• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دیوانگی جنایتکاران کربلا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دیوانگی جنایتکاران کربلا، از مباحث مرتبط به پیامدهای تکوینی و حوادث خارق‌العاده پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) است. از جمله نشانه‌های عظمت حادثه عاشورا، رخدادهای شگفتی است که غالباً آنها شکل خرق عادت داشته و در پی شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به وقوع پیوست. بنابر گزارشات متعدد در منابع تاریخی و روایی و مقاتل از شیعه و اهل سنت، یکی از رخدادهای عجیب پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، عقوبت‌های عجیب دنیوی و ابتلای جنایت‌کاران کربلا به بیماری‌های لاعلاجی همچون دیوانگی و جنون بوده است.



از برخی روایات معتبر برمی آید که همه کسانی که در جنگ با امام حسین (علیه‌السّلام) همکاری کردند، به بیماری‌هایی چون جنون، جذام، بـرص و... مبتلا شدند.چنـان کـه سنان بن انس (قاتل امام حسین (علیه‌السّلام)) دیوانه شد و زبانش بند آمد. وی پس از آنکه با افتخار در برابر حجاج بن یوسف، خود را قاتل حسین (علیه‌السّلام) معرفی کرد و حجاج نیـز‌ ایـن کـار را «امتحانی نیکو» قلمداد نمود، به خانه اش رفت و گرفتار جنون و لالی شد. همچنین، او هرچه می‌خورد، در همان جا دفع می‌کرد.


اَحبَش بن مَرثَد که در برخی منابع نام او اخنس ثبت شده است، از غارتگران خیام امام حسین (علیه‌السلام) در روز عاشورا و جزء کسانی بود که بر بدن مطهر امام اسب تاختند. نقل شده که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، عمر بن سعد از میان یارانش چند داوطلب خواست تا بر جنازه مطهر فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اسب بتازند. ده نفر اظهار آمادگی کردند که اخنس بن مرثد، یکی از آنان بود. آنان بدن اباعبدالله (علیه‌السّلام) را لگدکوب سم اسبان خود کردند، چندان که استخوانهای سینه و پشت او را در هم شکستند. بنابر گزارش منابع، او کسی بود که عمامه‌ حضرت (علیه‌السّلام) را به سرقت برد. و آن را را بر سر گذاشت؛ اما طولی نکشید که عقلش دچار نقصان شد.سید بن طاووس درباره او چنین گزارش می دهد: «واخَذَ عِمامَتَهُ (ایِ الحُسَینَ (علیه‌السّلام)) اخنَسُ بنُ مَرثَدِ بنِ عَلقَمَةَ الحَضرَمِیُّ لَعَنَهُ اللّه ُ، وقیلَ: جابِرُ بنُ یَزیدَ الاَودِیُّ لَعَنَهُ اللّه ُ، فَاعتَمَّ بِها، فَصارَ مَعتوها»؛ «عمامه امام حسین (علیه‌السّلام) را احبش بن مرثد بن علقمه حضرمی ـ که خدا لعنتش کند ـ گرفت. و گفته شده جابر بن یزید اَودی ـ که لعنت خدا بر او باد ـ آن را گرفت و با آن، دستار بست و کم عقل شد.»
بنا بر نقل برخی از منابع، پس از واقعه کربلا، اخنس در یکی از جنگها حضور یافت او در میدان ایستاده بود که تیری ناشناس به قلبش اصابت کرد و او را به هلاکت رساند. اما در برخی دیگر از منابع آمده که چون مختار قیام کرد، به دستور او، دستها و پاهای اخنس و سواران دیگر را بستند و اسب برآنان تاختند تا آن که همگی آنان در زیر سم اسبان به هلاکت رسیدند.


