حاشیة المکاسب (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مولف میرزا علی بن شیخ عبد الحسین بن آخوند ملا علی اصغر
ایروانی نجفی غروی متوفای ۱۳۵۴ هجری قمری میباشد.
کتاب حاشیة المکاسب محقق
ایروانی یکی از بهترین شروح مکاسب شیخ اعظم
انصاری «قده» میباشد.
میرزا محمد علی اردوبادی در قسمتی از زندگی نامۀ مؤلف در مورد ارزش این کتاب مینویسد: حاشیة المکاسب و هی هذه التی یزفها الطبع الی الافاضل الاعلام و ستعود آیة باهرة علی ان عاقد سمطها هو اول فی تدقیق مباحث الفن و اول فی مواقع النظر و اول فی تطبیق الفرع علی الاصل.
مؤلف در این کتاب بدون توجه و تعرض به اقوال سایر محشین صرفا به تحقیق و بررسی متن المکاسب شیخ اعظم پرداخته است. این کتاب مجموعهای از ابتکارات و افکار بلند و دقتهای کم نظیر این محقق ارجمند میباشد.
وی به دور از
تقلید از روش سایر محشین مکاسب با تعمق و تدبر در اقوال و نظریات به بررسی و نقد آنان پرداخته است و به دلیل مراجعه ننمودن به مآخذ و منابع اقوال حتی در مورد الفاظ کنایی نظیر بعض الاساطین «یا بعض المعاصرین» با همان حالت آنها را نقل و به بررسی اقوال آنان پرداخته است. از زمان نگارش این کتاب ارزشمند که به اصطلاح شرح بالقول (قوله... اقول) میباشد، فقهای بزرگ پس از وی، همچون مرحوم نائینی در منیة الطالب،
امام خمینی «قده» در المکاسب المحرمة، محقق
خویی «قده» در کتابهای
صلاة و
صوم مستند عروة الوثقی و
مصباح الفقاهة به نقل آراء وی پرداخته و نظریات این
فقیه موفق را بررسی نمودهاند.
در این کتاب تمام سه قسمت
مکاسب محرمه ، کتاب البیع و خیارات
حاشیه زده شده و در پایان کتاب البیع به صورت بسیار مختصر و در چند صفحه در مورد خروج ملک از تسلط مالکش بر اثر اعراض او، رسالهای با عنوان «جمان السلک فی الاعراض عن الملک» اضافه شده است.
مؤلف در خطبۀ کتاب در مورد علت تالیف آن مینویسد: فهذه خواطر علقتها علی کتاب المکاسب لشیخ الطائفة و عمید الفرقة استاد المجتهدین شیخنا المرتضی الانصاری «قدس الله سره» قصدت فیما اوضحت من مسائل الکتاب ایقاف الطالب علی سننه اللاحب و فیما انتقدته الاصحار بالحقیقة. ترجمه: یعنی اینها حواشی بر کتاب مکاسب شیخ اعظم «قده» است که به ذهن من رسیده است و در آنچه واضح نمودم و در آنچه نقد و بررسی نمودم آگاهی طلاب و آشکار نمودن حقیقت را قصد نمودم.
قسمتهای مختلف کتاب در زمانهای متفاوتی نوشته شده است. با توجه به این که در کتاب البیع در چند مورد مؤلف مطالبی را به کتاب مکاسب محرمه ارجاع داده است، مثلا در بحث مقبوض به
عقد فاسد در صفحۀ ۹۵ آمده است «تفصیل ما ینفع فی المقام فی مسالة جوائز السلطان من مسائل مکاسب محرمة فراجع».
و یا در بحث شرائط عوضین در صفحۀ ۱۶۹ آمده است «و قد تقدمت فی آخر المکاسب المحرمة».
بنابراین بنظر میرسد که کتاب مکاسب محرمه قبل از کتاب البیع که در شوال ۱۳۴۴ ق پایان یافته است نوشته شده است و تاریخ ذی القعده سال ۱۳۵۲ ق که در صفحۀ ۷۰ و در پایان مکاسب محرمه ذکر شده است صحیح نمیباشد. کتاب خیارات نیز با توجه به عبارت میرزا محمد علی اردوبادی در سال ۱۳۴۵ ق پایان یافته است.
تاریخ تالیف کتاب «جمان السلک» نیز که در پایان کتاب البیع آورده شده، مشخص نیست ولی سالی که فرزند مؤلف یوسف بن علی
ایروانی آن را پاکنویس نموده است سال ۱۳۶۳ ق میباشد.
کتاب موجود در سال ۱۳۶۵ ق چاپ شده است و در سال ۱۳۷۹ ق با تصحیح غلطهای آن و اضافه شدن رسالۀ جمان السلک در آخر کتاب البیع، در چاپخانۀ رشدیه در تهران تجدید چاپ شده است. بعدها نیز انتشارات کتبی نجفی در
قم آن را دوباره تجدید چاپ نموده است.
از نسخۀ خطی مؤلف اطلاعی در دست نیست. ولی نسخههای چاپی
حاشیه بر مکاسب محرمه و
حاشیه بر خیارات به ترتیب در سالهای ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ ق توسط محمد علی تبریزی و
حاشیه بر کتاب البیع توسط فرزند مؤلف یوسف بن علی در ذی الحجة سال ۱۳۶۳ ق نوشته شده است. بعدها رسالۀ جمان السلک در سال ۱۳۷۹ ق توسط محمد علی تبریزی نوشته و به کتاب ضمیمه شده است.
