• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حس (منطق)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مشابه: حس (علوم دیگر).

حس یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به معنای قوّه مدرک محسوسات یا ابزار آن قوّه است.
[۱] ابوالبركات ابن‌ملكا، هبه‌الله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۴۲.




حس در لغت عبارت است از: حرکت، صدای خفیف، صدای چیزی که از نزدیک انسان عبور کند و انسان آن را نبیند، صدای شدید و…، و در علوم، گاهی بر یکی از قوای نفس اطلاق می‌شود که مدرک محسوسات است و گاهی برای آلات قوه مُدرِکه به‌کار رفته است و گاهی نیز در فعل این قوّه، یعنی احساس، استعمال می‌شود. قضایایی که به‌کمک یکی از حواس پنج‌گانه ظاهری حاصل شود، «حسّیات» نام دارد. حواس باطنی در نظر فیلسوفان مسلمان عبارت است از: حس مشترک، خیال، وهم، حافظه و متصرِّفه (متخیّله).
[۳] تهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۸.



در نظر ارسطو، حواس عبارت است از: آلات ادراک پنج‌گانه، یعنی بینایی (باصره)، شنوایی (سامعه)، بویایی (شامه)، لمسایی (لامسه) و چشایی (ذائقه) که به حواس ظاهری یا قوای ادراکی ظاهری و خارجی معروف‌اند. برخی، تعداد حواس ظاهری را هشت حس و یا بیشتر دانسته‌اند با این توجیه که لامسه، محل چهار حس است و با این حس؛ درشتی (زبری) و نرمی، سردی و گرمی و مانند آن (درد و فشار) دریافت می‌شود؛ افزون بر اینکه امروزه به حس تعادل و حس حرکت نیز معتقدند.


ابن‌سینا می‌گوید: «حس، شیء خارج از خود را در می‌یابد، اما ذات خود و ابزار خود و احساس خود را در نمی‌یابد» و نیز گفته است: «حس، اشیای جزئی و مشخص را در می‌یابد».


احساس عبارت است از: ادراک شیئی که به ماده معینی اقتران دارد به شرط حضور آن شیء نزد مدرِک. البته احساس، گاهی درباره ادراک به حواس ظاهری استعمال می‌شود و گاهی در معنای اعم، یعنی ادراک به حواس ظاهری و باطنی به‌کار می‌رود.
[۱۱] ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۲۶۴.
[۱۲] صدر، محمدباقر، الاسس المنطقیة للاستقراء، ص۳۷۶.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل.
• صدر، محمدباقر، الاسس المنطقیة للاستقراء.
• تهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم.
ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، النجاة.    
• ابوالبركات ابن‌ملكا، هبه‌الله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة.
مظفر، محمدرضا، المنطق.    
صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی.    
حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    
ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان، البصائر النصیریه.    


۱. ابوالبركات ابن‌ملكا، هبه‌الله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۴۲.
۲. صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ص۳۱۰.    
۳. تهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۸.
۴. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۳۷۵.    
۵. ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان، البصائر النصیریه، ص۵۲.    
۶. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۱۱.    
۷. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، النجاة، ص۳۲۱.    
۸. صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ص۳۱۰.    
۹. صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ص۱۱۷.    
۱۰. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۲۰۵.    
۱۱. ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۲۶۴.
۱۲. صدر، محمدباقر، الاسس المنطقیة للاستقراء، ص۳۷۶.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «حس»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۲/۱۸.    




جعبه ابزار