حجر اسماعیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حِجْرِ اسماعیل، فضای بین
کعبه و دیواری نیمدایره که از یال شمالی کعبه (رکن عراقی) تا یال غربی آن (رکن شامی) امتداد دارد. برخی نیز آن را حظیره خواندهاند. از این عنوان در باب
صلات و
حج سخن گفتهاند.
حجر اسماعیل فضایى وصل به
کعبه، بین رکن عراقى و شامى که دیوارى قوسى شکل بر آن احاطه دارد.
حِجر، مصدر ریشه حجر، در لغت به معنای منع و بازداشتن، نگاهداری و حمایت کردن،
حرام و جز اینها بهکار رفته است.
از این ریشه، حَجْر و حُجْر نیز در بیشتر این معانی بهکار میروند.
محدوده بین دیوار نیمدایره و خانه کعبه در فاصله میان رکن عراقی و شامی را بدان سبب حِجر نامیدهاند که این دیوار حائل بین طوافکنندگان و کعبه است.
حجر اسماعیل طبق بعضى روایات، محلّ سکونت
حضرت اسماعیل بوده و مادرش
هاجر نیز با وى در همین مکان مىزیسته است و پس از درگذشت، در همین مکان دفن شدهاند. اسماعیل (علیهالسّلام) پس از دفن مادرش در حجر، براى آنکه طوافکنندگان بر روى قبر وى گام ننهند، گرد آن دیوارى کشید.
که هم اکنون با ارتفاع ۳۰/ ۱ متر محیط بر این فضا است.
به گزارش پارهای منابع، پس از آنکه
ابراهیم (علیهالسلام) و هاجر و فرزند شیرخوارشان اسماعیل به وادی مکه رسیدند، با راهنمایی
جبرئیل در جایگاه کنونی حجر مستقر شدند.
سپس هاجر و اسماعیل، همراه با گوسفندانشان، در همین مکان و در سایبانی که با چوب درخت ساختند، سکونت گزیدند.
ازاینرو، در برخی احادیث
از این مکان با عنوان بیت اسماعیل یاد شده است.
حضرت اسماعیل نیز، پس از وفات، در همین مکان به خاک سپرده شد.
همچنین بر طبق روایات، تنی چند از دختران اسماعیل (علیهالسلام) و نیز شماری از
انبیا در این مکان مدفوناند.
حجر حضرت اسماعیل در طول تاریخ مورد بازسازی قرار گرفته است:
به گزارش برخی منابع، پنج سال پیش از
بعثت حضرت محمد (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) و پس از ویران شدن کعبه،
قریش هنگام بازسازی آن شرط کردند که در این کار فقط از مال
حلال بهره گیرند، اما به علت ناتوانی مالی در بازسازی کامل، مقداری از ابعاد کعبه را کاستند و تقریباً شش ذراع (حدود سه متر) را در سمت حجر ضمیمه حجر اسماعیل کردند،
همچنین گرداگرد حجر را سنگ چین کردند تا طوافکنندگان از پشت آن کعبه را طواف کنند.
در سال ۶۴،
عبداللّه بن زبیر هنگام تجدید بنای کعبه (که سپاه
یزید آن را در محاصره مکه ویران کرده بودند) با استناد به حدیثی از
عایشه به نقل از پیامبر اکرم، مقدار افزوده شده به حجر اسماعیل را دوباره به کعبه ملحق کرد.
حجّاجبن یوسف ثقفی پس از بازپسگیری مکه از
عبداللّهبن زبیر، در سال ۷۴ به دستور خلیفه
عبدالملک بن مروان بنای کعبه و حجر اسماعیل را به وضع پیشین بازگرداند و آن را همانند بنای قریش ساخت.
عبدالملک بعدها پس از آگاهی از روایت عایشه ــ از دستور خود پشیمان شد.
