حسن خلق مؤمنان اهلکتاب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مؤمنان اهل کتاب بزرگوارانی هستند که از
دروغ و سرگرمی ناسالم و جر و بحثهای بیهوده و
سخنان بیمعنی و شوخیهای رکیک و مانند آن برکنارند زبانی پاک و قلبی پاکتر دارند، و هرگز نیروهای فعال و سازنده خود را با درگیری جاهلان تباه نمیکنند، و حتی در بسیاری از موارد
سکوت را که بهترین پاسخ این نابخردان است بر
سخن گفتن ترجیح میدهند. آنها در فکر اعمال و مسؤولیات خویشند، آنها چون تشنه کامانی که به سراغ
چشمه آب میروند، تشنه علم و دانش و خواهان حضور در جلسات علماء و دانشمندانند.
خوش خلقی و گفتار نیک ایمان آورندگان از اهل کتاب، امری ستوده و مورد توصیه خداوند می باشد: «الذین ءاتینـهم الکتـب من قبله هم به یؤمنون• اولـئک... یدرءون بالحسنة السیئة... • واذا سمعوا
اللغو اعرضوا عنه وقالوا لنا اعمــلنا ولکم اعمــلکم سلـم علیکم لا نبتغی الجـهلین» کسانی که قبلا کتاب آسمانی به آنها دادهایم به آن (قرآن) ایمان میآورند•آنها کسانی هستند که ... به وسیله نیکیها بدیها را دفع میکنند• و هر گاه
سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روی میگردانند و میگویند: اعمال ما از آن ماست، و اعمال شما از آن خودتان، سلام بر شما (سلام و داع)؛ ما خواهان جاهلان نیستیم!
«اولـئک... یدرءون بالحسنة السیئة»: در این آیه شریفه، وعدهای جمیل به آن عده از
اهل کتاب میدهد که شناخت خود را، که از قرآن و رسول
اسلام داشتند، کتمان نکردند، و
مدح ایشان است بر حسن سلوک و مدارایشان با جاهلان مشرکین، و به همین جهت باید گفت : آنچه به ذهن نزدیکتر است این است که : مراد از اجر دو برابر، این است که : یک اجر به ایشان داده میشود به خاطر این که به کتاب آسمانی خود
ایمان داشتند، و یک اجر هم داده میشود به خاطر اینکه به
قرآن ایمان آوردند، و بر ایمان دوم بعد از ایمان اولشان صبر نموده و کلفت و مشقت مخالفت با هوی را که در هر دو ایمان هست، تحمل نمودند.
بعضی از مفسرین گفتهاند: مراد از دو اجر این است که : یک اجر به ایشان داده میشود به خاطر اینکه در دین خود
صبر داشتند و اجر دیگری داده میشود به خاطر اینکه در برابر آزار کفار و تحمل مشقت صبر کردند ولی سیاق آیه با آن سازگار نیست.
«و یدرون بالحسنه السیئه» - کلمه «یدرون» از ماده
درء است، که به معنای دفع است، و مراد از حسنه و سیئه به قول بعضی -
سخن خوب و
سخن بد است، و به قول بعضی دیگر عمل خوب و بد است، که معروف و منکرش هم میگویند، و به قول بعضی دیگر مراد از آن، خلق خوب و بد است، که عبارت است از حلم و جهل، ولی سیاق آیات با معنای اخیر موافق تر است، بنابراین معنای آیه چنین میشود که : این مؤ منین از اهل کتاب آزار و اذیت مردم را به وسیله مدارا و حلم و حوصله از خود دور میکردند.
