ثنویت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثنویت،
اعتقاد به دو آفریدگار قدیم به نام
نور و
ظلمت که یکی مبدا
خیر و دیگری مبدا
شر است.
مالکیت انحصاری
خداوند بر
جهان هستی، دلیل بطلان
ثنویت است.
وقال الله لا تتخذوا
الـهین اثنین...(خداوند فرمان داده: «دو
معبود (برای خود) انتخاب نکنید؛
معبود (شما) همان خدای یگانه است؛ تنها از (
کیفر) من بترسید!»)
مقصود از جمله" لا تتخذوا
الهین اثنین"- و
خدا داناتر است-
نهی از تعدی از یک خدا و گرفتن چند خداست، پس خصوص دو تا مقصود نیست، بیش از دو خدا گرفتن را هم نهی میکند، و مؤید این معنا تاکید در جمله" انما هو اله واحد" است و کلمه" اثنین" صفت"
الهین" است، هم چنان که کلمه" واحد" صفت" اله" است، و این دو صفت به منظور احتیاج و بیان مطلب آمده است.
و به عبارت روشن تر اینکه، عنایت در آیه شریفه به
نهی از پرستیدن غیر خدا با خداست، چه اینکه آن غیر خدا یکی باشد یا بیشتر از یکی، لیکن از آنجایی که هر عددی را که مشرکین در اله اختیار کرده بودند بالاتر از دو تا بوده، و حد اقل
شرک آنان دو خدایی بوده، و بعد از عدد دو هیچ عددی تحقق نمییابد مگر بعد از تحقق عدد دو لذا نهی از شرک را برده است روی عدد دو و از هر عددی دیگر به همان اکتفاء کرده.
ممکن هم هست اعتبار عدد دو بخاطر داب و عادت مشرکین بوده که در مساله
الوهیت به اله صنع و ایجاد معتقد بودهاند، یعنی آن خدایی که تنها مساله
خلقت به دست اوست، و اله همه آلهه و ایجاد کننده همه آنهاست، و یکی هم اله
عبادت، و آن خدایی است که
ربوبیت و تدبیر عالم به دست اوست، و این احتمال با جملات بعدی آیه مناسب تر است.
وله ما فی السمـوت والارض...(آنچه در آسمانها و
زمین است، از آن اوست؛ و
دین خالص (نیز) همواره از آن او میباشد؛ آیا از غیر او میترسید؟!)
دوگانه پرستان، مورد
تهدید الهی هستند.
وقال الله لا تتخذوا
الـهین اثنین انما هو الـه وحد فایـی فارهبون
لیکفروا بما ءاتینـهم فتمتعوا فسوف تعلمون.((بگذار) تا نعمتهایی را که به آنها دادهایم
کفران کنند! (اکنون) چند روزی (از متاع
دنیا) بهره گیرید، امّا بزودی خواهید دانست (سرانجام کارتان به کجا خواهد کشید)!)
" لام" در" لیکفروا" لام امر است، امری که برای تهدید بیان شده، همانند" تمتعوا" که آنهم امر است به عنوان تهدید، با این تفاوت که" لیکفروا" صیغه غائب است و" تمتعوا" مخاطب، گویی نخست آنها را غائب فرض کرده، میگوید اینها بروند و همه این نعمتها را کفران کنند، و با این تهدید، حالت توجه مختصری برای آنها پیدا شده به طوری که به صورت مخاطب در آمدهاند و به آنها میگوید چند روزی از این نعمتهای
دنیا بهره گیرید اما روزی خواهید دید که چه اشتباه بزرگی مرتکب شدهاید و سرانجام کارتان به کجا میرسد! در واقع این آیه شبیه به آیه ۳۰ سوره ابراهیم است: قل تمتعوا فان مصیرکم الی النار: " بگو چند روزی از لذات این جهان بهره گیرید که سر انجام کار شما آتش دوزخ است"
پندار ثنویت، در عصر
بعثت رواج داشت.
وقال الله لا تتخذوا
الـهین اثنین...
وهو الذی فی السماء الـه وفی الارض الـه وهو الحکیم العلیم(او کسی است که در آسمان
معبود است و در زمین
معبود؛ و او
حکیم و علیم است!)
( آیه در صدد بیان
الوهیت مطلق و یگانه خدا و رد پندار دو خدایی در آسمان و زمین است.)
خداوند، از برگزیدن دو
معبود و اعتقاد به ثنویت
نهی کرده است.
وقال الله لا تتخذوا
الـهین اثنین...
ممکن است آیه فوق ناظر به
نفی عقیده" ثنویین" (دوگانه پرستان) همانها که قائل به خدای خیر و خدای شر بودند باشد، چرا که آنها منطقی هر چند ضعیف و نادرست برای خود در این
دوگانه پرستی داشتند ولی بت پرستان عرب حتی این منطق ضعیف را هم نداشتند. مفسر بزرگ مرحوم طبرسی در ذیل همین آیه جمله لطیفی از بعضی از حکماء نقل میکند و آن اینکه"
پروردگار به تو دستور داده است که دو
معبود را مپرست، اما تو آن همه
معبود برای خود ساختی،
نفس سرکش تو بتی است، و هوی و هوست بت دیگر، و دنیا و هدفهای مادیت بتهای دیگر، تو حتی در برابر انسانها
سجده میکنی تو چگونه یگانه پرستی"؟!
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ثنویت».