• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسرة (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حَسْرَة: (قَالُواْ يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا)
از مادّۀ «حسر» (بر وزن قصر) است به معنى «غم و اندوه خوردن و تأسف بر چيزى كه فوت شده و ازدست‌رفته و پشيمانى دست داده».
اين ماده همان‌طور كه «راغب» گفته، در اصل به معنى «برهنه كردن و كنار زدن پوشش از چيزى» است و سپس به معنى «خستگى و ضعف» به كار رفته و از آنجا كه در هنگام ندامت و اندوه بر گذشته، گويى پرده‌هاى جهل كنار زده مى‌شود و مجددا آگاهى و هشيارى به انسان دست مى‌دهد و مى‌خواهد جبران ازدست‌رفته كند و يا اين كه نيرو و قوايش از فرط غم و اندوه تحليل رفته و خستگى و ضعف به او دست داده، لذا چنين تعبيرى به‌كاررفته‌است.
كلمۀ «يا حسرتنا» در آیه مورد بحث، در اصل «يا حسرتى» بوده (حسرت به ياء متكلم اضافه شده است). عرب، هنگامى كه زياد متأثر و متأسف مى‌شود خود «حسرت» را مخاطب قرار مى‌دهد و مى‌گويد: «يا حسرتنا»، گويا شدت حسرت چنان است كه به صورت موجودى در مقابل او مجسم شده است.



به موردی از کاربرد حَسْرَة در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - حَسْرَة (آیه ۳۱سوره انعام)

(قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُواْ يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ) «كسانى كه لقای پروردگار را تكذيب كردند، مسلّماً زيان ديدند؛ تا هنگامى كه ناگهان قیامت به سراغشان بيايد؛ مى‌گويند: «اى افسوس بر ما كه درباره آن، كوتاهى كرديم!» و آنها بار سنگين گناهانشان را بر دوش مى‌كشند آگاه باشيد؛ چه بد بارى بر دوش خواهند داشت.»

۱.۲ - حَسْرَة در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: راغب هم در مفردات در باره معنى حسرت گفته است: حسر عبارت است از كنار زدن لباس از هر چيزى كه ملبس به آن است، گفته مى‌شود: حسرت عن الذراع- يعنى آستين را از ذراع بالا زدم و حاسر كسى را گويند كه زره بر تن و كلاه جنگى بر سر نداشته باشد، و محسرة به معناى جاروب است- تا آنجا كه مى‌گويد- خسته و فرسوده را هم كه حاسر مى‌خوانند براى اين است كه اندازه تواناييش براى ديگران معلوم شده- تا آنجا كه مى‌گويد- و حسرت به معناى اندوه و ندامت بر امرى است كه فوت شده باشد، و ارتباط اين معنا با معناى كشف از اين راه است كه گويد شخص اندوهناك برايش كشف شده و پى برده به جهلى كه او را وادار نمود به ارتكاب كارى كه مرتكب شده، و يا از اين راه است كه قوايش از فرط اندوه و ندامت بر ما فات منحسر (ضعيف) شده و يا از تدارك آن دچار حسر (خستگى) گشته است، اين بود آن مقدارى كه از كلام راغب در معناى كلمه حسر محل حاجت بود.

۱. /سوره ۶، آیه ۳۱.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۶۶.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۲۳۵.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج ۵، ص ۲۰۶.    
۵. /سوره ۶، آیه ۳۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۳۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۷۸.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۵۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۶۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۵۳.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « حسرة »، ص۵۱۰.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره انعام | لغات قرآن




جعبه ابزار