حضرت آدم و فرضیه تکامل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چگونگی
آفرینش آدم، از دیرباز مورد توجّه دانشمندان بوده و دانشمندان اسلامی نیز با الهام از
قرآن ، در اینباره بحث و گفت و گو کردهاند.
دو
نظریه عمده، درباره چگونگی آفرینش
آدم ، ابراز شده است:
۱.
نظریه ثبوت صفات گونههاو
انواع و خلقت مستقل (فیکسیسم Fixism)؛
۲.
نظریه تحوّل انواع و تغییر تدریجی صفات گونهها و پیوستگی نسلی جانداران و تکاملی بودن حیات آنها (ترانسفورمیسم Transformism).
دانشمندان اسلامی نیز با الهام از قرآن، در اینباره بحث و گفت و گو کردهاند و هریک از دو
نظریه پیش گفته، در میان آنان طرفدارانی دارد و به آیاتی از قرآن برای اثبات هریک از آن دو استدلال شده است. اکثر قریب به اتّفاق مفسّران، از جمله
شیخ طوسی ،
طبرسی ،
سیوطی،
ابنکثیر ،
مراغی
و
علاّمهطباطبایی ،
آفرینش ابتدایی آدم را از خاک با آیات قرآن منطبق دانستهاند. برخی دیگر نیز آن را با قرآن سازگار دانستهاند.
پارهای نیز به طور ضمنی
نظریه تکامل را پذیرفته و کوشیدهاند آن را (فیالجمله) با قرآن تطبیق دهند.
علاّمه طباطبایی میگوید: ممکن است برخی برای اثبات فرضیه تکامل به آیه «إِنَّ اللّهَ اصطَفی ءَادَمَ و نوحاً و ءَالَإِبرهیمَ و ءَالَعِمرنَ عَلَی العـلَمینَ»
استدلال کنند؛ بدينسان كه «اصطفا» به معناى برگزيدنِ
نخبه هر چيزى است و برگزيدن آدم در صورتى است كه در زمان وى، افرادى به
عقل مجهّز نبودهاند و خداوند، آدم را از ميان آنان برگزيده و به عقل مجهز كرده است؛ در نتیجه، آدم با جهش خدایی از یک
نوع جنبنده به
نوعی دیگر منتقل شده؛
امّا با توجّه به کلمه «العالمین» که بر سر آن «ال» آمده است و افاده عموم میکند، مقصود این است که آدم،
نوح ، آل عمران و آل ابراهیم بر تمام معاصران خویش و آیندگان برتری داشته و از میان آنان برگزیده شدهاند؛ هیچ دلیلی بر گزینش آدم از بین انسانهای اوّلی وجود ندارد. وی در جای دیگر میگوید: آیاتی را که پیش از این، مورد توجّه قرار دادیم، مبدأ پیدایش
نسل انسان را به یک
جفت انسان نسبت میدهد که خود آن دو، نسلِ کسی نبوده و از هیچ جانداری زاده نشدهاند.
تورات نیز بر آفرینش ابتدایی آدم از خاک صحّه میگذارد و ازاین جهت با قرآن سازگار است.
شایان ذکر است که اعتقاد به
نظریه تکامل، به هیچ وجه به معنای انکار صانع و عدم توجّه به خدا و دین نبوده و با اعتقاد به ربوبیت خداوند تباینی ندارد؛ زیرا
تحوّلِ چیزی به چیز دیگر در
جهان (خواه در
انواع و یا هر چیز دیگر) نشان دهنده نظام متقن
طبیعت است که به
قدرت خداوند حکیم طرّاحی شده است.
داروین خود نیز تصریح میکند که در عین قبول تکاملِ
انواع، خداپرست است و اصولا بدون قبول
خدا نمیتوان تکامل را توجیه کرد.
از طرفی اگرچه داروین و گروهی از طرفداران
نظریه او، نژاد انسانی را به
نوعی از میمونها که بیشترین شباهت (در ظاهر) را به انسان داشته، منتهی میکنند، همه طرفداران
نظریه تکامل، این امر را نپذیرفتهاند و به ویژه در حلقه مفقوده میان
انسان و موجودات دیگر، اختلافهای بسیاری وجود دارد.
(۱) قرآن کریم.
(۲) شیخ طوسی، التبیان.
(۳) طبرسی، مجمعالبیان.
(۴) سیوطی، الدرّالمنثور.
(۵) علامه طباطبایی، المیزان، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷.
(۶) ابنکثیر، تفسیر.
(۷) مراغی، تفسیر، دارالاحیاءالتراث العربی، بیروت، ۱۳۶۵.
(۸) آدم و حوّا.
(۹) البحث حول
نظریةالتطور.
(۱۰) کتاب مقدس.
(۱۱) تکاملجانداران.
(۱۲) مکارم شیرازی، تفسیر نمونه.
(۱۳) آفرینش و انسان.
دائرةالمعارف قرآن کریم جلد اول، برگرفته از مقاله «حضرت آدم و فرضیه تکامل».