کتاب از دو مجلد در یک جلد بزرگ تشکیل شده است.
در مجلد اول
حاشیه بر مکاسب محرمه و بیع و رسالۀ جمان السلک چاپ شده است.
در مجلد دوم کتاب
حاشیه بر خیارات چاپ شده است.
نظیر مکاسب شیخ اعظم «قده» میباشد و محشی تمامی مطالب مذکور در المکاسب شیخ را شرح داده است. نظریات جدید کتاب
حاشیه بر مکاسب
ایروانی یکی از کم نظیرترین شروح مکاسب در بررسی و نقد و ابتکارات مؤلف آن میباشد که در این مختصر به بعضی از آنها اشاره میشود. در مسالۀ
بیع سلاح با دشمنان
دین بطور مطلق این معامله را صحیح ندانسته و مینویسد: قد عرفت ان بیع السلاح فی ذاته تقویة للکافر و اثبات للسبیل له و اعلاء کلمته فلا حاجة فی الحرمة الی قصد مساعدته فیحرم حتی مع العلم بعدم ترتب محرم آخر علیه.
در مسالۀ
حرمت کشیدن تصویر چیزی در صورتی که موجب تجسم آن نشود، این کار را
حرام نمیداند و در صفحۀ ۳۰ مینویسد: الاقوی عدم الحرمة مع عدم تجسم فیعتبر فی الحرام امران، التجسم فی الصورة و الروح فی ذی الصورة و لو روحا وهمیا کما فی صورة حیوان وهمی لا خارج له.
در مورد اسباب
تملیک ، وی سبب اصلی تملیک را حیازت ذکر نموده و مینویسد: اعلم انام الاسباب المملکة هی الحیازات و کل ما عداها من الاسباب فهی متفرعة علیها، و پس از ذکر این مقدمه نتیجه میگیرد: فالحیازة هی السبب الوحید فی حدوث الملک لا سبب سویها فی مرتبتها.
از دیگر نظریات جدید مؤلف این که حقیقت
هبه ،
صلح ، و
بیع را واحد دانسته است. وی در این مورد مینویسد: فاما الذی یختلف فی مجرد العبارة فذلک هو الهبة و البیع و الصلح فان هذه الثلاثة یقوم کل مقام آخر اذ کان مودی الکل معنی واحد و الاختلاف مجرد التعبیر.
از دیگر نظریات جدید او تعریف بیع است، وی در صفحۀ ۷۲ مینویسد: ان البیع فی اللغة و عرف الشرع و المتشرعة بمعنی واحد و هو تبدیل متعلق سلطان بمتعلق سلطان.
در بحث
معاطاة نیز، معاطاة را بیع عرفی و عقد دانسته و بنابراین تمسک به آیۀ «اوفوا بالعقود»
را صحیح میداند وی در صفحۀ ۷۸ آورده است: و من المعلوم ان المعاطاة بیع عرفا فیشملها احل و یثبت به صحتها و تاثیرها فی نقل المال.
و در جای دیگر: قد مر ان المعاطاة عقد اذ لیس معنی العقد الا العهد و العهد القائم بطرفین و هو العهد المشدد و هو امر قلبی لا مدخلیة لللفظ فی ذلک.
در بیان حقیقت خیار در صفحۀ ۲ از کتاب خیارات مینویسد: فکان الخیار مؤلفا من ملکین و مرکبا من سلطنتین سلطنة ازالة العقد و سلطنة رفع هذه السلطنة، فالعقد اللازم کل عقد لم یکن فیه سلطنة الفسخ.
و سپس در ادامه، این تعریف را رسم دانسته است و حد و تعریف واقعی خیار نمیداند.
در مورد اراضی
انفال به دلیل اطلاقات ادله قائل به این است که این اراضی ملک احیاء کننده میشود و احیاء کننده باید
خراج آن را به
امام بپردازد که در خصوص
شیعیان این خراج بخشیده شده است. بنابراین اگر این زمینها ملک احیاء کننده نمیشد از عنوان اجرت و نظائر آن باید استفاده میشد (کتاب البیع، ص۱۶۶).
در این کتاب مؤلف به نظر سایر محشین کمتر متعرض شده است و در قسمت مکاسب محرمه به نظریات هیچ کدام از فقهای بزرگ همچون
آخوند خراسانی (م ۱۳۲۹ ق)،
سید محمد کاظم یزدی (م ۱۳۳۷ ق)، آقا رضا همدانی (م ۱۳۲۲ ق) چه در
فقه و چه در اصول فقه متعرض نشده است.
وی در حواشی خود نام صریح افرادی که به کنایه ذکر شدهاند بر خلاف سایر حواشی مکاسب مشخص نمیکند و خود نیز با همان عنوان آنان را ذکر میکند، مثلا در صفحۀ ۱۶۱ سطر ۱۵ مینویسد: کما عن بعض معاصری المصنف. از طرف دیگر بر خلاف سایر حواشی به تصحیح عبارتها یا شرح الفاظ عبارتهای کتاب یا ذکر نکات نحوی کمتر پرداخته است و مقصود اصلی وی بررسی متن کتاب میباشد. در بعضی از حواشی وی به نحوۀ تقسیم بندی شیخ اعظم اعتراض نموده مینویسد: لا یخفی ان المصنف مع بسطه للکلام قد شوش المقال و خلط بین الصور و الاقسام و تهذیب الکلام فی المقام.
نرم افزار جامع فقه اهل بیت، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.