حَلَس (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَلَس (بر وزن جسر و شرف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای ملازمت،
عهد،
میثاق و همچنین به معنای پلاس و هر چیزی که زیر
جهاز شتر و
زین اسب گذاشته شود آمده است.
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با پیشامدهای
قریش و امراء اشراف و پسر خواندههاشان از این واژه استفاده نموده است.
حَلَس (بر وزن شرف) ملازمت است، «حلس بالمکان حلسا: لزمه» و نیز به معنی عهد و میثاق آید «حلس» (بر وزن جسر و شرف) پلاس و هر چیزی که زیر جهاز شتر و زین اسب گذاشته شود مانند نمد و غیره است.
حضرت علی (علیهالسلام) به
معاویه در رابطه با جنایات قریش مینویسد:
«فاراد قومنا قتل نبینّا ... و منعونا العذب و احلسونا الخوف و اضطرّونا الی جبل و عر و اوقدوا لنا نار الحرب» (قوم ما قصد کشتن پیامبر ما را کردند، از آب شیرین منعمان نمودند،
ترس را بر ما ملازم کردند و ما را به
کوه صعب که رفتن بالای آن نمیشود (
شعب ابی طالب (علیهالسلام)) ناچار نمودند و آتش
جنگ را بر ما افروختند).
(شرحهای خطبه:
)
در رابطه با پیشامدهای قریش فرموده است:
«لا یعطیهم الّا السیف و لا یحلسهم الّا الخوف فعند ذلک تودّ قریش- بالدنیا و ما فیها- لو یروننی مقاما واحدا» (دشمن به آنها نمیدهد مگر
شمشیر را، و نمیپوشاند بر آنها مگر
خوف را در آن وقت قریش دوست خواهد داشت که ای کاش
دنیا و مافیها را بدهد و مرا یک بار ببیند).
(شرحهای خطبه:
)
در رابطه با امراء اشراف و پسر خواندهها فرموده:
«هم اساس الفسوق و احلاس العقوق» (... آنها، اساس گناهانند و همدم نافرمانيها ... ).
(شرحهای خطبه:
)
از این لفظ سه مورد در «
نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حلس»، ج۱، ص۲۹۶.