تغییرات صورت گرفته در بنای کعبه و حجر اسماعیل، سبب بروز اختلافنظر فقیهان در مورد پارهای از احکام آن شده و این مسئله را پیش آورده که آیا تمام حجر اسماعیل جزئی از کعبه است یا بخشی از آن.
دیوار حجر اسماعیل تا زمان خلافت منصور عباسی از سنگهای عادیِ بیابان بود.
در ۱۴۰ منصور هنگام مناسک حج ، به حاکم مکه دستور داد که دیوار آن را با سنگ مرمر (رُخام) بپوشاند.
از آن زمان تاکنون حجر اسماعیل بارها، به سبب فرسودگی یا تخریب بر اثر سیل، بازسازی شده و سنگهای مرمر دیوار و کف آن نیز به دفعات ترمیم یا تعویض شده است.
از جمله در ۹۱۷
سلطان قانصوه غوری (پادشاه مصر) حجر را دوبار تجدید بنا کرد.
نخستین بار آن را با سنگهایی از «جَبَلُ الکعبه» ساخت، که سنگهای بنای کعبه نیز از آن بود، اما بار دوم در بنای آن از سنگ مرمر سفید استفاده کرد و بر بالای دیوار حجر بر مرمر سفید نام افرادی را که تا آن زمان به بازسازی و مرمت حجر اقدام کرده بودند، حک نمود.
ابراهیم رفعتپاشا (متوفی ۱۳۱۳ش) در سفرنامه خود
تعدادی از اشعار و تاریخ نوشتههایِ روی دیوار حجر اسماعیل را نقل کرده است.
در ۱۳۳۱،
شریفحسین، حاکم حجاز، دیوارهای فرسوده حجر را بازسازی کرد.
در ۱۳۳۴ش/ ۱۳۷۵ چراغهای برقی با پایههای مسی جانشین شمعدانهای روی دیوار حجر شد.
در ۱۳۷۵ش/ ۱۴۱۷، سنگهای نمای دیوار حجر اسماعیل و کف آن با سنگهای جدیدی تعویض گردید.
برای دو ورودی حجر نیز نردههایی از طناب گذاشته شد تا هنگام ضرورت بتوان حجر را بست.
فاصله دیوار شمالی کعبه تا وسط دیوار حجر حدود ۴۴ر ۸ متر و ارتفاع تقریبی دیوار حجر، ۳۱ر۱ متر و فاصله تقریبی دو ورودی شرقی و غربی حجر از یکدیگر، هشت متر است.
ورودی شرقی حجر اسماعیل تا شاذَروان (پیشآمدگی اطراف دیوارهای خانه کعبه) حدود ۳۰ر۲ متر و ورودی غربی آن تا شاذروان تقریباً ۲۳ر۲ متر فاصله دارد.
احتمالاً اختلافنظر مؤلفان درباره اندازه فواصل و ابعاد حجر اسماعیل، ناشی از تغییراتی است که در طول زمان در بنای آن صورت گرفته است.
ناودان کعبه رو به حجر است و آب باران از بام کعبه به داخل حجر اسماعیل میریزد.
در ۸۵۲ ملک ظاهر چَقْمَق همراه با جامه کعبه، برای نخستین بار جامهای از ابریشم سیاه برای حجر اسماعیل فرستاد.
این جامه یک سال در کعبه نگاهداری شد و در موسم حج۸۵۳ بر روی دیوار بیرونی حجر انداخته شد.
وی جامه دیگری نیز برای دیوار داخلی حجر اسماعیل فرستاد
در منابع تاریخی از ارسال جامههای دیگر برای دیوار حجر، یاد نشده است.
حجر اسماعیل از دوران پیش از اسلام مورد احترام و تقدیس بود.
عبدالمطلب ، بزرگ مکه و جد
پیامبر (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم)، در حجر مکانی ویژه داشت که تنها برای وی فرش میشد و کس دیگری بر آن نمینشست.
گفته شده است که او چندین رؤیای صادق خود (لزوم حفر مجدد
چاه زمزم، به دنیا آمدن محمد (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) و عالمگیر شدن نبوت ایشان) را در حجر اسماعیل دید.
