جَدَد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَدَد (به فتح جیم) یکی از
مفردات نهج البلاغه، به معنای قطع، عظمت و بزرگی، تازه و نو،
جدّی و
شوخی است.
حضرت علی (علیهالسلام) در بیان
موعظه، رفیق دینی و اموات از این واژه استفاده نموده است.
جَدَد (به فتح جیم)
به معنای قطع، عظمت و بزرگی، تازه و نو، جدّی و شوخی آمده است. چنانکه در
مجمع البیان ذیل آیه «تَعالی جَدُّ رَبِّنا.»
آورده است: اصل جدّ به معنی قطع است.
به «عظمت» جدّ گفته میشود که از هر عظمت دیگر مقطوع است. بههمین جهت
پدربزرگ را «جدّ» گویند که در علو مرتبه از
پدر پایینی مقطوع است.
همچنین به «
جِدّ» (به کسر جیم) خلاف شوخی، جدّ گفتهاند که از سخیف بودن، بریده شده است. به «تازه» از آن، جدید گفتهاند که در غالب، زمان بریده شدن ِ آن تازه است.
علاوه بر این واژه «
جدّ» به معنای جدّی و عدم شوخی، «
جدید و
تجدید» به معنای تازه و تازه کردن نیز بکار رفته است. همچنین «
جِدّ» به معنای تلاش، «
جِدّة» به معنای تازه، «
جَدّ» به معنی پدربزرگ، «
مُجِدّ» به معنای تلاشکر، «
جدیدان» به معنی شب و روز، «
جادّه» به معنای راه آمده است.
برخی از مواردی که در
نهج البلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در مقام
موعظه میفرماید:
«الدَّهرُ یُخْلِقُ الاَْبْدانَ، وَ یُجَدِّدُ الاْمَالَ، وَ یُقَرِّبُ الْمَنِیَّةَ، و یُبَاعِدُ الاُْمْنِیَّةَ»؛
«روزگار بدنها را کهنه و آرزوها را نو میکند، مرگ را نزدیک و خواستهها را دور میسازد».
همچنین آن حضرت (علیهالسلام) درباره رفیق دینیاش فرموده است:
«كَانَ لِي فيَِما مَضَى أَخٌ فِي اللهِ ... كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً! فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَاب»؛
«در گذشته يک برادر خدايى (و دينى) داشتم (كه توصيفش چنين بود): به وقت آمدن کار، جدّی مانند
شیر بیشه بود».
امام (علیهالسلام) در موعظهای دیگر میفرماید:
«فَعَلَيْكُمْ بِالْجِدِّ وَ الاجْتِهَادِ، وَ التَّأَهُّبِ وَ الاسْتِعْدَادِ»؛
«با جدّيّت و كوشش (به انجام اعمال نيك) بپردازيد، براى اين سفر مهيّا و آماده شويد».
که به معنی تلاش و کوشش است.
آن حضرت همچنین در رابطه با
حق تعالی میفرماید:
«الْحَمْدُ لله الْفاشي حَمْدُهُ، وَ الْغالِبِ جُنْدُهُ، وَ الْمُتَعالي جَدُّهُ»؛
«ستايش ويژه خداوندى است كه حمد و ثنايش همه جا را گرفته، سپاهش پيروز و مجد و عظمتش متعالى است».
که «جدّ» به معنی عظمت است.
امام (علیهالسلام) درباره
اموات فرموده است:
«قَدْ هَتَکَتِ الْهَوَامُّ جِلْدَتَهُ، وَاَبْلَتِ النَّوَاهِکُ جِدَّتَهُ»؛
«
حشرات پوستش را پاره کرده و پوسندگان تازهاش را پوساندهاند».
درباره راه حق نیز فرمودهاند:
«الَيمينُ وَ الشِّمالُ مَضَلَّةٌ، وَ الطَّريقُ الوُسْطَى هيَ الجادَّةُ»؛
«انحراف به راست و چپ گمراهى و ضلالت است، راه مستقيم و ميانه جاده وسيع حق است».
این واژه و مشتقات آن در «
نهج البلاغه» بسیار آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جدد»، ص۲۰۵-۲۰۴.