حکم عقد (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مسلمانان باید به همه
پیمانهای خود پایبند باشند.
وجوب وفای به عقود:
• «یـایها الذین ءامنوا اوفوا بالعقود...
اى كسانى كه
ایمان آوردهاید، به
پیمانها
و قراردادهاى خود (
پیمانهایتان با خود مانند
نذر و عهد و قسم و با
مردم مانند عقود
و قراردادهاى دیگر،
و با
خداوند مانند
التزام به
احکام دین كه از آن جمله التزام به
حلّیت و حرمت برخى از اشیاء است) وفا كنید.»
این
آیه با مساله لزوم وفا به
عهد و پیمان ، شروع شده،
و در نخستین جمله میفرماید: اى افراد با ایمان به
عهد و پیمان خود وفا كنید.(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ).تا به این وسیله افراد با ایمان را ملزم به
پیمانهایى كه در گذشته با خدا بستهاند بنماید، باید توجه داشت كه عقود جمع
عقد در اصل بمعنى جمع كردن اطراف یك چیز محكم است،
و بهمین مناسبت گره زدن دو سر طناب یا دو طناب را با هم عقد میگویند، سپس از این معنى حسى به مفهوم معنوى انتقال یافته
و به هر گونه
عهد و پیمان، عقد گفته میشود، منتها طبق تصریح جمعى از
فقهاء و مفسران، عقد مفهومى محدودتر از
عهد دارد، زیرا عقد به
پیمانهایى گفته مىشود كه استحكام كافى دارد، نه به هر
پیمان و اگر در بعضى از روایات
و عبارات مفسران، عقد
و عهد به یك معنى آمده است منافات با آنچه گفتیم ندارد زیرا منظور تفسیر اجمالى این دو كلمه بوده نه بیان جزئیات آن.
با توجه به اینكه العقود
جمع محلی به الف و لام است
و مفید عموم مىباشد،
و جمله نیز كاملا مطلق است، آیه فوق دلیل بر وجوب وفا به تمام
پیمانهایى است كه میان افراد انسان با یكدیگر،
و یا افراد انسان با خدا، بطور محكم بسته مىشود،
و به این ترتیب تمام
پیمانهاى الهى
و انسانى
و پیمانهاى سیاسى
و اقتصادى
و اجتماعى
و تجارى
و زناشویی و مانند آن را در بر مىگیرد
و یك
مفهوم كاملا وسیع دارد كه به تمام جنبههاى زندگى انسان اعم از
عقیده و عمل ناظر است. از
پیمانهاى فطرى
و توحیدى گرفته تا
پیمانهایى كه مردم بر سر مسائل مختلف زندگى با هم مىبندند. بهر حال مفهوم آیه بقدرى وسیع است كه
عهد و پیمانهایى را كه مسلمانان با غیر مسلمانان مىبندند نیز شامل مىشود.
این آیه از جمله آیاتى است كه در مباحث
حقوق اسلامى در سرتاسر
فقه به آن
استدلال مىكنند،
و یك
قاعده مهم فقهى كه
اصالة اللزوم فی العقود است از آن استفاده مىگردد، یعنى هر گونه
پیمان و معاهدهاى در باره اشیاء
و یا كارها میان دو نفر منعقد گردد لازم الاجراء مىباشد،
و حتى همانطور كه جمعى از محققان نیز عقیده دارند انواع معاملات
و شركتها
و قراردادهایى كه در عصر ما وجود دارد
و در سابق وجود نداشته،
و یا اینكه بعدا در میان عقلا بوجود میاید،
و بر موازین صحیحى قرار دارد، شامل میشود،
و این آیه پاى همه آنها صحه مىگذارد. یادآورى این نكته نیز لازم است كه لزوم وفاء به
پیمانهاى دو جانبه مادامى است كه از یك طرف
نقض نشده باشد، اما اگر از یك طرف نقض شود، طرف مقابل ملزم به وفادارى نیست،
و این از
ماهیت عقد
و پیمان افتاده است.
مساله وفاى به
عهد و پیمان كه در آیه مورد بحث مطرح است از اساسىترین شرائط زندگى دستهجمعى است
و بدون آن هیچگونه همكارى اجتماعى ممكن نیست،
و بشر با از دست دادن آن زندگى اجتماعى
و اثرات آن را عملا از دست خواهد داد، به همین دلیل در منابع اسلامى تاكید فوق العادهاى روى این مساله شده است
و شاید كمتر چیزى باشد كه این قدر گسترش داشته باشد، زیرا بدون آن
هرج و مرج و سلب اطمینان عمومى كه بزرگترین بلاى اجتماعى است در میان بشر پیدا مىشود. در
نهج البلاغه در فرمان
مالک اشتر چنین مىخوانیم: «فانه لیس من فرائض اللَّه شىء الناس اشد علیه اجتماعا مع تفرق اهوائهم
و تشتت آرائهم من تعظیم الوفاء
بالعهود،
و قد لزم ذلك المشركون فیما بینهم دون المسلمین لما استوبلوا من عواقب الغدر: در میان
واجبات الهى هیچ موضوعى همانند وفاى به
عهد در میان مردم جهان- با تمام اختلافاتى كه دارند- مورد اتفاق نیست بهمین جهت
بت پرستان زمان
جاهلیت نیز
پیمانها را در میان خود محترم مىشمردند زیرا عواقب دردناك
پیمان شكنى را دریافته بودند.»
و نیز از
امیر مؤمنان علی (علیهالسّلام) نقل شده كه فرمود: «ان اللَّه لا یقبل الا العمل الصالح
و لا یقبل اللَّه الا الوفاء بالشروط
و العهود: خداوند چیزى جز عمل صالح از بندگان خود نمىپذیرد
و جز وفاى به شروط
و پیمانها را قبول نمیكند.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم عقد».