سپاس از او به سبب توفیق عمل صالح باشد، عجب تلقی نمیشود. امام خمینی این سخن را میپذیرد و معتقد است عمل را باید اعم از عمل قلبی و جوارحی دانست، ضمن آنکه این عجب میتواند نسبت به خصال زشت یا نیکو باشد و شخص همان گونه که میتواند به صفات پسندیده خود عجب داشته باشد، میتواند به صفات ناپسند خودت نیز عجب پیدا کند.
یکی از موضوعاتی که در اخلاق اسلامی به عنوان اساس ارزش در
کارهای اخلاقی مطرح می شود عبارت است از «نیت» کار و انگیزه ای که انسان را وادار به انجام آن می کند. یک فرق کلی بین نظریه اخلاقی اسلام با سایر نظریه های اخلاقی وجود دارد، زیرا؛ در اغلب مکاتب اخلاقی توجهی به نیت عمل نشده است. از نظر اسلام برای این که کاری ارزش اخلاقی پیدا کند
حسن فعلی به تنهایی کافی نیست بلکه همراه آن،
حسن فاعلی نیز لازم خواهد بود؛ زیرا، آثار کارهای اخلاقی یعنی کمال و سعادت انسان بر
حسن فاعلی و داشتن نیت صحیح مترتب می گردد.
با توجه به این مطلب نیت و انگیزه ممکن است
فعل را تبدیل به
فعل قبیح نماید و فضیلت رذیلت گردد. مثلا اگر یتیم را به جهت تعلیم و تربیت او تأدیب کنند، این
فعل چون به نیت خیر و اصلاح بوده
حسن پیدا می کند، ولی اگر زدن به نیت ظلم و غیر اصلاح باشد، این
فعل قبح پیدا می کند.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رذائل اخلاقی»، بازیابی ۱۳۹۴/۹/۸ •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.