جوانرود
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شهرستان و شهری در شمال غربی استان
کرمانشاه می باشد.
شهرستان مرزی جوانرود از مغرب به خاک
عراق محدود میشود و مشتمل است بر دو بخشبه نامهای مرکزی و کَلاشی، و یک شهر بهنام جوانرود (مرکز شهرستان).
شمال و مشرق
شهرستان کوهستانی است. کوههای مهم آن، که جزو رشتهکوه
زاگرس اند، عبارتاند از: زیلان در ۲۹ کیلومتری جنوب
پاوه ، کَشه کوه و
کوه سیاه هر دو در حدود ۳۱ کیلومتری جنوب غربی پاوه، کوههای ماموکُران،
بازان ، کانِ دزدان و کوه گِرده برگیر.
غار معروف
کاوات در دامنه رشته کوه شاهو، در شمال دره قوری قلعه، قرار دارد.
رودهای دائمی
زِمکان / زیمَکان (به طول ح ۱۶۰ کیلومتر)، لیله/ لیلا/ آب لیلی، آب زرشک و دشت خور/ خُر، همه با جهت عمومی جنوب شرقی ـ شمال غربی، و رود قرهسو (از سرشاخههای
سَیمَره ) در مشرق شهرستان جریان دارد.
اهالی جوانرود به
کشاورزی و دامداری اشتغال دارند. تعدادی واحد دامداری صنعتی نیز در شهرستان فعال است. از صنایع دستی،
گلیم (با طرحهای کردی)، جاجیم و انواع شال در آنجا تولید میشود و در بعضی آبادیها، از جمله
شروینه ، قالیبافی رایجاست.
راه اصلی کرمانشاهـ پاوه و
اسلامآباد غرب ـ پاوه از این شهرستان میگذرد.
آثار باستانی و تاریخی شهرستان عبارتاند از: ویرانههای قلعه جوانرود؛ زیارتگاه
اویس قَرَنی در نزدیکی شهر
روانسر ؛ ویرانههای قلعههای متعدد، از جمله قلعه مشهور به
چنگیزخان بر روی تپهای در شمال شهر جوانرود و قلعه خرابه
سیداحمد بیگ بر روی تپهای در مشرقِ آبادی مَزیدی، در حدود دوازده کیلومتری جنوب شهر پاوه.
جوانرود در ۱۳۲۸ ش دهستانی در شهرستان
سنندج از استان پنجم
بود.
در ۱۳۳۰ ش از دهستانهای بخش پاوه (در شهرستان سنندج) شد.
در فهرست تقسیمات کشوری ۱۳۵۵ ش، بخش جوانرود به مرکزیت شهر جوانرود و مشتمل بر دهستان جوانرود، در شهرستان پاوه از استان
کرمانشاه آمده است.
این بخش در
مرداد ۱۳۶۸ از پاوه جدا و شهرستان شد.
در ۱۳۸۰ ش شهرستان جوانرود سه بخش (مرکزی،
ثلاث باباجانی و روانسر) و سه شهر (جوانرود،
تازهآباد و روانسر) داشت.
در
خرداد ۱۳۸۱ بخش ثلاث باباجانی از آن جدا و شهرستانی مستقل شد.
پس از آن، روانسر نیز از جوانرود جدا شد.
در سرشماری ۱۳۷۵ ش، جمعیت شهرستان ۵۱۸، ۱۰۹ تن بوده است که از این تعداد ۴۶۴، ۵۳ تن (۸ر۴۸%) شهرنشین، ۶۵۱، ۵۵ تن (۸ر۵۰%) روستانشین و بقیه غیر ساکن بودهاند.
طایفههای جاف جوانرودی (عمدتاً شامل رستم بیگیها)، جاف مرادی، عناقی/ ایناقی، امامی، کَلاشی و باباجانی در این شهرستان زندگی میکنند.
مردوخ به سکونت طایفههای زردویی (حدود پانصد خانوار) و طایفه جاف جوانرود در آنجا
اشاره کرده است. قشلاقِ گروهی از طایفه قبادی، دهستان
ازگله است.
اهالی شهرستان به فارسی و کردی (لهجههای اورامی و جافی) صحبت میکنند و سنّی
شافعی اند.
مرکز شهرستان جوانرود، در دامنهای در ارتفاع ۳۰۰، ۱ متر و در ۸۲ کیلومتری شمالغربی شهر کرمانشاه (مرکز استان) واقع است. کوههای
گرده برگیر و چاه عاقلی از شمال و شمال شرقی به شهر مشرفاند.
رود لیله از کنار شهر میگذرد. بیشترین دمای جوانرود در تابستانها ْ۳۰، کمترین آن در زمستانها ْ۲۷- و میانگین بارش سالانه آنجا ششصد میلیمتر است.