بنابر روایات، حضرت
ابوطالب نیز خواب خود را درباره بشارت تولد
امام علی (علیهالسلام) و آینده درخشان ایشان در حجر دید.
پیامبر اکرم نیز، پس از بعثت، در حجر اسماعیل مینشست و علاوه بر
عبادت و
تلاوت قرآن، به سؤالات مردم پاسخ میداد.
و در همینجا بود که برخی افراد قریش از ایشان
معجزه شَقُّ القَمَر را درخواست کردند.
همچنین بنابر احادیث
مبدأ معراج ایشان از
مسجدالحرام، حجر اسماعیل بوده است.
امامان شیعه (
علیهمالسلام) نیز در حجر اسماعیل به
دعا و
عبادت میپرداختند یا در آنجا مینشستند و به سؤالات مردم پاسخ میدادند
از گزارشهای
ابنفهد متوفی ۹۵۴
بر میآید که در زمان او خواندن خطبه عقد ازدواج در حجر اسماعیل، متداول بوده است.
عبارت حجر اسماعیل در
قرآن ذکر نشده، اما به نظر
عیاشی،
با استناد به حدیثی از
امام صادق (علیهالسلام)،
یکی از مصادیق «
آیات بَینات» (نشانههای آشکار) ــکه بنابر
آیه ۹۷
سوره آلعمران در مسجدالحرام قرار داردحجر اسماعیل است.
در احادیث از حجر اسماعیل
معمولاً با تعبیر حِجر یاد گردیده ولی گاهی جَدْر
و حَطیم
نیز خوانده شده است.
فقها درباره محدوده حطیم (حجر) که بر طبق روایات، نماز خواندن و
دعا در آن فضیلت بسیار دارد.
اختلافنظر دارند و شماری از فقهای اهل سنّت
آن را همان حجر اسماعیل دانستهاند.
برخی فقها
حجر اسماعیل را حَظیرة (حصار، محوطه) هم خواندهاند.
از جمله مباحث مهم فقهی درباره حجر اسماعیل این است که آیا حجر بخشی از کعبه بهشمار میرود یا نه.
گروهی از
اهلسنّت تمامی حجر را جزء کعبه دانسته و به احادیثی استناد کردهاند که از پیامبر اکرم از طریق عایشه نقل شده است
در مقابل، برخی دیگر
فقط بخشی از حجراسماعیل را از کعبه دانستهاند.
مستند این قول، احادیث منقول از پیامبر اکرم است که در آنها به الحاق جزئی از کعبه به حجر توسط قریش، در ماجرای بازسازی کعبه، اشاره شده است.
درباره طول بخش الحاق شده، فقهای مزبور، به تَبَع احادیث، آرای گوناگونی مطرح کردهاند، ولی غالباً آن را شش ذراع نوشتهاند.
به نظر مشهور فقهای امامی، به استناد احادیث معتبر، حجر اسماعیل جزء کعبه نیست.
مستند دیگر این نظر را مدفون بودن هاجر و اسماعیل و بعضی از پیامبران در این مکان دانستهاند، زیرا باتوجه به قداست کعبه، بعید است کسی در آن دفن شده باشد.
اما برخی فقهای امامی حجر اسماعیل را بخشی از کعبه دانستهاند.
حتی
شهید اول آن را به عنوان نظر مشهور مطرح کرده است.
مستند این دیدگاه، شاید احادیثی بوده است که طواف را خارج از حجر لازم میداند و نیز حدیث منقول از پیامبر اکرم درباره الحاق بخشی از خانه کعبه به حجر اسماعیل.
بهرغم این اختلافنظرها، دیدگاه غالب در فقه امامی و اهل سنّت این است که طوافکننده باید حجر اسماعیل را در محدوده طواف خود قرار دهد؛ یعنی، از بیرون حجر اسماعیل طواف کند وگرنه طوافش ــ حتی اگر بر روی دیوار حرکت کرده باشد ــ باطل و به نظر فقهای تمامی مذاهب اسلامی، جز حنفیان، اعاده آن واجب است.
