حماد بن زید ازدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَمّاد بن زید، حَمّاد بن زید بن درهم اَزْدی،
مشهور به اَزرَق،
محدّث و فقیه قرن دوم است.
جد بزرگش از اسیران
سیستان و از موالی خانواده جریر بن حازم جَهضَمی بود که به
بصره آمد.
حمّاد در
سال ۹۸
و به قولی، در زمان
عمربن عبدالعزیز (حک: ۹۹ـ۱۰۱) بهدنیا آمد.
وی ابتدا پارچهفروش بود، سپس به تحصیل
علم روی آورد.
حمّادبن زید را غالباً
عالم و محدّث بصره میشناسند
تا آنجا که
سفیان ثوری (محدّث
و زاهد قرن دوم) وی را، پس از شعبةبن حجاج، بزرگترین
عالم بصره دانسته است.
حمّاد
نابینا بود، از اینرو او را حمّادالضریر نیز خواندهاند.
وی از حفظ حدیث نقل میکرد.
گفتهاند که چهارهزار حدیث از حفظ داشت
و در بیان حدیث هیچگاه خطا نمیکرد.
از جمله مشایخ
حدیث و استادان او، پدرش
زیدبن درهم ،
ابانبن تغلب ، عمروبن علاء نحوی
و ایوب سختیانی بودند.
در این میان استفاده
علمی حمّاد از ایوب سختیانی، که از تابعین بود، بیشتر از همه بوده
و به تصریح خود حمّاد، بیست
سال طول کشیده است.
کسانی نیز از حمّاد
روایت نقل کردهاند، از جمله: اشعثبن اسحاق سجستانی، پدر ابوداود (صاحب سنن)؛ سفیانبن عُیَینه؛ خلفبن هشام مُقرى؛ حمّادبن اسامة؛ علىبن مدينى؛
و وکیعبن جراح.
مزّی
نیز سفیان ثوری را، بهرغم اینکه در طبقه محدّثان پیش از طبقه حمّادبن زید قرار دارد، در شمار راویان
حدیث حمّادبن زید ذکر کرده است.
کسان بسیاری، از جمله
مالکبن انس، احمدبن حنبل، یحییبن مَعین
و عبدالرحمانبن مهدی، حمّاد را ستایش
و توثیق کردهاند.
وی با اوصافی نظیر حجت، اَتقَن، اَثبَت
و اصحالحدیث خوانده شده است، که جملگی بر وثاقت وی
دلالت میکنند.
احمدبن حنبل نیز وی را بهچشم اعتبار مینگریست
و غالبآ او را از حمّادبن سلمه ــکه او نیز از محدّثان موثق بودــ برتر میدانست.
حمّادبن زید، علاوه بر نقل احادیث، به جرح
و تعدیل راویان پرداخته که در برخی کتابهای رجالی ثبت شده است.
حمّاد
فقیه و از شاگردان مکتب فقهی
ابوحنیفه بود.
در برخی کتابهای فقهی
اهلسنّت و امامیه ، آرای فقهی وی
نقل شده،
چنانکه در صحاح اهلسنّت، در ابواب فقهی، احادیث متعددی از او نقل گردیده است.
با این همه، به نظر میرسد که حمّادبن زید، بهسبب مشرب حدیثیاش، نظریه قیاس ابوحنیفه را مردود میدانسته
تا آنجا که از
مرگ ابوحنیفه شادمان شده است.
وی براساس همین موضع جانب
دارانهاش از اهل حدیث، آشکارا به مخالفت با نظریه
خلق قرآن و طرف
داران آن پرداخته
و اقتدا به آنها را در نماز جایز ندانسته است.
افزون بر حدیث
و فقه ، حمّاد از
عالمان قرائت نیز بود.
ابنجَزَری
وی را در زمره راویان از عاصمبن ابیالنجود، ابنکثیر
و عمروبن علاء دینار (هر سه از
عالمان قرائت) ذکر کرده است.
شیبةبنعمروبن میمون نیز از راویان قرائت حمّاد است.
