• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جران العود

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جران العود ابوغباب عامر بن حارث نمیری عقیلی نمری، از شعرای جاهلی مسلمان در قرن اول هجری قمری بود.



جران العود (جِران العَود) ابوغباب عامر بن حارث بن کُلْفَه/ کَلْفَه نمیری عقیلی نمری، از جمله شعرای جاهلی بود
[۱] کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۱۶.
که اسلام را درک کرد و مسلمان شد. گویا وی در نیمه قرن اول در قید حیات بوده است.
[۳] بلاشیر، ریجیس، تاریخ الادب العربی، ص۷۳۶.




نام، شهرت و نام قبیله او در منابع، به تفاوت آمده است. ظاهراً وی با مُستورد جران عُقَیلی، شاعر دوره اسلامی، اشتباه شده است.
[۴] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹، پانویس ۱.
جوهری نام او را مستورد آورده است، اما دیگر منابع آن‌را از اشتباهات وی خوانده‌اند. در الفهرست ابن‌ندیم
[۹] ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۸.
تنها به شهرت وی به صورت جران العور اشاره شده است. بَطَلْیوسی
[۱۰] بطلیوسی، عبداللّه بن محمد، الاقتضاب فی شرح ادب الکتاب، ج۱، ص۳۱۸.
نوشته که به علت شهرت شاعر به جران العود، نامش مجهول مانده است. احتمالاً دلیل این نام‌گذاری بیان خود شاعر بوده که در یک شعر خطاب به دو همسرش، آنان را به تنبیه با تازیانه‌ای از «پوست گردن شتر مُسِن» (= جران العَوْد) تهدید کرده بود.
[۱۳] بطلیوسی، عبداللّه بن محمد، الاقتضاب فی شرح ادب الکتاب، ج۱، ص۳۱۸.
دهخدا،
[۱۶] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ذیل مادّه.
بدون ذکر منبع، کنیه او را ابوغَباب آورده است.


نام قبیله او را نَمِر
[۱۸] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹.
یا نُمَیر
[۱۹] ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۸.
طایفه بنی نمیر و قبیله عامر بن صعصعه ذکر کرده‌اند اما مرتضی زبیدی نام قبیله او را عُقَیل آورده است.


عمر فرّوخ
[۲۳] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹.
تاریخ زندگی او را نیمه دوم قرن ششم و سال‌های اولیه قرن هفتم میلادی تخمین زده، اما کرنکو به اشتباه او را از امویان و معاصر عبداللّه بن مروان (متوفی ۱۷۰) خوانده است
[۲۴] کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷. ترجمه عربی، ج ۱، ص ۱۱۶.
فرّوخ،
[۲۵] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹.
بر اساس شواهد شعری، جران را از اهالی عالیه، در شمال غربی نجد نزدیک حجاز، ذکر کرده است.
[۲۶] سزگين، محمد فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۱۹۱.



شعر جران دارای تشبیهات نیکو، عبارت‌های فصیح، معانی ساده و الفاظی صریح است. در شعر وی واژه‌های نامأنوس معمولاً در قافیه آمده که گاه جدّ و هزل را به‌هم آمیخته است. قصیده قالب شعری اوست.
[۲۷] کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷.
[۲۸] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹.
شعر او سرشار از وصف و تغزل، از جمله وصف ستارگان و حیوانات و حتی کبوتر نوح، است.
[۳۵] کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷.
[۳۶] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹ـ۱۹۰.
در ابتدای دیوان او قصیده‌ای طولانی در وصف زن و تألماتی که شاعر در ازدواج متحمل شده، آمده که موضوعی نادر در شعر عربی است.
[۳۸] کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷.
[۳۹] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۹۱.

وجود الفاظی شبیه الفاظ قرآن کریم این گمان را پدید آورده که او اسلام را درک کرده و از قرآن تأثیر گرفته است.
[۴۰] عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۹۰ـ۱۹۱.
اشعار او، همچون دیگر اشعار جاهلی، در کتب صرفی و نحوی به عنوان شاهد آمده است.


جران العود دارای دیوان شعری می‌باشد که ابوسعید سُکّری آن‌را جمع‌آوری و شرح کرده
[۴۷] ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۸.
و اصمعی آن‌را گردآوری نموده است،
[۴۹] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۵، ص۶۶۷۴.
که نسخه ای از آن در قاهره و ایاصوفیه موجود است
[۵۰] کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷.
[۵۱] فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۲۱۷، ترجمه عربی، ج۲، جزء۲، ص۱۹۲.
این دیوان در ۱۳۱۰/۱۹۳۱ در قاهره به چاپ رسیده است
[۵۲] کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷.
[۵۳] فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۲۱۷، ترجمه عربی، ج۲، جزء ۲، ص۱۹۲.



برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود.


