دلالت نهی مولوی بر فساد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بحث از دلالت نهی مولوی بر فساد به معنی بحث از
دلالت یا عدم دلالت
نهی مولوی بر
فساد متعلق آن است.
دلالت نهی مولوی بر فساد، مقابل
دلالت نهی ارشادی بر فساد بوده و به این معنا است که مولا عبد خود را به گونه ای از انجام
عبادت یا معاملهای نهی و
ردع نماید که بر مبغوض بودن آن دلالت کند، مانند: نهی مولا از
نماز در
ایام حیض و یا نهی وی از
بیع ربوی.
در این که آیا نهی مولوی بر فساد منهی عنه دلالت میکند یا نه، چند نظر وجود دارد:
عده ای معتقدند نهی مولوی ـ چه در عبادات و چه در معاملات ـ بر فساد منهی عنه دلالت میکند.
برخی دیگر هم چون "
ابوحنیفه " و "
شیبانی " بر این باورند که
نهی مولوی ـ چه در عبادات و چه در معاملات ـ بر
صحت منهی عنه دلالت میکند.
گروهی، بین معاملات و عبادات تفصیل داده و گفتهاند: اگر نهی مولوی به عبادات تعلق گیرد بر فساد منهی عنه، و اگر به معاملات تعلق گیرد بر صحت منهی عنه دلالت میکند.
مشهور اصولیون هم چون مرحوم "
محقق خراسانی "
میان تعلق نهی مولوی به مسبب یا
تسبیب و تعلق آن به سبب تفصیل داده اند؛ به این بیان که اگر نهی مولوی به مسبب یا تسبیب تعلق گیرد، بر صحت منهی عنه، و اگر به سبب تعلق گیرد، بر عدم صحت منهی عنه دلالت میکند.
جمعی از اصولیون هم چون مرحوم "
محقق نایینی " میان سبب و مسبب تفصیل داده اند؛ یعنی اگر نهی مولوی به مسبب تعلق گرفت بر فساد، و اگر به سبب تعلق گرفت بر صحت دلالت میکند.
مرحوم "
شیخ عبدالکریم حائری " معتقد است که نهی متعلق به عقود و ایقاعات اگر به لحاظ آثار آن ها باشد، بر صحت دلالت میکند.
برخی گفته اند اگر نهی مولوی به تسبیب معامله یا نتیجه آن تعلق بگیرد، در هر دو صورت، بر فساد منهی عنه دلالت میکند.
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۴۶۵، برگرفته از مقاله «دلالت نهی مولوی بر فساد».