در سرشماری ۱۳۷۵ ش، جمعیت شهر ۳۱۷، ۳۳ تن بوده است
این شهر با جادهای به طول هفت کیلومتر به راه اصلی کرمانشاه ـ پاوه متصل است و همچنین با شهرهای
سر پل ذهاب ، باینْگان و اسلامآباد غرب ارتباط دارد. زیارتگاههای شیخ ابوبکر، شیخ الکرم و شیخ احمد در این شهر قرار دارند.
آبادی جوانرود در ۱۳۳۵ ش بهصورت «قلعه جوانرود» (با ۸۰۶ تن جمعیت) ضبط شده است.
در ۱۳۳۹ ش این آبادی شهر شد.
شهر جوانرود به هفت قلعه
و
قلعه جوانرود نیز معروف است.
نام جوانرود ظاهراً از نام یکی از طایفههای ساکن در منطقه گرفته شده و احتمالاً مرکّب از کلمات فارسی «جوان» و «رود» است.
جوانرود درگذشته
اَلانی نام داشت. نخستین بار حمداللّه مستوفی در قرن هشتم از آن نام برده و آن را قصبهای معتبر با هوایی خوش و آبهای روان، دارای غلات، علفزارهای نیکو و شکارگاههای خوبِ فراوان وصف کرده است.
لسترنج ، بر اساس مطالب
حمداللّه مستوفی ، الانی (در ضبط دیگر الابی) را از شهرهای درجه اول
کردستان دانسته است
در ۱۰۰۵
بِدلیسی آن را الان
و آلانی
ضبط کرده و به حکمرانی
محمدبیگ اردلان (فرزند مأمون بیگ) در اوایل قرن دهم بر آنجا و نواحی پیرامونش، از جمله شهر بازار و
اربیل ، اشاره کرده است.
در زمان
شاه طهماسب اول صفوی (حک:۹۳۰ـ۹۸۴)، که کردستان میان نزدیکان
سلیمان خان تقسیم شد، حکومت
جاف و جوانرود به صفیخان میرضیاءالدینی (خواهرزاده و داماد سلیمانخان) واگذار گردید. پس از او فرزندش، درویش سلطان، در جوانرود، قلعه و
مسجد و مدرسه و بازار بنا کرد و آنجا را رونق بخشید.
به نوشته سلطانی،
نخستین بار در ۱۰۶۷ جوانرود را منطقهای مستقل دانستند.
در
دوره افشاریه (۱۱۴۸ـ۱۲۱۰) و تا اواخر
دوره زندیه (ح ۱۱۶۳ـ ۱۲۰۸) برادران و فرزندان درویش سلطان بر جاف و جوانرود حکمرانی میکردند.
در دوره
فتحعلی شاه قاجار و زمان
امان
اللّهخان
حکومت جاف و جوانرود به فرزند
امان اللّه خان، محمدصادق خان، واگذار شد.
در ۱۲۲۴
امان
اللّهخان در کنار
قصبه جوانرود و در جایی مرتفع قلعهای مستحکم بنا کرد و بزرگان طوایف را در آن اسکان داد.
در کنار قلعه،
استخر و باغ بزرگ و چند حوض ساختند که آب آنها از کوههای جانب شرقی تأمین میشد. حاکمان جوانرود نیز در آنجا منزل میکردند و پس از مدتی، این محل به قلعه (و پس از آن به قلعه جوانرود) مشهور شد.
به نوشته
اعتمادالسلطنه ،
در دوره حکومت
ناصرالدین شاه قاجار قلعه رو به ویرانی نهاد و میرزا نصراللّه خان از سوی دولت مأمور بنای قلعه دیگری نزدیک قلعه اولی شد. در حکمرانی دوباره
امان اللّه خان (۱۲۷۷ـ۱۲۸۴) جوانرود به
علیاکبرخان شرفالملک واگذار شد.
فرهاد میرزا معتمدالدوله،
اورامان لُهون را ضمیمه جوانرود کرد.
معتمدالدوله در ۱۲۸۸ درخواست عشایر جاف را، مبنی بر کوچشان از
شهرزور (در مغرب سرحد
ایران ) به جوانرود و زُهاب، نپذیرفت. در این سال، حاکم
زهاب بههمراه ایلبیگی باباجانی و ایلبیگی جاف و عدهای از رؤسای عشایر جوانرود و
کلهر به قلعه جوانرود حمله کردند و با گشودن قلعه و کشتن تعدادی از نزدیکان شرفالملک، به
غارت آنجا پرداختند.
در ۱۲۹۱
میرزاحسینخان سپهسالار مناطقی، از جمله جوانرود و زهاب، را برای سکونت و مراتع و مزارع عشایر جاف تعیین کرد.
وقایعنگار کردستانی در ۱۳۰۹ از بلوک جوانرود، مشتمل بر یکصد آبادی، که بیشترشان دارای جنگل بودهاند، یاد کرده و پاوه را، در انتهای خاک جوانرود و ابتدای اورامان، از معتبرترین روستاهای آن دانسته است. به نوشته او، قصبه جوانرود (قلعه) در وسط
بلوک (از هر طرف، شش فرسنگ فاصله تا سرحد) بوده و چهار مسجد، دو
خانقاه و یک حمام داشته است. علمای مشهور به صِدّیقی از این بلوک، و سکنه آن پیرو سلسله صوفیه
نقشبندیه بودند.