حمّاد سخت طرفدار
عثمانبن عفان ، سومین
خلیفه اهل تسنن ، بود
تا آنجا که از وی نقل شده است اگر کسی قائل به برتری
علی علیهالسلام بر عثمان باشد همانند کسی است که بگوید
صحابه پیامبر خیانت کردهاند.
حمّاد احادیث فراوانی نقل کرده، اما در این زمینه مجموعهای گرد نیاورده است.
وی در ۱۷۹ درگذشت، همان سالی که
مالکبن انس از دنیا رفت.
والی بصره، اسحاقبن سلیمان هاشمی، بر جنازه حمّاد
نماز گزارد.
شیخ طوسی مطابق روش خود در کتاب
رجال حمّادبن زید را در ذیل اصحاب
امام صادق علیهالسلام نامبرده است.
به گفته مامقانی
برخی این حمّاد را همان ابواسماعیل بصری که در فهرست شیخ طوسی
معرفی شده
و از اصحاب امامیه است، دانستهاند؛ اما شوشتری
این برداشت را رد کرده است.
(۱) ابن ابیالوفا، الجواهر المضیّة فی طبقات الحنفیّة، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
(۲) ابن ابیحاتم، کتابالجرح
و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
(۳) ابنجزری، غایةالنهایة فی طبقاتالقرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره (بیتا).
(۴) ابنحِبّان، کتابالثقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت.
(۵) ابنحجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۶) ابنحنبل، کتابالعلل
و معرفةالرجال، چاپ وصیاللّهعباس، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۷) ابنسعد، الطبقات الکبری (بیروت).
(۸) ابنماجه، سنن ابنماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست.
(۹) ابن مَنْجُوَیْه، رجال صحیح مسلم، چاپ عبداللّه لیثی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۰) احمدبن عبداللّه ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء
و طبقات الأصفیاء، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۱۱) سلیمانبن خلف باجی، التعدیل
و التجریح لمن خرج عنهالبخاری فی الجامع الصحیح، چاپ احمد بزار، (رباط) ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۱۲) محمدبن اسماعیل بخاری، التاریخالصغیر، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۳) محمدبن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۴) محمدبن عیسی ترمذی، الجامعالکبیر، چاپ بشار عواد
معروف، بیروت ۱۹۹۸.
(۱۵) محمدبن احمد
ذهبی، کتاب تذکرة الحفاظ، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۸ـ۱۳۹۰/ ۱۹۶۸ـ۱۹۷۰.
(۱۶) محمدبن احمد شمسالائمه سرخسی، کتابالمبسوط، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
(۱۷) شوشتری، قاموس الرجال.
(۱۸) خلیلبن ایبک صفدی، نکتالهمیان فی نکت العُمیان، چاپ احمد زکیبک، مصر ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱.
(۱۹) محمدبن حسن طوسی، رجالالطوسی، چاپ جواد قیومیاصفهانی، قم ۱۴۱۵.
(۲۰) محمدبن حسن طوسی، فهرست کتبالشیعة
و اصولهم
و اسماءالمصنفین
و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۲۰.
(۲۱) محمدبن حسن طوسی، کتابالخلاف، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷.
(۲۲) احمدبن عبداللّه عجلی،
معرفةالثقات، چاپ عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی، مدینه ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۳) حسنبن یوسف
علامه حلّی، منتهی المطلب فی تحقیق
المذهب، مشهد ۱۴۱۲ـ۱۴۲۴.
(۲۴) عیاض بن موسی قاضی عیاض،
ترتیب
المدارک و تقریب المسالک لمعرفة اعلام مذهب مالک، چاپ عبدالقادر صحراوی، مغرب ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲۵) عبداللّه مامقانی، تنقیحالمقال فی
علمالرجال، چاپ محییالدین مامقانی، قم ۱۴۲۳ـ.
(۲۶) یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، چاپ بشار عواد
معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۲۷) یحییبن شرف نووی، تهذیب الاسماء
و اللغات، مصر: ادارة الطباعة المنیریة، چاپ افست تهران.
(۲۸) علیبن ابوبکر هیثمی، مجمعالزوائد
و منبعالفوائد، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۲۹) عبداللّهبن اسعد یافعی، مرآةالجنان
و عبرة الیقظان، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۶۴۹۴.