حنفیان در صورت خروج طوافکننده از مکه، اعاده این طواف را واجب ندانسته و قربانی کردن گوسفند را کافی شمردهاند.
دلیل فقهای اهل سنّت بر حکم مذکور، پیروی از پیامبر (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) است که هنگام طواف وارد حجر نشدند.
دلیل دیگر آنها آیه ۲۹
سوره حج است (وَلْیطَّوَّفُوا بِالْبَیتِ الْعَتیق
) که برطبق آن، حجگزار باید طواف را بر گرد خانه کعبه به جا آورد و چون تمام یا بخشی از حجر اسماعیل جزء کعبه است، برای طوافِ کعبه باید تمام حجر یا بخشی که جزو خانه خدا به شمار میرود، در محدوده طواف باشد.
فقهای امامی علاوه بر استناد به
سیره نبوی، به احادیث متعددی از امامان (
علیهمالسلام) و
اجماع نیز استناد کردهاند.
بر پایه نظر مشهور در فقه امامی، که محدوده طواف را بین دیوار کعبه و مقام ابراهیم میدانند.
این سؤال مطرح شده است که آیا ابتدای محدوده طواف در سمت حجر اسماعیل، از دیوار کعبه محاسبه میشود یا از دیوار حجر؟ بیشتر فقها بر آناند که مبدأ طواف، دیوار کعبه است و فاصلهای که طوافکننده میتواند از دیوار حجر داشته باشد، شش ذراع و نیم (یعنی حدود سه متر) است و وی نباید بیش از این از دیوار حجر فاصله بگیرد،
اما به نظر برخی دیگر هرچند حجر اسماعیل جزء کعبه نیست، فاصله مزبور از دیوار حجر حساب میشود.
در اینکه حجر اسماعیل جزو کعبه است تا نماز گزاردن به سمت آن صحیح باشد، یا نه، اختلاف است. اکثر قائل به قول دوماند.
واجب است طوافکننده از بیرون حجر اسماعیل طواف کند و داخل کردن چیزى از حجر در طواف جایز نیست. آیا داخل کردن حجر در طواف موجب بطلان طواف نیز مىشود، یا تنها همان دورى که این
عمل در آن اتفاق افتاده باطل مىگردد؟
مسئله محلّ اختلاف است. بنابر قول دوم، اعاده همان دور کفایت مىکند و نیازى به اعاده طواف از اوّل نیست.
از جمله احکام مورد بحث میان فقهای اهل سنّت، صحیح بودن یا نبودن نمازی است که در مسجدالحرام رو به حجر اسماعیل اقامه شود به گونهای که رو به کعبه نباشد.
حنفیان و برخی از مالکیان و شافعیان آن را صحیح نمیدانند، بدین استناد که وجوب رو به کعبه بودنِ نماز، نص قرآن است،
ولی جزء کعبه بودنِ حجر با
خبر واحد ثابت شده که علم آفرین نیست و دلیل قطعی بر اماره ظنی مقدّم است.
در برابر، شماری از شافعیان و مالکیان، با استناد به احادیثی که در آنها حجر اسماعیل از کعبه دانسته شده است، به صحت نماز حکم کردهاند.
به نظر فقهای حنبلی نیز چنانچه نماز رو به آن بخش از حجر که جزء کعبه بهشمار میرود، به جا آورده شود، صحیح است.
برخی از فقهای امامی نماز به سوی حجر را صحیح دانستهاند،
اما به نظر برخی دیگر، این نماز صحیح نیست، زیرا با توجه به احادیثی که جزء کعبه بودنِ حجر را نفی کرده است و نیز برطبق آرای بیشتر عالمان امامی، نمیتوان از جزء کعبه بودن حجر اطمینان حاصل کرد و این ظن را بر یقین خود مبنی بر وجوب رو به کعبه بودن در نماز، ترجیح داد.
