جبر بن قاسم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَبربن قاسم، از بزرگان بربری الاصل دربار
المعِزّلدین اللّه (حک: ۳۴۱ـ۳۶۵) و
العزیز باللّه (حک: ۳۶۵ـ۳۸۶)
فاطمی است.
نام کامل وی به صورت جبربن قاسم کُتامی و گاه به صورت خیربن قاسم ضبط شده است.
از شرح حال وی تا پیش از دوران
حکومت المعز، اطلاعی در دست نیست
اما هنگامی که در ۳۶۲ همراه المعز از قَیْرَوان به
قاهره رفت، از بزرگان دولت فاطمی و رجال برجستة دربار به شمار میآمد
).
در جمادی الا´خرة ۳۶۳ منصب شرطة سفلا که مقر آن در شهر
فُسطاط بود و بعداً شرطة علیا، که مقر آن در شهر جدیدالاحداث قاهره بود، به وی واگذار شد و بدین ترتیب وی عهده دار
شهربانی هر دو شهر گردید
جبربن قاسم هنگامی که ریاست شرطة سفلا را برعهده گرفت، بر مغربیان فشار آورد و آنان را به ترک شهر
فسطاط و سکونت در
قاهره واداشت.
جبربن قاسم در مناصب حکومتی همچنان ترقی میکرد و شرطه و فرمانداری شهرهای ساحلی تِنّیس، دِمیاط، فَرَما و جِفار نیز به مناصب وی افزوده شد و او پسر خود را که کاتبش نیز بود، در این مشاغل جانشین خویش کرد.
العزیز باللّه، جانشین المعز، تا بدان حد به جبربن قاسم اعتماد داشت که در ۳۶۸ هنگامی که به قصد جنگ با قَرمطیان، مصر را به سوی شام ترک کرد جبر را با اختیارات وسیع
به قائم مقامی خود گماشت.
به نوشته ابن صیرفی
در دوران العزیز، جبربن قاسم یکی از چهار متولی امر
خراج بود.
مقریزی از افزایش کم نظیر عواید مالی دولت در این دوران یاد کرده است. در ۳۷۳، هنگامی که ابوالفرج یعقوب بن کِلِّس، وزیر العزیز، برکنار و چند ماه در قصر زندانی شد (۳۷۳ـ۳۷۴)، جبر امر وزارت را نیز برعهده گرفت.
پس از بازگشت یعقوب بن کلّس به
وزارت ، اطلاعی از سرگذشت جبربن قاسم در دست نیست، اما برخی اشارات حاکی از اعزاز او تا پایان زندگی است، نظیر آنچه
در باب خوش یُمنی و
برکت محل سکونت وی، مشهور به «دار جبربن قاسم»، آورده است. این خانه بعداً به «دار مأمون بن بطائحی» معروف شد و در ۵۴۹، در زمان ابن میسّر، مدرسة سُیوفیّه در آن برپا بود.
(۱) ابن صیرفی، الاشارة الی من نال الوزارة، چاپ عبداللّه مخلص، قاهره ۱۹۲۴.
(۲) ابن میسّر، اخبار مصر، ج ۲، چاپ هانری ماسه، قاهره ۱۹۱۹.
(۳) احمد عبدالسلام ناصف، الشرطة فی مصرالاسلامیة، قاهره ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۴) یحیی بن سعید انطاکی، تاریخ الانطاکی، المعروف بصلة تاریخ أوتیخا، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، طرابلس ۱۹۹۰.
(۵) عارف تامر، العزیزباللّه: الخلیفة الخامس، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۶) ابوبکربن عبداللّه دواداری، کنزالدرّر و جامع الغرر، ج ۶، چاپ صلاح الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
(۷) محمد جمال الدین سرور، الدولة الفاطمیّة فی مصر، (قاهره) ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۸) احمدبن علی مقریزی، اتعاظ الحنفا، ج ۱، چاپ جمال الدین شیال، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۹) احمدبن علی مقریزی، کتاب المقفّی 'الکبیر، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَبربن قاسم»، شماره۴۴۶۶.