حکم خون (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از
نجاسات در حکم
اسلام خون است و اجتناب از آن لازم است.
خون حیض، از نجاستهای لازم الاجتناب است.
«ویسـلونک عن المحیض قل هو اذی فاعتزلوا النساء فی المحیض ولا تقربوهن حتی یطهرن فاذا تطهرن فاتوهن من حیث امرکم الله...؛
و سؤال کنند تو را از عادت شدن
زنان، بگو: آن رنجی است (برای زنان) در آن حال از مباشرت آنان دوری کنید و با آنان نزدیکی نکنید تا آنکه پاک شوند، چون خود را پاک کردند از آنجا که
خدا دستور داده به آنها نزدیک شوید، که همانا خدا آنان را که پیوسته به درگاهش
توبه کنند و هم پاکیزگان دور از هر آلایش را دوست میدارد.»
منظور از (حیض) در اینجا، همان خون است که
قرآن، آن را اذی (چیز آلوده یا زیان آور) معرفی کرده است، و در حقیقت این جمله، فلسفه حکم اجتناب از
آمیزش جنسی زنان را در حالت قاعدگی که در جمله بعد آمده است بیان میکند، زیرا آمیزش در چنین حالتی، علاوه بر اینکه تنفرآور است، زیانهای بسیاری به بار میآورد که
طب امروز نیز آن را اثبات کرده، از جمله احتمال عقیم شدن
مرد و
زن، و ایجاد یک محیط مساعد برای پرورش میکرب بیماریهای آمیزشی (مانند سفلیس و سوزاک) و نیز التهاب اعضاء تناسلی زن و وارد شدن خون آلوده به داخل
عضو تناسلی مرد و غیر اینها که در کتب طب آمده است، لذا پزشکان، آمیزش جنسی با چنین زنانی را ممنوع اعلام میکنند.
محیض را هم به معنای جمع شدن با زنان در حال حیض گرفته، و در معنای
آیه گفتهاند: از تو میپرسند آیا در چنین حالی جایز است با زنان جمع شد؟ جواب داده شده این عمل
ضرر است، و درست هم هست چون پزشکان گفتهاند: طبیعت زن در حال حیض سرگرم پاک کردن رحم، و آماده کردن آن برای
حامله شدن است، و
جماع در این حال نظام این عمل را مختل میسازد، و به نتیجه این عمل طبیعی یعنی به حمل (و به
رحم زن) صدمه میزند.
آشامیدن خون
حرام است.
«انما حرم علیکم... والدم...؛
به تحقیق، خدا حرام گردانید بر شما
مردار و خون و گوشت خوک.....»
«حرمت علیکم... والدم...؛
گوشت مردار، و خون، و
گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا
ذبح شوند، و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید
حیوان درنده- مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح میشوند، (همه) بر شما حرام شده است......»
«قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون... او دمـا مسفوحـا...؛
بگو: در آنچه بر من
وحی شده، هیچ غذای حرامی نمییابم بجز اینکه مردار باشد، یا خونی که (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوک- که اینها همه پلیدند- یا حیوانی که به
گناه، هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آن برده شده است. اما کسی که مضطر (به خوردن این محرمات) شود، بی آنکه خواهان لذت باشد و یا زیاده روی کند (گناهی بر او نیست) زیرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است.»
«انما حرم علیکم... والدم... ؛
خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریدهاند، بر شما حرام کرده است.....»
جواز خوردن و آشامیدن خون، در حال
اضطرار جایز است.
«انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل به لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه...؛
خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است. (ولی) آن کس که مجبور شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست (و میتواند برای حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد) خداوند بخشنده و مهربان است.»
«حرمت علیکم... والدم... فمن اضطر فی مخمصة غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم؛
گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده- مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح میشوند، (همه) بر شما حرام شده است و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبههای تیر مخصوص بخت آزمایی تمام این اعمال،
فسق و گناه است- امروز،
کافران از (زوال) آیین شما، مایوس شدند بنا بر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز،
دین شما را کامل کردم و
نعمت خود را بر شما تمام نمودم و
اسلام را به عنوان
آیین (جاودان) شما پذیرفتم- اما آنها که در حال
گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند) خداوند، آمرزنده و
مهربان است.»
«قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون... او دمـا مسفوحـا... فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان ربک غفور رحیم؛
بگو: در آنچه بر من وحی شده، هیچ غذای حرامی نمییابم بجز اینکه مردار باشد، یا خونی که (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوک- که اینها همه پلیدند- یا حیوانی که به گناه، هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آن برده شده است. اما کسی که مضطر (به خوردن این محرمات) شود، بی آنکه خواهان لذت باشد و یا زیاده روی کند (گناهی بر او نیست) زیرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است.»
«انما حرم علیکم... والدم... فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان الله غفور رحیم؛
خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریدهاند، بر شما حرام کرده است اما کسانی که ناچار شوند، در حالی که
تجاوز و تعدی از حد ننمایند، (خدا آنها را میبخشد چرا که) خدا بخشنده و مهربان است.»
جواز خوردن خون باقی مانده در بدن
حیوان، پس از ذبح جایز است.
«قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون... او دمـا مسفوحـا... ؛
بگو: در آنچه بر من وحی شده، هیچ غذای حرامی نمییابم بجز اینکه مردار باشد، یا خونی که (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوک- که اینها همه پلیدند- یا حیوانی که به گناه، هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آن برده شده است. اما کسی که مضطر (به خوردن این محرمات) شود، بی آنکه خواهان لذت باشد و یا زیاده روی کند (گناهی بر او نیست) زیرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است.»
برای روشن ساختن محرمات الهی از بدعتهایی که
مشرکان در
آئین حق گذاشته بودند، در این آیه به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور میدهد که صریحا به آنها بگو: در آنچه بر من وحی شده هیچ غذای حرامی را برای هیچکس (اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ) نمییابم. مگر چند چیز، نخست اینکه مردار باشد.
یا خونی که از بدن حیوان بیرون میریزد (نه خونهایی که پس از بریدن رگهای حیوان و خارج شدن مقدار زیادی از خون در لابلای رگهای موئین در وسط گوشتها باقی میماند.) (او دما مسفوحا).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم خون».