ساریشهری در شمال ایران با آب و هوایی مطبوع که توسط سپهبد فرخان حاکم طبرستان بنا شد و این ابتدای راه ایتن شهر بزرگ در طول تاریخ میباشد چرا که بعد از آن در طول تاریخ فراز و نشیبهای بسیاری، شهرساری به خود دیده است. یکی از اتفاقات ساری تاسیس حوزه علمیه در عهد سلجوقیان میباشد. این اتفاق در قرن دهم پای ثابت خود را در تاریخ ساری گشود تا حوزه علمیه ساری در طول تاریخ آن تا به امروز حضور فعالی داشته باشد.
ساری را در قرن اول هجری، سپهبد فرخان حاکم طبرستان به نام پسر خود سارویه بنا کرد و پس از آن یزید بن مهلب سردار اموی این ناحیه را ویران کرد. منصور خلیفه عباسی شهرساری را فتح و مسجدی در آن بنا نمود. از آن پس ساری مرکز سادات زیدیه و مرعشی گردید. در سال ۲۶۰ هجری یعقوب لیث صفار این شهر را تصرف کرد، سپس به دست اسماعیل سامانی افتاد و زمانی آل زیار و آل بویه به ساری دست یافته و در ۴۲۶ق محمود غزنوی وارد ساری شد، سپس مرعشیان بر ساری استیلا یافتند و در سال ۷۹۵ق تیمور لنگ مردم مازندران و از جمله ساری را قتل عام نمود. بعدها در زمان صفویه بناهایی در ساری ساخته شد.
[۱]جمعی از محققین و پژوهشگران ایرانی و خارجی، جغرافیای کامل ایران، ج۲، ص۱۱۴۷.
[۲]رک: اسلامی، حسین، تاریخ دو هزار ساله ساری، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی قائمشهر، ۱۳۷۲. ش
عبدالجلیل رازی در کتاب «النقض» گوید که در عهد سلجوقیان در شهرهایساری و اُرَم (اُرَم، روستایی نزدیک ساری که مردم آن مانند مردم ساری از دیرباز آیین تشیع داشتند. ساری بعد از قم در سال ۱۴۴ق مذهب تشیع را پذیرفت و از این نظر دومین شهر شیعی ایران است.)
[۳]رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم و جمعی از نویسندگان، دایرة المعارف تشیع، ج۲، ص۸۰.
تنها عالم قرن یازدهم است که شیخ آقابزرگ تحت عنوان «ساروی» از وی یاد کرده است و او فرزند حسن شیرازی میباشد که در ساری ساکن شده و کتابهایی در علوم عقلی و اعتقادی نگاشته است. شولستانی عالم فاضل و فقیه جلیل القدری است که علوم نقلی را نزد محمدتقی مجلسی و علوم عقلی را در مکتب صدرالدین شیرازی فرا گرفته است. وی از جمله عالمانی است که در تقویت حوزه ساری از اصفهان هجرت نموده است. «اصول الدین بالادلة العقلیة» و «شرح اعتقادات صدوق»