«واذا سمعوا
اللغو اعرضوا عنه»: مراد از
لغو سخن بیهوده است، به دلیل کلمه «سمعوا» : میشنوند ، چون
لغو شنیدنی و از مقوله
سخن است، پس مقصود
سخنان بیهوده و خشن و زشتی است که پرداختن به آن، کار عاقلان نیست، و لذا وقتی آن را میشنیدهاند، از آن
اعراض نموده، و مقابله به مثل نمیکردهاند، بلکه میگفتهاند: اعمال ما برای ما، و اعمال شما برای شما، و این در حقیقت متارکه و اعلام ترک گفتگو است، «سلام علیکم» یعنی شما از ناحیه ما خاطرتان جمع باشد، و
ایمن باشید، که گزندی نخواهید دید، این جمله باز
اعلام متارکه، و خداحافظی محترمانه است که با این جمله میفهماندهاند شان ما اجل از آن است که این گونه
سخنان بیهوده را دنبال کنیم، همچنان که در جای دیگر درباره مؤمنان فرموده : «و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما»
(و چون مردم نادان به ایشان خطاب میکنند، در پاسخ میگویند: سلام، و یا پاسخی سالم میدهند).
در آیات فوق، ترسیم بسیار گویا و زیبائی از قلوبی که بذر
ایمان را در خود جای داده و پرورش میدهند آمده است، آنها از قماش افراد بیشخصیتی که مخزنی از جهل و
تعصب ، بدزبانی و بیهوده گوئی،
بخل و کینه توزی هستند نمیباشند. آنها بزرگمردان و پاک زنانی هستند که قبل از هر چیز زنجیرهای اسارت
تقلید کورکورانه را درهم شکستهاند، سپس با دقت به ندای منادی
توحید گوش فرا داده به محض اینکه دلائل حق را به قدر کافی یافتند، به آن دل میبندند.
بدون شک باید غرامت زیادی برای این تقلیدشکنی و جدا شدن از
انحراف محیطشان بپردازند، و محرومیتها و ناراحتیهای فراوانی را متحمل شوند، ولی آنها آنقدر صبر و
شکیبائی دارند که به خاطر هدف بزرگشان از عهده این مشکلات بر میآیند. آنها نه
کینه توزند که هر بدی را با بدتر پاسخ گویند و نه بخیل و خسیسند که مواهب الهی را تنها به خودشان تخصیص دهند.
آنها بزرگوارانی هستند که علاوه بر همه اینها از
دروغ و سرگرمی ناسالم و جر و بحثهای بیهوده و
سخنان بیمعنی و شوخیهای رکیک و مانند آن برکنارند زبانی پاک و قلبی پاکتر دارند، و هرگز نیروهای فعال و سازنده خود را با درگیری جاهلان تباه نمیکنند، و حتی در بسیاری از موارد
سکوت را که بهترین پاسخ این نابخردان است بر
سخن گفتن ترجیح میدهند.
آنها در فکر اعمال و مسؤولیات خویشند، آنها چون تشنه کامانی که به سراغ
چشمه آب میروند، تشنه علم و دانش و خواهان حضور در جلسات علماء و دانشمندانند. آری این بزرگوارانند که میتوانند
رسالت ایمان را در خود پذیرا شوند و
اجر خود را نه یکبار که دوبار از پیشگاه خدا دریافت دارند. اینها
سلمان ها،
بحیرا ها،
نجاشی ها و حقجویانی همسنگر و هم خط آنها هستند که در برابر انواع ناملایمات برای رسیدن به سر منزل ایمان مقاومت به خرج میدهند.
جالب اینکه در حدیثی از
امام صادق علیهالسّلام میخوانیم که فرمود: «نحن صبراء و شیعتنا اصبر منا و ذلک انا صبرنا علی ما نعلم و صبروا علی ما لا یعلمون» : ما شکیبایانیم و پیروان ما از ما شکیباترند!، چرا که ما از
اسرار امور آگاهیم و شکیبائی میکنیم (و طبعا این کار آسانتر است) ولی آنها بی آنکه اسرار را بدانند صبر و شکیبائی را از دست نمیدهند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حسن خلق مؤمنان اهلکتاب».