حَدَقَه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَدَقَه (به فتح حاء و دال و قاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای سپاهى چشم، مردمک چشم و حفرهای كه
چشم در آن است، میباشد.
جمع آن
حَدَق (به فتح حاء و دال) و
اَحْداق (به فتح همزه و سکون حاء) است.
این واژه چهار بار در «
نهج البلاغه» آمده است.
حَدَقَه به معنای سپاهی چشم، مردمک چشم یا حفرهای که چشم در آن قرارگرفته، آمده است.
جمع آن
حَدَق و
اَحْداق است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در
خطبه قاصعه فرموده:
«وَ أَرْياف مُحْدِقَة.» يعنى: «زمينهاى پر از اشجار.»
«
احدقت الروضه: صارت ذات شجر.»
اين مادّه از
حدیقه به معنى باغ است.
امام (علیهالسلام) در رابطه با
ملخ فرموده:
«أَسْرَجَ لَها حَدَقَتَيْنِ قَمْراوَيْنِ.» «براى او دو چشم ماه مانند روشن كرده است.»
آن حضرت درباره شبپره فرمودهاند:
«مُسْدَلَةُ الْجُفونِ بَالنَّهارِ عَلَى حِداقِها.» «او در روز پلکهاى خود را بر چشمها گذاشته است.»
امام (صلواتاللهعلیه) درباره
خداوند فرموده:
«يَعْلَمُ مَساقِطَ الْاَوْراقِ وَ خَفِیَّ طَرْفِ الْاَحْداقِ.» «خدا عالم است به محلهاى افتادن برگها و نگاه مخفى چشمها.»
این واژه چهار بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حدقه»، ص۲۵۸.