سنندجی
بلوک جوانرود کردستان را دارای مناطق گرمسیر و سردسیر، بیست هزار سکنه،
ایل و احشام زیاد و صنایع دستی مرغوب دانسته و نوشته که شرفالملک دستور تخریب قلعه را صادر کرده است. مَردوخ
از بلوک جوانرود نام برده و
بازیل نیکیتین (کنسول سابق روسیه در ایران از ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۶/ ۱۹۱۵ـ ۱۹۱۸)، از «ولایت جوانرود» و سکونت عشیره جاف در آنجا یاد کرده است.
در ۱۳۱۰ ش، کیهان
از بلوک «جوانرود اورامان» در تقسیمات ولایتی کردستان نام برده است. در محل ویرانههای قلعه جوانرود، مسجدجامع شهر ساخته شد.
(۱) اعتمادالسلطنه.
(۲) ایران. وزارت كشور، تقسیمات كشور شاهنشاهی ایران ، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۳) ایران. وزارت كشور. اداره كل آمار عمومی، گزارش خلاصه سرشماری عمومی كشور در سال ۱۳۳۵، ج ۱: تعداد و توزیع ساكنین كشور ، تهران ۱۳۳۹ ش.
(۴) ایران. وزارت كشور. اداره كل آمار و ثبت احوال، كتاب جغرافیا و اسامی دهات كشور، ج ۲، تهران ۱۳۲۹ ش.
(۵) ایران. وزارت كشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات كشوری، نشریه اسامی عناصر و واحدهای تقسیماتی ( به همراه مراكز )، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۶) همو، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن ، تهران ۱۳۸۲ ش.
(۷) همو، نشریه عناصر و واحدهای تقسیمات كشوری [ تا پایان آبان ۱۳۸۴(، تهران ۱۳۸۴ ش.
(۸) شرفالدینبن شمسالدین بدلیسی، شرفنامه: تاریخ مفصل كردستان، چاپ محمد عباسی، چاپ افست تهران )? ۱۳۴۳ ش(.
(۹) عباس جعفری، گیتاشناسی ایران ، تهران ۱۳۶۸ـ ۱۳۷۹ ش.
(۱۰) جغرافیای كامل ایران ، تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، ۱۳۶۶ ش.
(۱۱) محمد حسینزاده، تاریخچه جوانرود، كرمانشاه ۱۳۷۷ ش.
(۱۲) حمداللّه مستوفی، نزهه القلوب.
(۱۳) رزمآرا.
(۱۴) محمدعلی سلطانی، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل كرمانشاهان ( باختران )، ج ۱، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۵) شكراللّهبن عبداللّه سنندجی، تحفه ناصری در تاریخ و جغرافیای كردستان، چاپ حشمت
اللّه طبیبی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۱۶) فرهنگ جغرافیائی آبادیهای كشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۴۵: قصر شیرین، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، ۱۳۷۳ ش، ج ۴۶: كرمانشاه ، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، ۱۳۷۴ ش.
(۱۷) كرمانشاهان باستان: از آغاز تا آخر سده سیزدهم هجری قمری،) بیجا، بیتا.(.
(۱۸) بهمن كریمی، جغرافی مفصل تاریخی غرب ایران، تهران ۱۳۱۶ ش.
(۱۹) مسعود كیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱ ش.
(۲۰) محمد مردوخ، كتاب تاریخ مردوخ ، تهران )بیتا.(.
(۲۱) مركز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسكن ۱۳۷۵: شناسنامه آبادیهای كشور، استان كرمانشاه، شهرستان جوانرود، تهران ۱۳۷۶ش الف .
(۲۲) همو، سرشماری عمومی نفوس و مسكن ۱۳۷۵: نتایج تفصیلی كل كشور، تهران ۱۳۷۶ ش ب .
(۲۳) علی میرنیا، ایلها و طایفههای عشایری كرد ایران، تهران )? ۱۳۶۸ ش(.
(۲۴) نقشه تقسیمات كشوری ایران، مقیاس ۰۰۰ ، ۵۰۰ ،۲: ۱، تهران: گیتاشناسی، ۱۳۷۷ ش.
(۲۵) نقشه راههای استان كردستان، مقیاس ۰۰۰ ،۳۰۰: ۱، تهران: گیتاشناسی، )بیتا.].
(۲۶) بازیل نیكیتین، كرد و كردستان، ترجمه محمد قاضی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۲۷) علیاكبر وقایعنگار كردستانی، حدیقه ناصریه در جغرافیا و تاریخ كردستان، چاپ محمد رئوف توكلی، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۲۸) EI ۲ , sv "Djawanrud";.
(۲۹) Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate , Cambridge ۱۹۳۰.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جوانرود»، شماره ۵۱۵۵.