حَنیف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَنیف از
واژگان نهجالبلاغه به معنای میل به حق است. عثمان بن حنيف انصارى
صحابی رسول خدا (صلیاللهعلیهواله) و
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) است. نامش دو بار در
نهجالبلاغه آمده است.
حَنیفبه معنای میل به
حق است.
عثمان بن حنیف عامل آنحضرت در «بصره» بود، و آنگاه كه طلحه و زبير و عايشه به بصره آمدند، به او غدر كرده، موى صورتش را كنده و از بصره بيرونش نمودند.
مواردی که در
نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد.
به عثمان بن حنیف فرماندار
بصره نوشته:
«أَمَّا بَعْدُ، يَابْنَ حُنَيْف، فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلاً مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إلى مَأْدُبَة، فَأَسْرَعْتَ إِلَيْهَا، تُسْتَطَابُ لَكَ الاَْلْوَانُ، وَتُنْقَلُ إِلَيْكَ الْجِفَانُ وَمَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلى طَعَامِ قَوْم، عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَغَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ.»«امّا بعد! اى پسر حنيف! به من گزارش داده شده كه مردى از متمكّنان اهل «بصره» تو را به خوان ميهمانيش دعوت كرده و تو به سرعت به سوى آن شتافتهاى، در حالى كه طعامهاى رنگارنگ و ظرفهاى بزرگ
غذا يكى بعد از ديگرى پيش تو قرار داده مىشد گمان نداشتم اجابت کنی میهمانی قومی را که فقیرشان
جفا کرده و رانده شده و ثروتمند آنها دعوت شده است.»
(شرحهای نامه:
)
در آخر همین نامه آمده:
«فَاتَّقِ اللهَ يَابْنَ حُنَيْف، وَلْتَكْفُفْ أَقْرَاصُكَ، لِيَكُونَ مِنْ النَّارِ خَلاَصُكَ.»«بنابراين اى «پسر حنيف»! از
خدا بترس و به همان قرصهاى نان اكتفا كن تا خلاصى تو از آتش
جهنّم امكانپذير گردد.»
(شرحهای نامه:
)
دو مورد از این ماده در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حنیف»، ج۱، ص۳۰۸.