محلّ احرام حج، شهر مکه است؛ لیکن مستحب است در مسجدالحرام، بهویژه
مقام ابراهیم یا حجر اسماعیل
احرام بسته شود.
برخی کارهای مستحب در حجر اسماعیل عبارت است از: به جا آوردن نماز؛ دعا و نیایش کردن، که بر طبق احادیث و سیره پیامبر اکرم و
ائمه (علیهمالسلام) بهترین مکان برای نماز و دعا در حجر، زیر ناودان است.
مُحرم شدن حاجی در حج تمتع از محل حجر یا مقام ابراهیم و خواندن دو رکعت نماز پیش از احرام در آنجا نیز از مستحبات است.
(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) عبداللّه محمد ابکر، صورمن تراث مکة المکرمة فی القرن الرابع عشر الهجری، بیروت ۱۴۲۵/ ۲۰۰۴.
(۳) ابنبابویه، عللالشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۶، چاپ افست قم (بیتا).
(۴) ابنجبیر، رحلة ابنجبیر، بیروت ۱۹۸۶.
(۵) ابنحجر عسقلانی، فتحالباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت (بیتا).
(۶) ابنحنبل، مسند الامام
احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، (بیتا).
(۷) ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت).
(۸) ابنشهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم (بیتا).
(۹) ابنطاووس، سعدالسعود للنفوس، قم ۱۳۸۰ش.
(۱۰) ابنعابدین، حاشیة ردّ المحتار
علی الدّر المختار: شرح تنویر الابصار، چاپ افست بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.
(۱۱) ابنفهد، کتاب نیل المُنی بذیل بلوغ القِری لتکملة اتحافِ الوَری: تاریخ مکة المکرمة من سنة ۹۲۲ه الی ۹۴۶ه، چاپ محمد حبیب هیله، (لندن) ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
(۱۲) ابنقدامه، المغنی، بیروت: عالم الکتب، (بیتا).
(۱۳) ابنمنظور.
(۱۴) ابننجیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
(۱۵) ابنهشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، (بیتا).
(۱۶) احمد دردیر ابوالبرکات، الشرح الکبیر، بیروت: داراحیاء الکتب العربیة، (بیتا).
(۱۷)
محمدبن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش.
(۱۸) امام خمینی، مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیةاللّه العظمی امام خمینی سلاماللّه علیه، با حواشی مراجع معظم تقلید، تهران ۱۳۸۴ش.
(۱۹) یوسفبن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ش.
(۲۰)
محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۲۱) منصوربن یونس بهوتی حنبلی، کشّاف القناع عن متن الاقناع، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۲۲)
احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
(۲۳) عبداللّه جوادی آملی، کتاب الحج، تقریرات درس آیةاللّه محقق داماد، قم ۱۴۰۱.
(۲۴) اسماعیلبن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاح العربیة، چاپ
احمدبن عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
(۲۵) حرّعاملی.
(۲۶) حسن حسنزاده آملی، دروس معرفة الوقت و القبلة، قم ۱۴۱۶.
(۲۷) حسین عبداللّه باسلامه، تاریخ الکعبة المعظمة: عمارتها و کسوتها و سدانتها، چاپ یحیی حمزه وزنه، (قاهره) ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
(۲۸)
محمدبن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
(۲۹) عبداللّهبن جعفر حمیری، قرب الاسناد، قم ۱۴۱۳.
(۳۰) عبدعلیبن جمعه حویزی، تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۷۰ش.
(۳۱)
محمدبن احمد خطیب شربینی، مغنیالمحتاج، (بیجا) : دارالفکر، (بیتا).
(۳۲) عبداللّهبن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق: مکتبةالاعتدال، (بیتا).
(۳۳) ابراهیم رفعتپاشا، مرآة الحرمین، او، الرحلات الحجازیة و الحجو مشاعره الدینیة، بیروت: دارالمعرفة، (بیتا).