(۱) ابن‌جنی، الخصائص، چاپ محمدعلی نجار، ( قاهره ۱۳۷۲ـ۱۳۷۶/۱۹۵۲ـ۱۹۵۷ )، چاپ افست بیروت (بی تا.).
(۲) ابن‌قتیبه، الشعر و الشعراء، او، طبقات الشعراء، چاپ مفید قمیحه و نعیم زر زور، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۳) ابن‌منظور، لسان العرب.
(۴) ابن‌ندیم، الفهرست.
(۵) کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، نقله الی العربیه عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴.
(۶) عبداللّه بن محمد بطلیوسی، الاقتضاب فی شرح ادب الکتاب، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۷) عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر ?( ۱۳۸۵ـ۱۳۸۹/۱۹۶۵ـ۱۹۶۹ )، چاپ افست بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۹.
(۸) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغه و صحاح العربیه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ( بی تا. )، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.
(۹) دهخدا.
(۱۰) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۸۶.
(۱۱) فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۲، جزء۲، نقله الی العربیه محمود فهمی حجازی ، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۲) عبدالرحمان بن ابی‌بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغه و انواعها، چاپ محمد احمد جادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ( بی تا.).
(۱۳) عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، بیروت ۱۹۸۴.
(۱۴) محمد بن یعقوب فیروزآبادی، ترتیب القاموس المحیط، چاپ طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.
(۱۵) محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۸، چاپ عبدالعزیز مطر، چاپ افستبیروت (بی تا.).
(۱۶) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden۱۹۴۳-۱۹۴۹, Supplementband ,۱۹۳۷-۱۹۴۲.
۱۷- Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden ۱۹۶۷-۱۹۸۴.


۱. کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۱۶.
۲. کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۵، ص۵۳.    
۳. بلاشیر، ریجیس، تاریخ الادب العربی، ص۷۳۶.
۴. عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹، پانویس ۱.
۵. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ذیل «جرن».    
۶. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۵، ص۳۰۵، پانویس ۱.    
۷. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، ترتیب القاموس المحیط، ج۴، ص۲۰۹.    
۸. زبیدی، مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۸، ص۴۴۷.    
۹. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۸.
۱۰. بطلیوسی، عبداللّه بن محمد، الاقتضاب فی شرح ادب الکتاب، ج۱، ص۳۱۸.
۱۱. ابن‌قتیبه، الشعر و الشعراء، ج۲، ص۷۰۸.    
۱۲. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ذیل «جرن».    
۱۳. بطلیوسی، عبداللّه بن محمد، الاقتضاب فی شرح ادب الکتاب، ج۱، ص۳۱۸.
۱۴. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، ترتیب القاموس المحیط، ج۴، ص۲۰۹.    
۱۵. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۵، ص۳۰۵.    
۱۶. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ذیل مادّه.
۱۷. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، ترتیب القاموس المحیط، ج۴، ص۲۰۹.    
۱۸. عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹.
۱۹. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۸.
۲۰. اجوهری، سماعیل بن حماد، الصحاح، ذیل «جرن».    
۲۱. بغدادی، عبدالقادر، خزانة الادب، ج۱۰، ص۱۸.    
۲۲. زبیدی، مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۸، ص۴۴۷.    
۲۳. عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹.
۲۴. کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷. ترجمه عربی، ج ۱، ص ۱۱۶.
۲۵. عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹.
۲۶. سزگين، محمد فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۱۹۱.
۲۷. کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷.
۲۸. عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹.
۲۹. جاحظ، عمرو بن بحر، الحیوان، ج۳، ص۲۱۰.    
۳۰. جاحظ، عمرو بن بحر، الحیوان، ج۶، ص۵۴۸.    
۳۱. جاحظ، عمرو بن بحر، الحیوان، ج۲، ص۳۶۳.    
۳۲. جاحظ، عمرو بن بحر، الحیوان، ج۳، ص۱۱۶.    
۳۳. جاحظ، عمرو بن بحر، الحیوان، ج۴، ص۳۸۰.    
۳۴. ابن‌قتیبه، الشعر و الشعراء، ج۲، ص۷۱۱.    
۳۵. کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷.
۳۶. عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۹ـ۱۹۰.
۳۷. ابن‌قتیبه، الشعر و الشعراء، ج۲، ص۷۰۸.    
۳۸. کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷.
۳۹. عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۹۱.
۴۰. عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۹۰ـ۱۹۱.
۴۱. زرکلی، خیرالدین بن محمود، الاعلام، ج۳، ص۲۵۰.    
۴۲. ابن‌جنی، الخصائص، ج۱، ص۲۶۱.    
۴۳. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی‌بکر، المزهر فی علوم اللغه و انواعها، ج۱، ص۴۶۶.    
۴۴. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی‌بکر، المزهر فی علوم اللغه و انواعها، ج۲، ص۳۷۷.    
۴۵. کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۵، ص۵۳.    
۴۶. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۷۸۲.    
۴۷. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۸.
۴۸. زرکلی، خیرالدین بن محمود، الاعلام، ج۳، ص۲۵۰.    
۴۹. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۵، ص۶۶۷۴.
۵۰. کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷.
۵۱. فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۲۱۷، ترجمه عربی، ج۲، جزء۲، ص۱۹۲.
۵۲. کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۵۷.
۵۳. فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۲۱۷، ترجمه عربی، ج۲، جزء ۲، ص۱۹۲.
۵۴. ابن‌اثیر، علی بن محمد، اللباب، ج۱، ص۲۶۹.    
۵۵. دارقطنی، علی بن عمر، المؤتلف و المختلف، ج۱، ص۵۳۴.    
۵۶. ابن‌ماکولا، علی بن هبة‌الله، الاکمال، ج۶، ص۱۳۱.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جِران العَود»، شماره۴۵۵۱.    
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۴۲۰، برگرفته از مقاله «ابوغباب عامر بن حارث نمیری».






جعبه ابزار