حسرت صاحبان باغ سوخته (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
باغی در
اختیار پیرمرد
مؤمن قرار داشت، او به قدر نیاز از آن برمی گرفت، و بقیه را به مستحقان و نیازمندان میداد، اما هنگامی که چشم از
دنیا پوشید، فرزندانش گفتند: ما خود به محصول این
باغ سزاوارتریم، چرا که عیال و فرزندان ما بسیارند، و ما نمیتوانیم مانند پدرمان عمل کنیم! و به این ترتیب تصمیم گرفتند تمام مستمندان را که هر ساله از آن بهره میگرفتند محروم سازند، و سرنوشت آنها همان شد که در این آیات میخوانیم.
قرآن کریم در مورد
حسرت و تاسف
صاحبان باغ سوخته، از طغیانگری خود و ترک
انفاق به نیازمندان می فرماید: «انا بلونـهم کما بلونا
اصحـب الجنة اذ اقسموا لیصرمنها
مصبحین• فطاف علیها طـائف من ربک وهم نائمون•
فاصبحت کالصریم• فتنادوا
مصبحین• ان اغدوا علی حرثکم ان کنتم صـرمین• فانطـلقوا وهم یتخـفتون• ان لا یدخلنها الیوم علیکم مسکین• قالوا یـویلنا انا کنا طـغین» ما آنها را آزمودیم همانگونه که
صاحبان باغ را آزمایش کردیم، هنگامی که
سوگند یاد کردند که میوههای
باغ را صبحگاهان (دور از انظار مستمندان) بچینند• اما عذابی فراگیر (شبانه) بر تمام
باغ آنها فرود آمد در حالی که همه در خواب بودند• و آن
باغ سرسبز همچون شب سیاه و ظلمانی شد• صبحگاهان یکدیگر را صدا زدند• که به سوی کشتزار و
باغ خود حرکت کنید اگر قصد چیدن میوهها را دارید• آنها حرکت کردند در حالی که آهسته با هم میگفتند• مواظب باشید امروز حتی یک
فقیر وارد بر شما نشود!•(و فریادشان بلند شد) گفتند: وای بر ما که طغیانگر بودیم.
آیات مورد بحث یعنی آیه انا بلوناهم تا هفده آیه، تکذیب گران
نبوت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را که به آن جناب
تهمت جنون میزدند تهدید میکند، و تشبیهی که در آن آمده دلالت دارد بر اینکه این تکذیب گران هم به طور قطع عذاب خواهند شد، و بلکه هم اکنون یعنی در ایام نزول آیات،
عذاب در راه بوده، چیزی که هست خود کفار از آن غافل بودند، و به زودی میفهمند، امروز سرگرم و حریص در جمع مال و زیاد کردن فرزندانند، و به یکدیگر به کثرت مال و اولادشان فخر میفروشند، و همه اعتمادشان به مال و فرزندان و سائراسباب ظاهری است، که فعلا به کام آنان و طبق هواهایشان در جریان است، بدون اینکه در برابر این نعمتها
شکر پروردگارشان را به جای آورده، راه حق را پیش گیرند و پروردگارشان را
عبادت کنند. و همچنین به این وضع خود ادامه میدهند تا عذاب آخرتشان و یا عذاب دنیاییشان به ناگهانی و بی خبر از ناحیه خدا برسد،
همچنان که در روز
جنگ بدر رسید، و به چشم خود دیدند که همه آن اسبابهای ظاهری بی خاصیت شد، و اموال و فرزندان کمترین سودی به حالشان نبخشید، و در آخرت هم اهل
بهشت نظیر وضع را میبینند، آن وقت کفار از کردههای خود پشیمان میشوند، و به سوی پروردگار خود متمایل میگردند، اما این رغبت و تمایل،
عذاب خدا را برنمی گرداند، و این پشیمانی نظیر پشیمانی
صاحبان باغ است، که پشیمان شدند، و یکدیگر را ملامت نمودند و به سوی پروردگارشان متمایل شدند، و این تمایل به درد ایشان هم نخورد، عذاب
خدا این چنین است، و عذاب آخرت سخت عظیم تر است اگر بنای فهمیدن داشته باشند.
صاحبان باغ بعد از آنکه به ظلم و طغیان خود متوجه شدند گفتند: ای وای بر ما که ما مردمی متجاوز از حد بودیم، و پا از گلیم عبودیت فراتر نهادیم، برای اینکه برای پروردگار یکتای خود
اثبات شریک کردیم، و او را یگانه در ربوبیت ندانستیم، و ما امیدواریم پروردگارمان بهتر از آن جنت که طائفی از عذاب، سیاهش کرد و سوزاند، چیزی به ما بدهد، چون ما دیگر از هر چیزی دیگری دل بریدیم، و دل به او بستیم.
در اینکه
باغ کجا بوده؟ در سرزمین
یمن در نزدیکی شهر بزرگ صنعاء؟ یا در سرزمین
حبشه ؟ یا در میان
بنی اسرائیل در سرزمین شام؟ و یا طائف؟ گفتگواست ولی مشهور همان یمن است.
ماجرا چنین بود که این
باغ در
اختیار پیرمرد مؤمن قرار داشت، او به قدر نیاز از آن برمی گرفت، و بقیه را به مستحقان و نیازمندان میداد، اما هنگامی که چشم از دنیا پوشید، فرزندانش گفتند: ما خود به محصول این
باغ سزاوارتریم، چرا که عیال و فرزندان ما بسیارند، و ما نمیتوانیم مانند پدرمان عمل کنیم! و به این ترتیب تصمیم گرفتند تمام مستمندان را که هر ساله از آن بهره میگرفتند محروم سازند، و سرنوشت آنها همان شد که در این آیات میخوانیم.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حسرت صاحبان باغ سوخته».