حَیر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَیر (به فتح حاء) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای
حیران و سرگردانی است.
از این مادّه ۲۸ مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
اِستِحارة (به کسر همزه و سکون سین و کسر تاء) به معنای اضطراب و تحير و سرگردانى؛
حَیران (به فتح حاء) به معنای سرگردانى و جمع آن حَيارَى است.
حَیر به معنای حیران و سرگردانی است.
«حار حيرا و حيرانا: جهل وجه الصواب. تردّد لا يدرى كيف يجرى»
بعضی از مواردی که در
نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد:
آن حضرت به
حارث بن حوط فرمود:
«یا حارِثُ إِنَّکَ نَظَرْتَ تَحْتَکَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَکَ فَحِرْتَ....» «اى حارث، تو به زيرت نگاه كردهاى و به بالاى سرت نظر نيفكندهاى، لذا در تحيّر فرو رفتى (و ندانستى كدام جانب را اختيار كنى)....»
(شرحهای حکمت:
)
يعنى متحير و سرگردان شدى. مشروح آن در (ح ر ث) گذشت.
اِستِحارة نيز به معنى اضطراب و تحير و سرگردانى است،
درباره مركزيت خودش فرموده:
«وَ إِنَّمَا أَنَا قُطْبُ الرَّحَا، تَدُورُ عَلَيَّ وَأَنَا بِمَكَاني، فَإِذَا فَارَقْتُهُ اسْتَحَارَ مَدَارُهَا.»«من مانند قطب سنگ آسيا هستم، آن بر دور من مىگردد در حاليكه من در محلّ خود هستم و چون از محل خود كنار شوم گردش آن مضطرب شود.»
(شرحهای خطبه:
)
حَیران وصف نيز آيد به معنى سرگردان، جمع آن حيارى است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
آدم محبوب
خدا فرموده:
«اسْتَعِدُّوا لِلْمَسيرِ إِلَى قَوْم حَيارَى عَنِ الْحَقِّ لا يُبْصِرونَهُ.» «آماده شويد براى حركت به سوى گروهى كه از حق روى برگردانده آن را نمىبينند.»
(شرحهای خطبه:
)
منظور از «حيارى» اهل شام است.
از این مادّه ۲۸ مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حیر»، ج۱، ص۳۱۷.