(۳۴) وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادّلته، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۳۵) محمدباقربن محمد مؤمن سبزواری، ذخیرةالمعاد فی شرح الارشاد، چاپ سنگی تهران ۱۲۷۳ـ۱۲۷۴، چاپ افست قم (بیتا).
(۳۶) عبدالسلامبن سعید سحنون، المُدَوَّنة الکبری، التی رواها سحنونبن سعید تنوخی عن عبدالرحمانبن قاسم عتقی عن مالکبن انس، قاهره ۱۳۲۳، چاپ افست بیروت (بیتا).
(۳۷)
محمدبن ادریس شافعی، الامّ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۸)
محمدبن احمد شمسالائمه سرخسی، کتاب المبسوط، قاهره ۱۳۲۴ـ۱۳۳۱، چاپ افست استانبول ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۹)
محمدبن مکی شهیداول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
(۴۰)
محمدبن مکی شهیداول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۹.
(۴۱) زینالدینبن
علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۴۲)
محمدبن علی طوری، تکملة البحر الرّائق شرح کنزالدقائق، در ابننجیم، البحر الرائق، ج۷ـ۹، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
(۴۳)
محمدبن حسن طوسی، کتاب الخلاف، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷.
(۴۴) حسنبن یوسف علامه حلّی، تذکرة الفقها، قم ۱۴۱۴ـ.
(۴۵) حسنبن یوسف علامه حلّی، کتاب منتهیالمطلب، چاپ سنگی تبریز (۱۳۱۶) ـ۱۳۳۳، چاپ افست (بیجا، بیتا).
(۴۶) حسنبن یوسف علامه حلّی، نهایة الاحکام فی معرفة الاحکام، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰.
(۴۷)
علیبن حسین علمالهدی، رسالة المحکم و المتشابه، المعروف بتفسیر النعمانی، قم: دارالشبستری للمطبوعات، (بیتا).
(۴۸)
محمدبن مسعود عیاشی، التفسیر، قم ۱۴۲۱.
(۴۹)
محمدبن احمد فاسی، شِفاء الغَرام بأخبار البلد الحرام، چاپ ایمن فؤاد سید و مصطفی محمد ذهبی، مکه ۱۹۹۹.
(۵۰) الفقه المنسوب للامام الرضا علیهالسلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد: مؤسسه آلالبیت، ۱۴۰۶.
(۵۱)
احمدبن محمد فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، (بیروت) : دارالفکر، (بیتا).
(۵۲) سعیدبن هبةاللّه قطب راوندی، الخرائجو الجرائح، قم ۱۴۰۹.
(۵۳) ابوبکربن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۵۴) عبیداللّه محمد امین کردی، «آخرین توسعه و مرمت کعبه»، (ترجمه) حسین صابری، میقات حج، ش ۳۶ (تابستان ۱۳۸۰).
(۵۵) محمد طاهر کردی، التاریخ القویم لمکة و بیتاللّه الکریم، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
(۵۶) کلینی، الکافی.
(۵۷) محمد باقر المجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار.
(۵۸)
علیبن حسین محقق کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۵.
(۵۹)
علی مشکینی، مصطلحات الفقه، قم ۱۳۷۷ش.
(۶۰) محمدهادی مقدس نجفی، کتاب الحج، تقریرات درس آیةاللّه
موسوی گلپایگانی، (تحریر از روی نسخه خطی)، قم: مرکز معجم فقهی، ۱۳۷۹ش (لوح فشرده).
(۶۱) الموسوعة الفقهیة، ج۴، کویت: وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۶۲)
محمدبن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، قم ۱۴۱۰.
(۶۳) محمدحسنبن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت ۱۹۸۱.
(۶۴) حسینبن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.
(۶۵) یحییبن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
(۶۶) یحییبن شرف نووی، المجموع: شرح المهذّب، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حجر اسماعیل»، شماره۵۸۴۷. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۳۰.