سِنان بن اَنَس بن عمرو بن حیّ بن حارث بن غالب بن مالک بن وَهبیل، از کسانی است که نقش مؤثّری در کشتن امام حسین (علیه‌السّلام) داشتند و در آخرین دقایق، به کمک افرادی مانند شمر بن ذی الجوشن، امام (علیه‌السّلام) را به شهادت رساندند. گفته شده سنان در روز عاشورا، تیری به گلوی مبارک اباعبدالله (علیه‌السّلام) و به نقلی به سینه ایشان زد. همچنین نقل شده که او نیزه‌ای به پهلوی حضرت (علیه‌السّلام) زد و ایشان را از اسب به زمین‌ انداخت و در لحظات آخر حیات امام (علیه‌السّلام) هم نیزه‌ای به شانه‌ی امام (علیه‌السّلام) زد و سپس نیزه را به سینه‌ حضرت (علیه‌السّلام) فرو برد.
در چگونگی مرگ او روایات مختلفی در منابع نقل شده است. برخی از مورخان بر این اعتقادند که سنان از بیم انتقام مختار، به بصره فرار کرد و همچنان زنده ماند تا اینکه روزی در مجلس حجاج بن یوسف ثقفی حاضر شد. حجاج از حاضران خواست که هر کس کار شایسته‌ای انجام داده برخیزد و بگوید. گروهی برخاستند و از کارهای شایسته خود سخن گفتند. در این هنگام سنان برخاست و گفت: «عمل شایسته من هم قتل حسین بن علی (علیه‌السّلام) است.» حجاج به او گفت: «بله، کار نیکو و پسندیده‌ای انجام داده‌ای.» چون سنان به خانه برگشت زبانش به لکنت افتاد و دیوانه شد به گونه‌ای که در جای خود می‌خورد و همان جا قضای حاجت می‌کرد تا اینکه بعد از پانزده روز به هلاکت رسید.


بنابر نقل منابع تاریخی، جابر بن یزید ازدی از کسانی بود که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) اشیاء قیمتی و لباس‌های ایشان را به غارت بردند. منابع او را غارتگر عمامه امام (علیه‌السّلام) دانسته‌اند و گزارش داده‌اند که او به محض بر سر نهادن عمامه امام، گرفتار جنـون شـد.سید بن طاووس درباره او چنین گزارش می دهد: «واخَذَ عِمامَتَهُ (ایِ الحُسَینَ (علیه‌السّلام)) اخنَسُ بنُ مَرثَدِ بنِ عَلقَمَةَ الحَضرَمِیُّ لَعَنَهُ اللّه ُ، وقیلَ: جابِرُ بنُ یَزیدَ الاَودِیُّ لَعَنَهُ اللّه ُ، فَاعتَمَّ بِها، فَصارَ مَعتوها»؛ «عمامه امام حسین (علیه‌السّلام) را احبش بن مرثد بن علقمه حضرمی ـ که خدا لعنتش کند ـ گرفت. و گفته شده جابر بن یزید اَودی ـ که لعنت خدا بر او باد ـ آن را گرفت و با آن، دستار بست و کم عقل شد.»


۱. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۱۷، ص۶۰، ح۸.    
۲. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۶۹.    
۳. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۵۷.    
۴. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۷۶.    
۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۰۱.    
۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم والملوک، ج۵، ص٤٥٣.    
۷. ابن عساکر، علی بن حسن، ترجمة الامام الحسین (علیه‌السّلام) من تاریخ مدینة دمشق، ص۳۶۸.    
۸. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۱۳.    
۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۴۷.    
۱۰. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۵۹.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۷۰.    
۱۲. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۱۲.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۶۹.    
۱۴. سید بن طاوس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۷۸.    
۱۵. حلی، ابن نما، مثیرالاحزان، ص۵۷.    
۱۶. سید بن طاوس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۷۸.    
۱۷. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۵۷.    
۱۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۲۱۶.    
۱۹. سید بن طاوس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۷۸.    
۲۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۲۱۷.    
۲۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۴۷.    
۲۲. سید بن طاوس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۸۳.    
۲۳. حلی، ابن نما، مثیرالاحزان، ص۶۰.    
۲۴. کوفی، ابن ‌اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۸.    
۲۵. سید بن طاوس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۷۵.    
۲۶. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۵۸.    
۲۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۴۶.    
۲۸. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۱۲.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۶۹.    
۳۰. ابن ‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، ص۴۷۳-۴۷۴.    
۳۱. سید بن طاوس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۷۵.    
۳۲. ابن ‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، ص۵۰۴.    
۳۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۴۱۰.    
۳۴. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۲۳۱-۲۳۲.    
۳۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۴۱۰.    
۳۶. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۵۷.    
۳۷. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۷۶.    
۳۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۰۱.    
۳۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم والملوک، ج۵، ص٤٥٣.    
۴۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۲۱۶.    
۴۱. سید بن طاوس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۷۸.    
۴۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۲۱۷.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۲۱۸-۲۲۰.






جعبه ابزار